کتاب مرواریدها
معرفی کتاب مرواریدها
کتاب مرواریدها نوشته توران قربانی صادق مجموعهی داستان و خاطره از دفاع مقدس است.
دربارهی کتاب مرواریدها
توران قربانی صادق در کتاب مرواریدها، مجموعهی داستان و خاطرههای خواندنی و دلنشینی از دوران جنگ، دفاع مقدس و روزهای سختی مبارزه با دشمنان نوشته است. داستانهای کتاب مرواریدها، حال و هوای مبارزه و دفاع دارند.
کتاب مرواریدها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از دوستداران داستانهای دفاع مقدس و دوران جنگ هستید، از خواندن کتاب مرواریدها لذت میبرید.
بخشی از کتاب مرواریدها
- داداش وسـطیه کـه حمیـد آقـا باشـه عراقیـا زدنـش ، میگـن جنـازه اش روپـل مونـد ، یـا روی پد؛ نمیدونـم! هرچـی بـه داداش سـومیه گفتـن بـرش گـردون ! قبــول نکــرد، گفــت : هــر وقــت بچههــای مــردم رو تونســتیم اینــم میاریــم میبینــی باجــی! یــه چیــزی میگــم یــه چیــزی می شــنوین!!
باجــی کــه انــگار بــه حرفهــای پســرش مشــکوک شــده اســت ، کمــی جابه جــا شـده و بـه خیـال ایـن کـه نزدیکـش نشسـته ام آرام میپرسـد:
- مرضیه کدوم حمید آقارو می گه ؟
که اسماعیل امان نمی دهد:
- شــما نمیشناســین ؛ مــن کــه رفتــم ... مــن کــه رفتــم حــاج خانــوم براتــون قضییــه شـو میخونــه! آشــنا چاپــش کــرده !
منظورش از حاج خانوم گویا من هستم که تا امامزاده صالح هم نرفتهام.
- مرضیه این چی میگه ؟ کجا میره ؟
باز باجی می پرسد:
- کجا رفتی!
اســماعیل تــازه مــرا کنــار دســتش نمیبینــد. روی لباسهــا را آب گرفتــه و از لبــه حــوض ســرریز میشــود تــوی پاشــویهاش ، آســتینم را بــالا داده و چنــگ میزنــم... و چنــگ میزنــم و زیــر لــب صلــوات میفرســتم. ایــن را باجــی یــادم داده اســت.
- برای هر تیکه لباس باید صلوات بفرستی!
به نظرم این کارها دلی باشد ؛ اما هر چه هست بد نیست!
حجم
۲۸۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه
حجم
۲۸۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه