کتاب رهنمون های بین المللی مدیریت یکپارچه شهری
معرفی کتاب رهنمون های بین المللی مدیریت یکپارچه شهری
کتاب رهنمون های بین المللی مدیریت یکپارچه شهری نوشتۀ سیدپویا میرمسعودی و مهرداد بائوج لاهوتی است و میراث ماندگار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب رهنمون های بین المللی مدیریت یکپارچه شهری
این کتاب مشتمل بر رهنمون های بینالمللی دربارۀ مدیریت یکپارچۀ شهری تهران است. کتاب سه فصل دارد که از این قرار است: فصل اول: اصول و مقدماتی بر مدیریت یکپارچه شهری؛ فصل دوم: مطالعات موردی تجربیات شهرهای مختلف دنیا؛ فصل سوم: بررسی امکان سنجی مدیریت یکپارچه شهری نمونه موردی شهر تهران. نویسنده قصد دارد با مطالعۀ مدیریت یکپارچۀ شهری در شهرهای مختلف جهان به الگوی مناسبی در این زمینه برسد تا بتوان آن نقشه را در تهران هم پیاده کرد. همچنین در زمینۀ تهران هم سعی میکند به تجربههای موفق و ناموفق آن در این حوزه بپردازد.
خواندن کتاب رهنمون های بین المللی مدیریت یکپارچه شهری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به محققان رشتۀ مدیریت شهری و مدیران و مسئولان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رهنمون های بین المللی مدیریت یکپارچه شهری
ساختارهای حکومتی قدرتمند و پیشرفته است که از رویکردهای ابتکاری برای پاسخگویی به چالشهای پیچیده شهری استفاده میکنند.
استفاده از راهبردهای برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی برای مبارزه با فقر اجتماعی در پروندههای لیون فرانسه و مدلین کلمبیا موفق بوده است، شهرهایی که یکپارچه سازی مناطق را برای بازشناسی همبستگی اجتماعی با موفقیت پیگیری کردند. این امر به واسطه برنامههای استراتژیک شهری و همچنین استراتژی هایی که بین بخشهای مختلف شهر ارتباط برقرار میکردند و فضاهای عمومی مشارکت را فراهم میکردند حاصل گردید. مدلین یک نمونه اصلی است که در آن اصلاح و تغییر رویکردهای محلی به توسعه شهری تأثیر غیرمستقیم اما قدرتمندی بر میزان قتل و جنایت در شهر داشته و پس از آن رشد اقتصادی را بهبود میبخشد. این را میتوان به یکپارچه سازی موفقیت آمیز محله هایی در شهر که پیش از این آمار جنایت و بزهکاری بالایی داشته اند، با استفاده از پروژههای کوچک توسعه شهری به منظور ایجاد فضاهای مدنی بیشتر و حصول به اجتماعی یکپارچه نسبت داد.
فرصتهای بازسازی در شهرها و یا مناطقی بیشتر دیده میشود که تغییر در صنعت را همراه با اختلاف سریع اقتصادی تجربه، که اغلب با یک چشم انداز طبیعی تخریب شده و آلودگی همراه است تجربه کردهاند. در مورد چاتانوگای ایالات متحده آمریکا، راین روهر آلمان و کراسنویارسک روسیه موضوع همین است، شهرهایی که از هستههای شهر تخریب شدهٔ خود به عنوان انگیزهای برای توسعه برنامههای کارشناسی شده و مادر، پیش بینی یک استراتژی بازسازی طولانی مدت و سازگار استفاده کردند. راین روهر یک نمونه منحصر به فرد است که تصویر خود را از یک مخروبهٔ صنعتی به یک منظرهٔ سبز پارکی که هر ساله هزاران نفر از بازدیدکنندگان را جذب میکند تغییر داده است و به یک مدل ملی برنامه ریزی شهری و منطقه ای تبدیل شده است.
استفاده از اقدامات فضایی برای تحریک بازسازی اقتصادی محدود به شهرهای صنعتی پیشین نیست. شهر استراسبورگ فرانسه، ناحیه مرزی خود را به دلیل عدم یکپارچه سازی سراسری با منطقه مرزی کهل آلمان، یک مکان نامناسب و بی استفاده میدید. واکنش نوآورانه دو شهردار این بود که منطقه را از طریق پروژههای توسعه شهری مرزی بطور فعال یکپارچه سازند. آنها به کمک یکدیگر ساختارهای حکومتی خود را برای تسهیل پروژههای توسعه شهری، تحریک جریانهای اقتصادی و انسانی بین دو منطقه اصلاح نمودند و به این ترتیب این منطقهٔ دو ملیتی را به مکانی رقابتی در اتحادیه اروپا بدل ساختند.
برنامه ریزی و مدیریت محیطی
محیط زیست طبیعی تبدیل به یک جزء اساسی برنامه ریزی و سیاست گذاری شده است. در حال حاضر با توجه به آگاهی فعلی در مورد تغییرات آب و هوایی و خطرات مربوطه، تهدید فاجعه طبیعی و نیاز به فراهم آوردن منابع مناسب برای حفظ جمعیت رو به رشد، ادغام محیط طبیعی در سیاست و فرایندهای برنامه ریزی شهری برای داشتن شهرهایی مقاوم ضروری است. این موضوع در همه مقیاسهای برنامه ریزی شهری و سرزمینی، به خصوص با توجه به منابع مرزی و موقعیت هایی که تعداد ذینفعان در آنجا بیشتر است اهمیت ویژه ای دارد.
یکپارچه سازی سازگاری با محیط زیست و مدیریت منابع طبیعی در مطالعات موردی ملبورن استرالیا و تورنتوی کانادا مورد استفاده قرار گرفته است که در آن طراحی شهری و استفاده از زمین، محیط زیست را یکپارچه کرده و چشم اندازی پایدار برای شهرهای مربوطه فراهم میکند.
در شهر ملبورن، شورای شهر با توسعهٔ یک برنامه سازگار با محیط زیست بر اساس شرایط اکوسیستمی که بخشی از برنامهٔ شهری بود، به شرایط خشکسالی شدید و کاهش طبیعت شهری واکنش نشان داد. در این راستا، این شهر از فرصت هایی مانند طراحی شهری حساس به آب و همچنین مقابله با تأثیرات منفی توسعه که توسط استراتژی جنگل شهری آنها نشان داده میشود، در فرایند توسعه ای خود استفاده نمود.
امروزه مناطق فرامرزی به طور فزایندهای تحت سیاستهای برنامه ریزی فرا ملیتی قرار میگیرند. منطقه دریاچههای بزرگ در مرز کانادا و ایالات متحده آمریکا و یا شنگه – شی پیسه که از زیمبابوه، موزامبیک و آفریقای جنوبی عبور میکند نمونه هایی از این دست هستند. اهمیت پیاده سازی راهروهای آبی، سبز و تنوع زیستی در استراتژیهای برنامه ریزی، در مدیریت منابع طبیعی و متحد کردن ذینفعان کلیدی ضروری است. در منطقه گریت لیکز از تکنیک تجزیه و تحلیل سناریو برای ایجاد اجماع در میان ذینفعان مختلف و استفاده از آینده منابع مشترک استفاده شد.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه