دانلود و خرید کتاب سیمای سلیمانی
تصویر جلد کتاب سیمای سلیمانی

کتاب سیمای سلیمانی

گردآورنده:علی شیرازی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سیمای سلیمانی

کتاب سیمای سلیمانی نوشتۀ علی شیرازی است. این کتاب را انتشارات خط مقدم منتشر کرده است. کتاب سیمای سلیمانی زندگی‌نامه و خاطرات شهید قاسم سلیمانی را روایت می‌کند.

درباره کتاب سیمای سلیمانی

شهید سلیمانی، به معنای واقعی کلمه، قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در منطقه است؛ به همین عنوان هم شناخته شده است. کدام فرمانده دیگر قدرت داشت و می‌توانست کارهایی را که او انجام داد، انجام بدهد؟ به یک‌منطقه‌ای که در محاصره ۳۶۰ درجه‌ای دشمن است، با بالگرد وارد می‌شود؛ جوان‌های این منطقه دست‌تنها هستند؛ فرماندهی ندارند؛ چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی می‌افتد، جان پیدا می‌کنند؛ روحیه پیدا می‌کنند؛ انگیزه پیدا می‌کنند؛ محاصره را از بین می‌برند و دشمن را متواری می‌کنند. نمونه برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. او همه عمر خود را به جهاد در راه خدا گذراند. شهادت، پاداش تلاش بی‌وقفه او در همه این سالیان بود. حاج قاسم صدبار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این، بار اول نبود. ولی در راه خدا، در راه انجام‌وظیفه، در راه جهاد فی‌سبیل‌الله پروا نداشت؛ از هیچ‌چیز پروا نداشت. جهاد او جهاد بزرگی بود؛ خدای متعال، شهادت او را هم شهادت بزرگی قرارداد. حاج قاسم باید همین‌جور به شهادت می‌رسید. خوشا به حال حاج قاسم که به آرزویش رسید. او شوق شهادت داشت و برای آن اشک می‌ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. مردم، قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این، ناشی از اخلاص اوست. این که دل‌ها این‌جور همه متوجه می‌شوند، نشان‌دهنده این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت؛ مرد بزرگی بود.

خواندن کتاب سیمای سلیمانی را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

این کتاب به علاقه‌مندان شهید سلیمانی پیشنهاد می‌شود.

بخش‌هایی از کتاب سیمای سلیمانی

سردار سرتیپ دوم پاسدار غلامرضا کرمی حاج قاسم، زندگی عشایری داشت. آمده بود در روستای کلات در شهرستان رابر ساکن شده بود؛ اما زندگی عشایری‌اش به قوت خودش باقی بود. در این زندگی، چادرنشینی و دامداری است. بچه از وقتی متولد می‌شود، نمی‌ترسد؛ برای اینکه در چهاردیواری ای مثل خانه‌های شهری نیست که بگوید در را ببندید، دزد نیاید؛ در دشتی پهن و میان‌کوه‌ها هستند و ییلاق و قشلاق می‌کنند. زندگی در چادر عشایری بدون دیوار باعث می‌شود از بچگی نترس بار بیاید. فکر می‌کنم یکی از رموز موفقیت سردار سلیمانی، این است که در کودکی در فضای عشایری بزرگ شده است. خصلت دیگر این زندگی، نبودن قفل و کلید است؛ مثل خانه‌های شهری نیست. شما از نزدیک آنجا هم رد شوی، حتماً صدایت می‌زنند، دعوتت می‌کنند و آنچه برای پذیرایی دارند، برایت می‌آورند. آدم‌هایی اجتماعی و اهل تعارف و رسیدگی هستند. بی رودربایستی دست افراد را می‌گیرند و سر سفره می‌نشانند و آنچه دارند، در برابرش قرار می‌دهند. این هم از خصلت‌های سردار سلیمانی بود؛ چه زمانی که در لشکر ثارالله بود، چه در مقطع مبارزه با اشرار شرق کشور، چه زمانی که با حکم مقام معظم رهبری، فرمانده نیروی قدس شد. در این سه مقطع، این روحیه در سردار سلیمانی دیده می‌شد و ارتباط مردمی‌اش کاملاً برقرار بود. تحویل گرفتن آدم‌ها، کاملاً در او مشهود بود. برایش هم فرقی نمی‌کرد مسئولی پیشش می‌آید یا دون‌پایه‌ترین افراد اجتماعی؛ همیشه یک برخورد داشت. این برخورد، ذاتی‌اش بود. آدمی تیز و فهمیده بود که تحلیل دقیقی نسبت به اجتماعش، دوستانش و دشمنانش داشت. اینها، او را قاسم سلیمانی کرد.

Eli
۱۴۰۰/۱۰/۱۴

عالی هست

کاربر ۲۲۷۴۹۱۷
۱۴۰۰/۱۲/۰۵

بسیار عالی و آموزنده

sajad
۱۴۰۱/۰۹/۰۴

عالیه

آر-طاقچه
۱۴۰۱/۱۰/۰۱

عالی

amir ataei
۱۴۰۲/۱۱/۱۹

عالی بود در فصل های جداگانه نویسنده محترم خاطرات را دسته بندی کرده و با قلم زیبایی که داشتند از راویان مختلف، حکایات و نقل ها را روایت کردند

z_shiravi
۱۴۰۱/۱۰/۲۱

واقعا قلم افتضاحی دارن و من اصلا دلم نمیخواد بخونم سبک مستندی داره و نویسنده هرچی شنیده نوشته

اگر اراده کند، می‌تواند با ماشین خودش از تهران راه بیفتد و تا مرز لبنان و اسرائیل برود؛ بدون آن‌که کسی متوقفش کند؛ اما این قدرتمندترین سردار خاورمیانه، تند و خشن حرف نمی‌زند؛ بسیار هم افتاده است. نمی‌گذارد کسی قهرمانی‌هایش را ستایش کند و اجازه نمی‌دهد دستش را ببوسند.
میثم
این را که گفتم، عده‌ای از فرماندهان گریه کردند و سکوتی در جمع حاکم شد. اولین کسی که بلند شد و سکوت را شکست، قاسم سلیمانی بود. قاسم گفت: همهٔ برادران حاضر، برای رویارویی با مشکلات به اینجا آمده‌اند. حاضر نیستند سالم به خانه برگردند؛ این را ننگ می‌دانند. همه آمده‌اند جزء یاران امام حسین باشند. روزی که برادران به جبهه‌های جنگ آمدند، قسم خوردند از پدر و مادر و زن و بچه بگذرند. برای آن‌ها دنیایی مطرح نیست. استدعا می‌کنم شما به کارتان ادامه دهید؛ زیرا برای ادامهٔ عملیات، هیچ‌یک از برادرها مشکلی ندارند. حرف‌های قاسم در این جلسه اثرگذار بود. دنبال ایشان، حسین خرازی بلند شد و حرف‌هایی مثل قاسم گفت. اوضاع به‌کلی برگشت، و ما برای عملیات‌های بعدی آماده شدیم.
میثم
مقابل کودتا مدیر شبکهٔ تلویزیونی قدس ترکیه در ماجرای کودتای نافرجام ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ میلادی، یکتنه جلوی طرح آمریکایی - صهیونیستی - سعودی برای براندازی حکومت ترکیه ایستاد. اگر ۸۰ و چند میلیون شهروند ترکیه را جست‌وجو کنید، از ژنرال‌ها گرفته تا سیاستمداران کراواتی‌اش، هیچ‌یک کار مؤثری که این سردار کرمانی - ایرانی برای دفاع از ترکیه در برابر طرح کودتای امپریالیستی صهیونیستی کرد، نکرده‌اند.
قریشی
شب، قاسم سلیمانی آمد برای سرکشی. وقتی شش نفرمان را توی سنگر دید، پرسید: چرا سر پست نیستید؟ سیر تا پیاز ماجرا را بازگو کردیم. حسین یوسف‌اللهی با خنده گفت: خوب، اگه این‌دفعه گلولهٔ تانک اومد طرف‌تون، بلند بگید یاحسین! راجی گفت: اگه گلولهٔ دوم شلیک شد، بگید یارمضان! حاجی هم پشت‌بندش گفت: اگه دیدید دارند پشت سر هم می‌زنن، بگید یاحسین، یارمضان، یاقاسم! حرف‌های دلگرم‌کنندهٔ قاسم سلیمانی، ترس را از دل‌مان برد.
میثم
ژنرال سلیمانی، در مقطعی، تصویر جلد مجلهٔ آمریکایی نیوزویک بود؛ با تیتر «دشمن شکست‌ناپذیر». در توضیح این تیتر آمده بود: «اول با آمریکا جنگید. حالا دارد داعش را نابود می‌کند.». روزنامهٔ انگلیسی آبزرور می‌نویسد سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، احتمالاً تنها کسی‌ست که می‌تواند داعش را شکست دهد
قریشی
روزنامهٔ انگلیسی گاردین، با اشاره به این نکته که مقام‌های مهم عراقی، سلیمانی را به شکل یک فرشته می‌بینند و با او رایزنی می‌کنند، در بارهٔ ایشان آورده است: حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش می‌دانند
قریشی
بسیاری از مقام‌های آمریکا که این چند سال را صرف متوقف کردن افراد وفادار به سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند که مایل هستند او را ببینند و معتقدند مبهوت کارهای او شده‌اند.
قریشی
نیروهای ما به هم دست دادند، و آنجا ایستادیم. من و قاسم سلیمانی و بعد هم محمد کوثری - فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) - بیست‌ودو روز پوتین‌هایمان را درنیاوردیم؛ فقط وقتی می‌خواستیم وضو بگیریم، یک دقیقه پوتین‌ها را درمی‌آوردیم و دوباره می‌پوشیدیم. آب درست و حسابی نخوردیم؛ لباس‌مان پرِ خون بود؛ نمازمان را نتوانستیم ایستاده بخوانیم. آن‌قدر گلوله و توپ آمده بود که جای راه رفتن هم نبود. دشمن، سنگرهای ما را تکه تکه و منهدم کرده بود. با این حال، ۲۲ روز آنجا ماندیم و پیروزی بزرگی به دست آوردیم.
میثم
بعد که قاسم سلیمانی در خط شوش مشغول شد و چند روز گذشت، حسن به من گفت: رفیقت عجب شیرمردی‌ست! این حرف‌هایی را که تو موقع آموزش می‌گویی، رفیقت در خط اجرا کرده.
میثم
شبی به گردان رفتم. ایام شهادت حضرت زهرا(س) بود. از ابتدا تا آخر که صحبت کردم، بچه‌های گردان گریه می‌کردند. حاج‌قاسم هم با این بچه‌ها عشق می‌کرد و به آن‌ها سخت‌ترین مأموریت‌ها را می‌داد. معتقد بود هر کس که اهل اشک است، با اشک خود، خط دشمن را می‌شکند و سنگرهای آن‌ها را تصرف می‌کند.
میثم

حجم

۶۰۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۶۰۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان