دانلود و خرید کتاب اسیر یک نگاه ثویبه فلاحی
تصویر جلد کتاب اسیر یک نگاه

کتاب اسیر یک نگاه

نویسنده:ثویبه فلاحی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اسیر یک نگاه

کتاب اسیر یک نگاه نوشتۀ ثویبه فلاحی است. این کتاب را انتشارات زانکو در سال ۱۳۹۹ در ۳۵۸ صفحه منتشر کرده است.

خواندن کتاب اسیر یک نگاه را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به کتاب‌ها و داستان‌های ایرانی می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

بخش‌هایی از کتاب اسیر یک نگاه

در حیاط، با الناز والیبال بازی می‌کردیم. صدای خنده‌مان کل فضا را پرکرده بود، اما همه‌اش حواسم پرت می‌شد و فکرِ فردا و جواب کنکور. الناز متوجه نگرانی‌ام شد و با نگاه دلخورش توپ را به طرفم پرت کرد:

- من دیگه بازی نمی‌کنم، تو که همه‌ش تو فکری، انگار حواست اصلاً اینجا نیست.

توپ را در هوا گرفتم:

- من حواسم پرته؟

کنار حوض کوچک که منظرۀ خاصی به خانۀ کلنگی‌مان داده بود رفت. مظلومانه دنبالش راه افتادم:

- الناز جونم دلخور نشو، باور کن دست خودم نیست، همه‌ش فکرم درگیره، دلهره و استرس تموم وجودم رو گرفته.

لب حوض نشست و من هم‌پهلویش نشستم. دستش را داخل حوض برد و ناغافل مشتی آب به صورتم پاشید:

- چته دیونه؟

- خودت چته؟ ول کن تو رو خدا، کشتی منو با این دلهره و اضطرابت، خوب قبولم نشی به درک، دنیا که به آخر نمی‌رسه، امسال نشد سال دیگه.

آزاده
۱۴۰۲/۰۲/۲۳

من فقط ۲۳ صفحه اش رو خوندم و درست نیست که نظر کلی بدم اما توی همین ۲۳ صفحه بگم که خیلی خیلی سطحی نوشته شده شخصیت اصلی رتبه ۵ کشوری و دوستش رتبه ۷ کشوری کنکور رو اوردن .

- بیشتر
پاهایم سست شدند، یاری‌ام نمی‌کردند؛ انگار به جای مغزم، از قلبم فرمان می‌گرفتند.
زینب دهقانی
مامان و الناز چند بار صدایم زدند. جواب ندادم. نه اینکه قهر کرده باشم، فقط بی‌حوصله بودم. الناز بعد از خوردن عصرانه آمد و کمی بهم زل زد و بدون اینکه چیزی بگوید خداحافظی کرد و رفت. خوش به حالش. خیلی بی‌خیال بود. کاش من هم می‌توانستم نسبت به مسائل زندگی‌ام بی‌تفاوت باشم و نگران درس و دانشگاه و هیچ کوفت و زهرماری نباشم، ولی مگر می‌شد.
زینب دهقانی
مادرم در چارچوب در از خنده روده‌بر شده بود: -‌ باز چی شده؟ مثل موش و گربه به جون هم افتادین؟ بابا زشته، بچه که نیستین، فردا پس‌فرداست باید برین خونهٔ بخت. با شنیدن کلمهٔ خانهٔ بخت جوش آوردم: -‌ مامان ن ن ن! خونهٔ بخت چیه؟ من می‌خوام برم دانشگاه.
زینب دهقانی

حجم

۲۴۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۸ صفحه

حجم

۲۴۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۸ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان