دانلود و خرید کتاب دیالمه محمدمهدی خالقی
تصویر جلد کتاب دیالمه

کتاب دیالمه

معرفی کتاب دیالمه

کتاب دیالمه نوشته محمد مهدی خالقی و مریم قربان‌زاده است. این کتاب داستان زندگی مرد بزرگی است که بسیاری او را نمی‌شناسند، عبدالحمید دیالمه.

درباره کتاب دیالمه 

دکتر عبدالحمید دیالمه در زمره نام‌آوران گمنامی است که تاکنون کاری در شأنش انجام نشده است. کمتر انقلابی‌ای در حد شهید دیالمه ناشناخته مانده است. مردم مشهد نیز که دیالمه یکی از سران انقلابشان بود، شناختشان از دیالمه محدود می‌شود به یک نقاشی روی دیوار دانشکده پزشکی سابق با این زیر نویس: «شهید عبدالحمید دیالمه، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی». 

شهید دیالمه با طرح مباحثی چون: انسان خلوت وخلوت انسان، طراح هدایتی، مذهب در بوته تاریخ، انسان درقالب زمان، الیناسیون (از خود بیگانگی جامعه) و.... در پی ترسیم انسان شناسی اسلامی و نقش مذهب در زندگی آدمی بود ودر این راستا نظریات و دیدگاههایی که نیاز به مذهب را در نظریاتی چون نظریه ترس؛ طبقه حاکم؛ طبقه محکوم؛ نظریه فروید و ...مطرح می کردند؛ به چالش کشید.

او برای اولین بار در سطح دانشگاه به جای مباحثی همچون: جامعهٔ بی طبقه توحیدی، خود سازی انقلابی و ......که عناوین رایج در آن روز بود از " صیرورت انسان بر صراط مستقیم " سخن گفت و با طرح ضوابط حرکت بر این راه ازجمله زهد و آزاد اندیشی، صبر، توکل، شفاعت، فقر، قضا و قدر، امام و انتظار، مفاهیم اصیل و دقیق شیعی و تفاوت آن با مفاهیم دیگر را بازخوانی کند، تا هم نقشهٔ راهی که قران کریم برای سعادت انسان بیان داشته ترسیم شود وهم نشان دهد که دغدغه‌ها و دل مشغولی‌های او از سنخ دیگری است. این کتاب سعی دارد این شهید بزرگوار را به تمام جوانان انقلابی معرفی کند.

خواندن کتاب دیالمه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به زندگی شهدا پیشنهاد می‌‌کنیم

بخشی از کتاب دیالمه

بچه هر چه باشد برای پدر و مادرش زیباترین است. وحید لاغر بود، با چشمانی درشت. وقتی به دنیا آمد، مادرش را یک روز در بیمارستان نگه داشتند، اما پدرش به خانه برگشت تا مقدمات را آماده کند. برای شروع یک زندگی سه نفره. مادر وحید از خانواده‌های اصیل تهرانی بود. نوه آیت‌الله افجه‌ای از انقلابیون صدر مشروطه. طاهره خانم؛ زنی متدین و کدبانو که سعی می‌کرد یک بار هم بدون وضو وحید را شیر ندهد. او اعتقادات دینی‌اش را به بهترین حالت به فرزندانش منتقل کرد.

آن روزها منزلشان محل رتق و فتق امور همسایگان هم بود. جناب سرهنگ دیالمه، پزشک بود. آدمی کاردان و مقید که به دلیل همین خصوصیاتش به سرعت ترقی کرد و رئیس یکی از بیمارستان‌های ارتش شد.

نظم پدر زبان زد بود. می‌توانستی ساعتت را با کارهایش تنظیم کنی. وحید میراث‌دار همین ویژگی‌های پدرش شد، پُر کار و با اراده و مهم‌تر از همه، شجاع در انجام دستورات دین. پدرش یک ارتشی بود و امثال او در ارتش شاهنشاهی کم بودند. مردی که در دوران سربازی‌اش در زمان دین ستیزی رضاخانی، اذان پادگان را می‌گفت، مربی پسری شد که سخنران منابر ضد ظلم دوران محمدرضا شاه بود. 

لقمه حلال، چیزی نبود که به راحتی به دست بیاید. آن هم در ارتش بی در و پیکر محمدرضا. پارتی‌های شبانه افسران و ماجرای فسادهای آن‌ها، کوچک‌ترین تأثیری در پاک زیستی جناب سرهنگ نداشت. پدر هیچ وقت از ماشین بیت‌المال استفاده شخصی نمی‌کرد. همان زمان شاه هم. آدم بی‌سروصدا و بی‌ادعا و مخلصی بود. پُرکار و بااراده.

اقوام و خویشان، سرهنگ دیالمه را به عنوان یک فرد متدین می‌شناختند. جوری که وقتی به خانه سرهنگ می‌رفتند و قصد دید و بازدید داشتند، به جهت احترام او مراعات مسائل شرعی را می‌کردند. وحید و خواهرانش، شب‌هایی که پدر در خانه بود، با صدای اذان و قرآن او از خواب بیدار می‌شدند.

وحید بزرگ شد. مربی آداب و اخلاق نوجوانی‌اش، پدر بود. گرچه او را کمتر می‌دید، اما استحکام اعتقادات و اراده‌اش را از پدر به ارث برد. پدر آخر شب به خانه می‌آمد و باز با راننده‌ای برای سرکشی به بیمارستان می‌رفت. به تک تک اتاق‌ها سر می‌کشید و از غذای بیمارستان می‌خورد. همیشه به فکر مستضعفان بود. وحید این‌ها را می‌دید و یاد می‌گرفت.

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۰/۰۷/۲۳

یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم

خامنه ای رهبرم💗
۱۴۰۱/۰۹/۰۳

قبل از خوندن این کتاب حقیقتا فکر نمیکردم که اینقدر منو به زندگی ایشون نزدیک کنه ... بنظرم قبل از خوندن «سیر مطالعاتی شهید دیالمه » باید این کتاب رو خوند 🌺🌺... قسمتی از کتاب👈🏻«پیرزن بیسوادی آمده بود رأی بدهد.

- بیشتر
کاربر ۳۴۱۶۷۷۰
۱۴۰۰/۰۸/۲۴

دیالمه جوانی فراتر از تاریخ و جلوتر از زمان خودش بود

سالک
۱۴۰۱/۰۲/۲۸

سلام. لطفا در طاقچه بی‌نهایت قرار بدهید

Tasnim
۱۴۰۱/۰۸/۲۱

سلام. چقدر حالم با خوندن این کتاب بهتر شد. نمونه کامل دانشجوی معتقد، با تقوا، انقلابی و با سواد علمی و اجتماعی زیاد.

فاطمه رئیس زاده
۱۴۰۱/۰۸/۰۷

زندگی شهید فوق العاده جذاب بود اصلا دلم خواست دیالمه باشم🥺

کتابینا
۱۴۰۲/۰۳/۲۳

کتاب (۲۰) از بینهایت کتابهایی از این دست که سعی در شناساندن و معرفی خدمات و ایثارگری های قهرمانان ملی مذهبی دارد، به حق در میان جامعه کتابخوان مهجور و مغفول مانده است. شهید دیالمه عزیز در زمان انفجار دفتر حزب

- بیشتر
Sobhan Naghizadeh
۱۴۰۲/۰۳/۲۰

خیلی جالب بود...

Existence
۱۴۰۲/۰۸/۱۸

شگفت زده شدم... از اینکه چرا ما نباید یک همچین شخصیتی رو بشناسیم و اینکه کجای کاریم با خودمون با اعتقادات و ارزش ها و باور هامون چه نسبتی داریم وحید دیالمه انسان عجیبیه جای مکث و تامل در نقاط زیادی از زندگی و شیوه

- بیشتر
سید یاسر
۱۴۰۲/۰۴/۲۸

عالی، تحلیل 100

این که آدم کجا متولد شود و تاریخ تولدش را پشت جلد قرآن چه نوشته باشند، تأثیری در آینده‌اش ندارد. آدم آن قدر قوی است که با اراده‌اش می‌تواند خیلی چیزها را به نفع خود تغییر دهد. می‌تواند جوری زندگی کند که اگر ۳۰ سال هم از خدا عمر گرفت، کسی نگوید حیف شد، جوان بود و هزاران آرزو داشت. عمق زندگی بعضی‌ها آن قدر زیاد است که تا سال‌ها بعد از رفتنشان هم نمی‌توان آن‌ها را شناخت.
f.r
وحید می‌گفت: نباید طناب به گردن اسلام بیندازیم و آن را دنبال خودمان بکشیم. نباید هر چه دلمان می‌خواهد را بر اسلام سوار کنیم. این ما هستیم که باید خودمان را با اسلام همراه کنیم و دنبال آن برویم.
•سیب•
تقوایش مثال زدنی بود. آن زمان کسانی که وارد مبارزه می‌شدند، تمام وقت‌شان را صرف آن می‌کردند تا به هدف‌شان برسند. از خیلی چیزها می‌زدند. خیلی‌ها ترجیح می‌دادند به جای شرکت در نماز جماعت و مراسم دعا و عزاداری‌ها، کتاب فلان نویسنده کمونیست را بخوانند. کمتر پیش می‌آمد در مراسمات مذهبی شرکت کنند. اما وحید، دانشجوی رشته دارو سازی دانشگاه فردوسی، فعال و مبارز انقلابی، سخنران جلسات دانشگاه و حریف قَدَر دانشجویان کمونیست و مارکسیست؛ نماز شبش قضا نمی‌شد.
Tasnim
سازمان مجاهدین خلق پیش از انقلاب ۱۵ ترور موفق داشت، اما فقط حدود ۳۰۰۰ نفر را در سال ۶۰ ترور کرد.
Tasnim
وحید می‌گفت: نباید طناب به گردن اسلام بیندازیم و آن را دنبال خودمان بکشیم. نباید هر چه دلمان می‌خواهد را بر اسلام سوار کنیم. این ما هستیم که باید خودمان را با اسلام همراه کنیم و دنبال آن برویم.
شباهنگ
وحید اولین کسی بود که در مشهد توی جلسات‌اش خانم‌ها و آقایان را جدا نشاند. حتی خیلی از مذهبی‌ها این کار وحید را نکوهش کردند که هنوز زود است. اما وحید می‌گفت کاری که حرام است اول و آخر ندارد.
خامنه ای رهبرم💗
وحید می‌گفت کسی که می‌خواهد کار سیاسی بکند اول باید بنیه اعتقادی‌اش را تقویت کند.
خامنه ای رهبرم💗
در مشهد به فعالین مذهبی انگ انجمن حجتیه‌ای می‌زدند. تفکر حجتیه سال‌های قبل در مشهد شکل گرفته بود و بعدها به لحاظ سازماندهی در تهران به تثبیت رسیده بود. این مجموعه در سال‌های بعد از انقلاب به دلیل انحرافات فکری با برخورد امام مواجه شد و به ظاهر رسماً اعلام تعطیلی کرد. همه سیاسیون مشهد می‌دانند که تهمت حجتیه‌ای بودن، در سال‌های بعد برای بد نام کردن بسیاری از مبارزان انقلابی به کار گرفته شده است.
کتابینا
کسی جرأت نداشت در غلیان احساسات و هیجانات آن روزها علیه افراد محبوب حرفی بزند، اما او حقیقت را فدای مصلحت نمی‌کرد. تیغ انتقادش از نیام زبانش همواره بیرون بود.
خامنه ای رهبرم💗
شهید مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه»اش می‌گوید، هر کس فعالیت‌اش بیشتر باشد به همان اندازه که دوست دارد دشمن هم خواهد داشت.
شباهنگ
از جمله افرادی که وحید قبل و بعد از نمایندگی‌اش در مجلس شورای اسلامی از افکار و اندیشه‌های‌شان انتقاد می‌کرد، میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد بودند. وحید چند روز قبل از شهادتش در جلسه گرامیداشت شهید چمران گفت: «همین الآن افرادی برای بعضی وزارت‌خانه ها کاندیدا هستند که به اعتقاد من خط فکری‌شان درست نیست. ولی متأسفانه نمی‌توانم کاری کنم. فقط می‌توانم به اندازه یک رأی مخالف به آنها بدهم. کار دیگری نمی‌توانم بکنم. یکی از نمونه‌هایش را که می‌توانم به شما می‌گویم و آن هم آقای موسوی است.»
کتابینا
دنبال امام بود، طوری که نه از ایشان جلو بیفتد و نه عقب بماند.
کتابینا
دیالمه که تمام عمر دانشجوییش را با یک کُت سر کرده، از خانوادهای اصیل و صاحب نام تهرانی باشد و پدرش سرهنگ بازنشسته و دکتر مملکت.
کاربر ۴۲۱۶۸۸۸
وحید همیشه می‌گفت: «اگر امام خمینی از دنیا برود، من تا آخر عمر لباس سیاه را بیرون نمی‌آورم». سرنوشت‌اش هم آن‌گونه که خودش می‌خواست رقم خورد. ۸-۷ سال قبل از فوت امام، شهید شد تا داغ ماتم نبود امام بر دلش ننشیند.
خامنه ای رهبرم💗
وحید انقلاب را به شتر صالح تشبیه می‌کرد و امام را به خود صالح. می‌گفت اگر از دست‌آورد امام مراقبت نکنیم، مثل قوم صالح بر ما عذاب وارد می‌شود.
خامنه ای رهبرم💗
اولین دعای کمیل دانشگاه‌های ایران را وحید در دانشکده داروسازی دانشگاه فردوسی مشهد راه انداخت.
شباهنگ
وحید آمادگی‌اش را داشت که با هرکس و هر فکری رو به رو بنشیند و جلوی جمعیت مناظره کند.
شباهنگ
دعای کمیل را که در دانشگاه‌های مشهد راه انداخت یک استدلال‌اش به این جمله امام بود که: «دعای کمیل‌خوان، شمشیرزن است».
شباهنگ
در مشهد یکی از دلایل این حضور پُرشور فعالیت‌های وحید دیالمه بود. وحید قلم خوبی داشت. سال ۵۴، شریف واقفی که به شهادت رسید درباره‌اش تحلیل جامعی نوشت. دوستانش تا نزدیک اذان صبح ۶ ـ ۷ نفری از روی تحلیل وحید رو نویسی می‌کردند. صبح تمام دانشکده‌ها پُر شد از نوشته‌های کاربُن‌نویسی شده بچه مذهبی‌ها. این ماجرا آن قدر زود اتفاق افتاد که ساواک هم نفهمید از کجا خورده! صبح تمام دانشجویان دانشگاه مشهد جریان شهادت شریف واقفی را با تحلیل وحید فهمیدند.
نفس
بعد از انقلاب و پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی آیت‌الله خامنه‌ای دستور دادند وحید عضو شورای مرکزی حزب شود و به ثبت نام‌های حزب رسیدگی کند.
شباهنگ

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان