دانلود و خرید کتاب بعضی زن ها ترجمه لیدا طرزی
تصویر جلد کتاب بعضی زن ها

کتاب بعضی زن ها

امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بعضی زن ها

کتاب بعضی زن ها ترجمۀ لیدا طرزی است. این کتاب را انتشارت نیستان منتشر کرده است. مجموعه داستان بعضی زن‌ها را می‌توان با این نگاه نمایه‌ای از مهم‌ترین دغدغه‌های انسانی برای زیست در قرن معاصر به شمار آورد.

درباره کتاب بعضی زن ها

مجموعه داستان «بعضی زن‌ها» عنوان کتابی است شامل داستان‌های برگزیده جایزه اُ. هنری در سال ۲۰۱۰ که با ترجمه لیدا طرزی و در قالب مجموعه آثار ترجمه شده از این جایزه ادبی توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است.

در این مجموعه ۱۱ داستان کوتاه از برترین داستان‌نویسان انگلیسی‌زبان در سراسر دنیا به انتخاب داوران این جایزه گردآوری شده است. به لحاظ تاریخی به دلیل گذشت یک دهه از قرن ۲۱، آثار این مجموعه را می‌توان نمایه‌ای از نگاه و نظر به تکنیک و فرم داستانی در دهه نخست قرن بیست و یکم به شمار آورد. داستان‌هایی که می‌تواند میزان تأثیرگذاری المان‌های فرهنگی اجتماعی در دهه نخست این قرن به زندگی فردی و اجتماعی مردم در بخش‌های مختلفی از دنیا را به تصویر بکشد.

در این مجموعه از منظر تنوع موضوعی می‌توان به داستان‌های متفاوتی برخورد. از بازآفرینی داستانی رؤیای زندگی در سرزمین‌های بکر و دست‌نخورده‌ای که تنها در افسانه‌ها می‌توان سراغی از آنها گرفت تا رابطه متقابل انسان و طبیعت و مخاطرات هر دوی آنها با یکدیگر. ران رش و جیمز لش دان از جمله نویسندگانی هستند که با چنین رویکردی در زمره صاحبان اثر در این کتاب قرار دارند.

خواندن کتاب بعضی زن ها را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به مجموعه داستان کوتاه می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

بخش‌هایی از کتاب بعضی زن ها

مادر پیش از مرگ یک عالم ترانۀ قدیمی یادش داده بود و اصول اولیۀ موسیقی را. روی یک تخته، کلیدهای سیاه‌وسفید پیانو را نقاشی کرده بود. آرچی را مقابل آن می‌نشاند و تشویقش می‌کرد با انگشتان درست، کلیدها را لمس کند. فروپاشی خانواده، تأثیر فرهنگ ایرلندی را هم با خودش برد. خانم «سارا پک»، یک بیوۀ متدیست خون‌گرم اهل میسوری، با وجود نارضایتی شدید پسرش «بانک»، آن یتیم کوچک را بزرگ کرد.

یک فوج گدای آواره در خوابگاه کارگران خانۀ «پک» جمع می‌شدند. آرچی از سن پایین به آوازهای آنان گوش می‌کرد. او نواها را فوری می‌فهمید. حافظه‌اش در مورد ضرباهنگ و شعر و ریتم خوب کار می‌کرد. خانم «پک» که مرد - وقت کز دادن پرهای جوجه‌های سربریده آتش گرفت و مرد - آرچی چهارده سالش بود و «بانک» بیست و چندساله. بدون میانجیگری‌های خانم «پک»، ارتباط آن دو به رابطۀ نوکر و ارباب تبدیل شد. هیچ حس خویشی، دوستی یا چیز دیگری میانشان نبود و «بانک» به‌خاطر صد دلاری که مادرش برای آرچی ارث گذاشته بود کبود شد.

آرچی مک‌لاورتی صدایی برای آواز داشت که هر کس یک‌بار می‌شنید هرگز فراموش نمی‌کرد. صدایی صاف و محکم. کلمه‌ها را نیمی فریاد و نیمی آواز ادا می‌کرد. آواز محزون و یک‌نواخت و بی‌پیرایه‌اش، چیزهایی را بیان می‌کرد نگفتنی؛ واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاری کرد، برایش خواند: «هرگز زن یک جوان بی‌خاصیت نشو.» و البته منظور از جوان بی‌خاصیت، خودش بود، انگار داشت از خودش سلب مسئولیت می‌کرد.

هلیا جان بانو
۱۴۰۰/۱۲/۲۴

به نظر من که کتاب بسیار عالی ای بود چون من خودم یک زن خانه دار هستم 🙇

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۸۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۱۸۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۵۴,۹۰۰
۱۶,۴۷۰
۷۰%
تومان