دانلود و خرید کتاب زمستان الی اسمیت ترجمه فلوریا ورنوس
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب زمستان

کتاب زمستان

نویسنده:الی اسمیت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زمستان

مدرنیته چه بر سر آدمی آورده است؟ آیا هنر، ادبیات و موسیقی هنوز در دنیای مدرن زنده هستند؟ الی اسمیت در داستانی که روایت کرده و به کمک شخصیت‌هایی که خلق کرده است، از تمام چیزهایی که به نظرش در دنیای مدرن مرده است، سخن می‌گوید. کتاب زمستان با عنوان اصلی Winter نوشته‌ی الی اسمیت با ترجمه‌ی فلوریا ورنوس است. انتشارات مهراندیش این کتاب را روانه‌ی بازار کرده است و نسخه الکترونیکی کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

معرفی کتاب زمستان اثر الی اسمیت

کتاب زمستان داستان آدم‌ها، هنر، ادبیات، اجتماع، سیاست و تاریخ است. داستان سوفیا و آیریس، دو خواهری است که بعد از ۳۰ سال دوباره یکدیگر را در کریسمس ملاقات می‌کنند. این دو خواهر برای کریسمس به خانه‌شان در کورنوال بازمی‌گردند. آرت پسر سوفیا، به‌همراه دوستش لاکس، هم در این دورهمی کریسمس حضور دارد. تمام این افراد همراه با خاطراتی از گذشته و با دنیاهایی متفاوت در این جمع حضور یافته‌اند. آیریس، خواهر بزرگ‌تر، فعال اجتماعی است و دغدغه‌های اجتماعی و محیط‌زیستی دارد. سوفیا، خواهر کوچک‌تر و مادر آرت، در آستانه‌ی بیماری فراموشی است. او چیزهای عجیب و شناوری را در اطرافش می‌بیند که منشأ نامشخصی دارند؛ اما شاید نشان‌دهنده‌ی احساسات و احوال خودش باشند. داستان همراه با ذهن سوفیا به گذشته‌ها و کریسمس‌های پیشین این خانواده سفر می‌کند. این سفرهای به گذشته علل وقایع حال، ریشه‌ی اتفاقات و چگونگی روابط بین این افراد را مشخص و روشن‌تر می‌کند. ریشه‌ی عمیق زندگی این افراد و حقایق زندگی آن‌ها در کریسمسی که به سر می‌برند همچون سفیدی برف‌های زمستان عیان می‌شود.

پایان داستان

هشدار: دقت داشته باشید این بخش پایان داستان را فاش می‌کند.

داستان در زمان‌های مختلف گذشته و حال جریان می‌یابد و پیش می‌رود. ذهن بیمار سوفیا در گذشته و حال می‌چرخد و صحنه‌هایی را روایت می‌کند که باعث می‌شود خط داستانی کم‌کم شکل بگیرد. علت وضعیت حال شخصیت‌ها و راز و رمزهای زندگی تک‌تک آن‌ها در خلال این روایت‌های پس و پیش مشخص می‌شود. اینکه سوفیا چرا به جایی می‌رسد که انگار زندگی در او مرده است؟ سه دهه جدایی و فاصله چرا بین اعضای یک خانواده اتفاق می‌افتد؟ و سوالات دیگری که خواننده را با خود همراه می‌کنند تا به پاسخ برسند و بدانند سرانجام این خانواده چه خواهد شد و آیا می‌توان گذشته را جبران کرد؟ آیا امیدی برای آینده‌ی انسان هست؟ انسانی که با زوایای مختلف دنیای مدرنیته دست‌وپنجه نرم می‌کند.

صفحات پایانی کتاب با روایتی سیاسی پایان می‌یابد. روایتی از رئیس جمهور آمریکا درباره‌ی گفتن کریسمس مبارک. او شاید نتیجه‌گیری پایانی را برعهده‌ی مخاطب می‌گذارد اما تغییرات شخصیت‌ها در پایان کتاب ملموس است و کتاب پس از فراز و فرودهای بسیار و کنکاش در زوایای پیدا و پنهان زندگی شخصیت‌های داستان با جمله‌ای دعاگونه پایان می‌یابد. «کریسمسِ سفید از برف. خدایا به داد ما، به داد همه برس.»

معرفی شخصیت‌های اصلی کتاب

الی اسمیت کتاب زمستان را با پنج شخصیت روایت می‌کند، دو خواهر با نام‌های سوفیا و آیریس، آرت پسر سوفیا و لاکس و شارلوت دوستان آرت. آیریس خواهر بزرگ‌تر و یک فعال اجتماعی است. او روحیه‌ای بی‌باک و ماجراجو دارد. روحیه‌ و اندیشه‌ی او فراتر از زندگی روزمره‌ی صرف است و برایش اتفاقاتی که در دنیا رخ می‌دهد مهم است و مصداق آن شرکت او در تظاهرات بر ضد بمب‌های هسته‌ای و تخریب طبیعت است. آیریس از همان دوران کودکی و نوجوانی سرکش‌تر از خواهرش بود و این موضوع در خاطرات سوفیا به‌وضوح مشخص است. او اکنون در دهه‌ی هفتادسالگی خود است و در یونان به پناه‌جویان دریایی به صورت داوطلبانه کمک می‌کند.

سوفیا، خواهر کوچک‌تر، اما به کار دنیا توجه‌ای ندارد و فقط زندگی و درآمد خودش مهم است. سوفیا به کار طراحی لباس مشغول بوده و تاجر موفقی محسوب می‌شده است. او زمانی صاحب فروشگاه‌های زنجیره‌ای لوازم خانگی بوده اما دیگر همگی بسته شده‌اند. او به ابتلا به بیماری فراموشی نزدیک است و اتفاقات عجیب و غریبی برایش رخ می‌دهد. مدت‌هاست که به همه چیز بی‌حس شده است؛ اما روز کریسمس برای او معجزه‌های عجیبی به‌همراه دارد.

آرت که اسم کامل او آرتور است، وب‌سایتی به نام آرت در طبیعت دارد و برای یک کمپانی به‌صورت آنلاین کار می‌کند. او نیز مانند مادرش نسبت به اتفاقاتی که در جهان می‌افتد بی‌تفاوت است. شارلوت دوست سابق آرت است و کسی است که از پشت به آرت خنجر می‌زند. او با رمز عبور آرت وارد وب‌سایت آرت در طبیعت می‌شود و از جانب او اخبار غلطی منتشر می‌کند، مثلا با فرستادن عکس روز برفی در لندن در وب‌سایت درحالی‌که آن روز هوا کاملاً آفتابی بود موجی از تهدید و انزجار را روانه‌ی آرت می‌کند.

لاکس دوست جدید آرت است و همراه او به تعطیلات کریسمس خانوادگی او می‌رود. لاکس مهاجر اروپای شمال شرقی و مقیم کاناداست. در دانشگاهی در لندن درس می‌خواند و هیچ پول و حتی جایی برای ماندن ندارد. او نقشی اساسی در داستان دارد و موجب دورهم جمع‌شدن آیریس، سوفیا و آرت می‌شود.

می‌توان گفت که سوفیا و آرت نماد آدم‌هایی هستند که مدرنیته از آن‌ها آدم‌هایی بی‌تفاوت نسبت به جهان ساخته است و آیریس، شارلوت و لاکس نماد آدم‌هایی هستند که هنوز به زندگی و اتفاقات آن اهمیت می‌دهند.

افتخارات کتاب یا نویسنده

کتاب زمستان الی اسمیت پس از انتشار افتخارات و جوایزی را از آن خود کرده است که می‌توان از بین آن‌ها به جوایز زیر اشاره کرد.

ـ رمان سال لیست کوتاه بریتیش بوک اوارد

ـ کتاب سال سیاسی اورول پرایز

ـ کتاب دوم من بوکر ۲۰۲۰

ـ کتاب برتر سال کتابخانه عمومی نیویورک

کتاب‌های الی اسمیت بارها از زمان اولین انتشار یعنی سال ۱۹۹۵ تا به امروز منتخب دریافت جوایز بسیاری شده‌اند. کتاب‌های او بین این سال‌ها سه بار در لیست کوتاه من بوکر در سال‌های ۲۰۰۵، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ قرار گرفته است؛ همچنین نام دو کتاب‌ او در لیست اورنج پرایز در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۶ دیده شده است. کتاب‌های او جوایز دیگری چون انکور اوارد، جایزه‌ی هنر کتاب اسکاتلند، بهترین کتاب سال در اسکاتلند، جایزه‌ی کتاب داستان برتر زنان و بسیاری جوایز دیگر را از آن خود کرده‌اند.

ژانر کتاب زمستان

در کتاب زمستان با یک رمان مدرن طرف هستیم. داستانی معناگرا که نویسنده در آن نگاهی به دنیای مدرن عصر حاضر دارد. او در داستان زمستان از هنر، ادبیات، سیاست، اجتماع، افسانه‌ها و موسیقی‌های کریسمس سخن می‌گوید و عشق، زندگی و روابط انسانی را با این موضوعات تلفیق می‌کند.

این کتاب مناسب کدام رده‌ی سنی است؟

رمان مدرن زمستان برای بزرگسالان نوشته شده است و دوستداران ادبیات داستانی از آن لذت خواهند برد.

نقد کوتاهی بر رمان زمستان

«عشق‌ورزی مرده بود. پهلوانی مرده بود. شعر، رمان، نقاشی، همه مرده بودند، هنر مرده بود. تئاتر و سینما هر دو مرده بودند. ادبیات مرده بود. کتاب مرده بود.

نزاکت سیاسی، مرده بود. نژادپرستی مرده بود. مذهب مرده بود. فکر مرده بود. امیدواری مرده بود. حقیقت و افسانه هر دو مرده بودند. رسانه‌ها مرده بودند. اینترنت مرده بود. توئیتر، اینستاگرام، فیس‌بوک، گوگل، مرده بودند.

عشق مرده بود. مرگ مرده بود. چیزهای بی‌شمار دیگری همه مرده بودند.»

الی اسمیت کتاب زمستان را اینگونه آغاز می‌کند. شاید به‌خاطر همین، زمستان را برای اسم این کتاب برگزیده است؛ چون زمستان فصلی است که بقا را به ما می‌آموزد. او در زمستان دنیای مدرن تهی از هر چیزی را تصویر می‌کند؛ اما می‌خواهد بگوید در پس مرگ بقایی نیز هست.

زمستان لایه‌های زیرین و پنهان بسیاری دارد. جلوه‌هایی از تاریخ، هنر، ادبیات و سیاست در آن شناور است؛ بنابراین باید با تأمل خوانده شود. زبان نویسنده در کتاب زمستان خاص و نو است. زبانی است پر از نشانه که قصد دارد مفاهیم مربوط به ابعاد مختلف زندگی را به خواننده نمایان کند. الی اسمیت افکار خود را با زبانی غیرمعمول زبان نوشتار بیان می‌کند و عناصر داستان را طوری کنار یکدیگر قرار می‌دهد تا مفاهیم به‌تدریج در کنار یکدیگر قرار گیرند و شکل منسجمی را به خود بگیرند و همین موضوع از زمستان یک رمان مدرن ساخته است.

او دنیای مدرن را به‌همراه وقایع زندگی روزمره و فلسفه‌ی آن با زبان و طرحی مدرن به تصویر کشیده است. اسمیت حتی مسائل محیط‌زیستی این دنیای نو را به زیبایی در لایه‌های داستان جای داده است. یکی از ویژگی‌های آثار اسمیت تعداد شخصیت‌های کم آن‌هاست. او از شخصیت‌های انگشت‌شماری برای روایت داستان و طرح فکری خود استفاده می‌کند و به جای استفاده از شخصیت‌های زیاد، وارد لایه‌های عمیق رفتاری، احساسی و فکری اندک شخصیت‌های داستانش می‌شود و سعی می‌کند با ساخت و پرداخت درست، آن‌ها را به شخصیت‌های ماندگاری در ذهن خواننده بدل کند. شخصیت‌های کتاب زمستان می‌توانند نماد دو گروه آدم باشند؛ گروهی که مدرنیته آن‌ها را خلق کرده است. آدم‌هایی بی‌احساس به همه‌ چیز و گروهی دیگر آدم‌هایی هستند که هنوز زندگی در آن‌ها نمرده است.

کتاب زمستان دومین کتاب از مجموعه چهارگانه‌ی الی اسمیت است. مجموعه‌ای که از چهار کتاب با نام‌های پاییز، زمستان، بهار و تابستان تشکیل شده است. تمام کتاب‌های این مجموعه داستانی مجزا از یکدیگر دارند؛ اما به نظر می رسد با توجه به نگاه فراتر از متن الی اسمیت می‌توان بین این چهار کتاب نقاط مشترکی از نگرش الی اسمیت به جهان مدرنیته پیدا کرد. نقطه‌ی مشترکی که در دو کتاب زمستان و پاییز الی اسمیت وجود دارد استفاده‌ی او از اشخاص هنرمندی در زمینه‌ی ادبیات، شعر و هنر است که نقش کلیدی در این دو اثر ایفا می‌کنند. کتاب زمستان از زبان سوم‌شخص و از دریچه‌ی نگاه شخصیت‌های داستان روایت می‌شود و گاهی هنر اسمیت در استفاده‌ی خلاقانه از زبان وارد عمل می‌شود و این سوم‌شخص خواننده را مخاطب قرار می‌دهد.

نویسنده از تعدادی کتاب و منبع درباره‌ی «گرینهام کامن» و تجمع‌های مخالفین قرن بیستم انگلیس برای نوشتن این کتاب کمک گرفته است و منبع اصلی الهام او برای نوشتن این اثر، کتاب «خشم در برابر مرگ» الیزابت زیگموند بوده است.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب و نویسنده

«نثری خیره کننده… گاهی خنده‌دار، گاهی اوقات غم‌انگیز… . یک رمان جذاب، بی‌باک و باشکوه درباره‌ی زندگی و زمان.» Kirkus Reviews

«سکانس درخشان و نفس‌گیر اسمیت… . با انرژی، کنجکاوی و شیطنت پیش می‌رود. حتی در تاریک‌ترین دوره‌ها، پیچک‌های زندگی همچنان به سوی نور حرکت می‌کنند… . خالق آن می‌خواهد به ما یادآوری کند که آونگ می‌تواند به عقب برگردد و روزی خورشید باز خواهد گشت.» لورا میلر (Laura Miller)

« خواندن پاییز اسمیت قبل از زمستان او ضروری نیست. با اینکه این دو کتاب سبکی فلسفی و بازیگوشی با کلمات مشابه‌ای دارند، اما به یکدیگر مربوط نمی‌شوند. زمستان مرتباً به سرود کریسمس ادای احترام می‌کند. [اسمیت] داستان خوبی را روایت می‌کند. زمستان یک مراقبه‌ی خیره‌کننده در یک لحظه‌ی پیچیده و احساسی در تاریخ است.» سارا بیگلی (Sarah Begley) از مجله‌ی تایم

«اسمیت یک نوع رویای انگلیسی را در زمستان که داستانی عامیانه اما سرکش است، تداعی کرده است و موفق می‌شود. تعداد کمی از نویسندگان در صحنه‌ی جهانی وجود دارند که داستان‌هایی نامتعارف اما جذاب و موفق بسازند.» دوایت گارنر (Dwight Garner) از نیویورک تایمز

ورود به بازار کتاب ایران

کتاب زمستان در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و حدود دو سال بعد از انتشار وارد بازار کتاب ایران شد. برای اولین بار انتشارات فلامینگو این کتاب را با ترجمه‌ی نیما مانی و با عنوان زمستان روانه‌ی بازار کرد. در سال ۱۳۹۹ دو ترجمه‌ی دیگر از این کتاب منتشر شد. انتشارات آوند دانش با ترجمه‌ی نسرین دورقی‌زاده و انتشارات مهراندیش با ترجمه‌ی فلوریا ورنوس این کتاب را روانه‌ی بازار کردند.

کدام ترجمه از کتاب زمستان را بخوانیم؟

در حال حاضر دو ترجمه از این کتاب در بازار موجود است. یکی ترجمه‌ی نسرین دورقی‌زاده از انتشارات آوند دانش و یکی هم ترجمه‌ی فلوریا ورنوس از انتشارات مهراندیش. فلوریا ورنوس کتاب دیگر این نویسنده از مجموعه‌ی چهارگانه‌ یعنی پاییز را نیز ترجمه کرده است. کتاب زمستان را می‌توانید با ترجمه‌ی فلوریا ورنوس در طاقچه مطالعه کنید.

درباره فلوریا ورنوس؛ مترجم

فلوریا ورنوس متولد ۱۳۵۱ است. او مترجم و مشاور تغذیه است و در رشته‌ی تاریخ ادیان از دانشگاه فلورانس فارغ‌التحصیل شده است. فلوریا ورنوس در زمینه‌ی رژیم غذایی کتاب «رژیم غذایی کیتوجنیک» را گردآوری کرده است و همچنین در زمینه‌های تاریخ، رمان، سلامتی، کودکان و داستان کوتاه به ترجمه و ویراستاری می‌پردازد. او چند سالی در زمینه‌ی سفر هم دستی بر آتش داشته است و در حال حاضر در تورنتوی کانادا سکونت دارد.

فلوریا ورنوس دو کتاب پاییز و زمستان از مجموعه چهارگانه‌ی الی اسمیت را به فارسی ترجمه کرده است و قصد دارد دو کتاب دیگر این مجموعه یعنی بهار و تابستان را نیز ترجمه کند.

بخشی از کتاب زمستان

سَرِ سرسختی بود. این چهارمین روزش در خانهٔ او بود؛ امروز صبح که چشم‌هایش را باز کرد، هنوز اینجا بود، این بار روی کاسهٔ توالت، توی هوا معلق'بود و خودش را در آیینه تماشا می‌کرد. به‌محض‌اینکه او را دید که می‌خواهد با او صحبت کند، به‌سرعت برگشت تا رو به صورتش شود و، سَر یعنی ممکن است چیزی بدون گردن و شانه بتواند تعظیم کند؟ ولی قطعاً خودش را پائین داد، به‌نوعی انگار به جلو خم شد، با چشم‌هایش، با احترام به پایین نگاه کرد و بعد دوباره، دربارگونه و پُرجلوه، خودش را بالا داد، تعظیم کرد، یا ادای احترام بود؟ مؤنث بود یا مذکر؟ هرچه بود، بسیار آداب‌دان بود، مؤدب بود، مثل سَر یک بچهٔ بسیار مؤدب (در مرحلهٔ بچگیِ قبل‌از به حرف آمدن، شاید به‌خاطرِ بی‌صدا بودنش مؤدب بود). الان به‌اندازهٔ یک طالبی شده بود (آیا این جالب بود یا یک‌جور ضعف، که توی خانه بیشتر با طالبی‌ها باشی تا با بچه‌ها؟ شانس داشت که وقتی آرتور کوچک بود، خیلی سریع خودش درک کرد که سوفیا ترجیح می‌دهد بچه‌ها یاد بگیرند کمتر شبیه بچه‌ها باشند)، با آن نقشِ صورتی که داشت، و آن موی ضخیم، آشفته، پرپشت، تیره و صافِ موج‌داری که از قد سَرش بلندتر بود، خیلی هم شبیه طالبی نبود. بیشتر شبیه مینیاتورِ پهلوانی رمانتیک بود، اگر مذکر بود، یا اگر مؤنث بود، چیزی شبیه بچه‌ای احاطه‌شده در برگ در پارکی در پاریس، پشت به دوربین' روی یک کارت‌پستالِ سیاه‌وسفید بود، در عکسی که عکاسِ فرانسوی قرن بیستم، اِدوارد بوبَت (دختر کوچک با برگ‌های مرده، لوگزامبورگ، باغ پاریس ۱۹۴۶) گرفته بود. وقتی سوفیا امروز صبح بیدار شد و او را آنجا دید، سَر پشتش به او، موهایش آن حالتِ اغفال‌کنندهٔ موج‌دار را داشت، به‌خاطرِ بادی که از رادیاتور توی هوا ایجاد می‌شد، اما فقط یک طرف مویَش موج داشت، طرفی که کاملاً روی رادیاتور بود؛ حالا لحظه‌ای بس کوتاه از مویی مواج و روان را داشت که پشت سَری' آزادانه در هوا تغییر حالت می‌دهد و تعادلش را حفظ می‌کند، مثل موی شخصی که با حرکت آهسته‌شدهٔ محوِ متمرکزشده در تبلیغات شامپو باشد. می‌بینی؟ تبلیغ شامپو' شبح و غول نیست. هیچ‌چیزش هم ترسناک نیست.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۹۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
تومان