دانلود و خرید کتاب زمستان الی اسمیت ترجمه فلوریا ورنوس
تصویر جلد کتاب زمستان

کتاب زمستان

نویسنده:الی اسمیت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زمستان

کتاب زمستان نوشته لی اسمیت است و با ترجمه فلوریا ورنوس در انتشارات مهراندیش منتشر شده است. این کتاب رمان سال لیست کوتاه بریتیش بوک اواردز، کتاب سال سیاسی اورول پرایز و کتاب دوم جایزه من بوکر است و کتاب برتر کتابخانه نیویورک است.

درباره کتاب زمستان

زمستان، رمان مدرن، دومین کتاب از چهارگانهٔ اَلی اسمیت بهار، تابستان، پاییز، زمستان است. این اثر ترکیبی از ادبیات و هنر است. این کتاب داستان دوخواهر است که بعد از مدت‌ها همدیگر را ملاقات می‌کنند. زبانِ اسمیت زبانی‌ست خلاق و نو که با عبور از هنجارهای معمولِ زبانِ نوشتار و عناصرِ رمان آشکارا مرزهای تازه‌ای را در روایتِ داستان و تلفیق آن با هنر، سیاست، اجتماع، عشق و زندگی می‌گشاید.

داستان حول‌وحوش خاطراتِ جسته‌وگریختهٔ چندین کریسمس دور می‌زند؛ خاطراتی از افسانه‌ها، شعرها و موسیقی‌های کریسمس، بازنگریِ معنای آن‌ها در زندگیِ مردم، چه در سال‌هایی که نوشته شدند چه همین سالی که به‌تازگی پشت سر گذاشته شده است. شخصیت‌های زمستان، مثل سایرِ کتاب‌های اسمیت و برخلاف بسیاری از رمان‌ها، انگشت‌شمارند و همهٔ وقایع با همین شخصیت‌ها ساخته‌وپرداخته می‌شود. 

داستان با متنی مدرن آغاز می‌شود، گویی نویسنده می‌خواهد تمام افکارش را در این متن کوتاه به نمایش بگذارد. او توضیح می‌دهد همه‌چیز از نظرش مرده است. مرگی که حاصل دنیای مدرن است، مدرنیته همه چیز از جمله ادبیات و هنر را کشته است. در ادامه ما با سوفیا روبه‌رو می‌شویم و حس عجیبش در رویارویی با محیط اطرافش که از نظرش همه‌چسز در آن معلق است.  

خواندن کتاب زمستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره الی اسمیت

الی اسمیت متولد شهر اینوِرنِس در اسکاتلند، ۱۹۶۲، و ساکن کمبریج در انگلیس است. او داستان‌های متعددی ازجمله دنیای هتل را نوشته است که نامزد جوایز اورنج اِوارد و من بوکر شدند و جایزه اِنکور اِوارد و اسکاتیش آرتس کانسل بوک و کتابِ سال را گرفتند. کتاب‌های پاییز و چطور هر دو باشیم نیز در لیستِ کوتاه من بوکر قرار گرفتند. همچنین یک بار جایزه بیلیز را برده است.

اَلی اسمیت بیشتر برای داشتن سبک خاصش در استفاده از زبان در ادبیات مدرن انگلیس ستایش می‌شود.

بخشی از کتاب زمستان

سَرِ سرسختی بود. این چهارمین روزش در خانهٔ او بود؛ امروز صبح که چشم‌هایش را باز کرد، هنوز اینجا بود، این بار روی کاسهٔ توالت، توی هوا معلق'بود و خودش را در آیینه تماشا می‌کرد. به‌محض‌اینکه او را دید که می‌خواهد با او صحبت کند، به‌سرعت برگشت تا رو به صورتش شود و، سَر یعنی ممکن است چیزی بدون گردن و شانه بتواند تعظیم کند؟ ولی قطعاً خودش را پائین داد، به‌نوعی انگار به جلو خم شد، با چشم‌هایش، با احترام به پایین نگاه کرد و بعد دوباره، دربارگونه و پُرجلوه، خودش را بالا داد، تعظیم کرد، یا ادای احترام بود؟ مؤنث بود یا مذکر؟ هرچه بود، بسیار آداب‌دان بود، مؤدب بود، مثل سَر یک بچهٔ بسیار مؤدب (در مرحلهٔ بچگیِ قبل‌از به حرف آمدن، شاید به‌خاطرِ بی‌صدا بودنش مؤدب بود). الان به‌اندازهٔ یک طالبی شده بود (آیا این جالب بود یا یک‌جور ضعف، که توی خانه بیشتر با طالبی‌ها باشی تا با بچه‌ها؟ شانس داشت که وقتی آرتور کوچک بود، خیلی سریع خودش درک کرد که سوفیا ترجیح می‌دهد بچه‌ها یاد بگیرند کمتر شبیه بچه‌ها باشند)، با آن نقشِ صورتی که داشت، و آن موی ضخیم، آشفته، پرپشت، تیره و صافِ موج‌داری که از قد سَرش بلندتر بود، خیلی هم شبیه طالبی نبود. بیشتر شبیه مینیاتورِ پهلوانی رمانتیک بود، اگر مذکر بود، یا اگر مؤنث بود، چیزی شبیه بچه‌ای احاطه‌شده در برگ در پارکی در پاریس، پشت به دوربین' روی یک کارت‌پستالِ سیاه‌وسفید بود، در عکسی که عکاسِ فرانسوی قرن بیستم، اِدوارد بوبَت (دختر کوچک با برگ‌های مرده، لوگزامبورگ، باغ پاریس ۱۹۴۶) گرفته بود. وقتی سوفیا امروز صبح بیدار شد و او را آنجا دید، سَر پشتش به او، موهایش آن حالتِ اغفال‌کنندهٔ موج‌دار را داشت، به‌خاطرِ بادی که از رادیاتور توی هوا ایجاد می‌شد، اما فقط یک طرف مویَش موج داشت، طرفی که کاملاً روی رادیاتور بود؛ حالا لحظه‌ای بس کوتاه از مویی مواج و روان را داشت که پشت سَری' آزادانه در هوا تغییر حالت می‌دهد و تعادلش را حفظ می‌کند، مثل موی شخصی که با حرکت آهسته‌شدهٔ محوِ متمرکزشده در تبلیغات شامپو باشد. می‌بینی؟ تبلیغ شامپو' شبح و غول نیست. هیچ‌چیزش هم ترسناک نیست. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
تومان