دانلود و خرید کتاب پاییز الی اسمیت ترجمه فلوریا ورنوس
تصویر جلد کتاب پاییز

کتاب پاییز

نویسنده:الی اسمیت
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب پاییز

کتاب الکترونیکی «پاییز» نوشتهٔ الی اسمیت با ترجمهٔ فلوریا ورنوس و ویراستاری مهدی سجودی مقدم در انتشارات مهراندیش به چاپ رسیده است. کتاب پاییز در جولای ۲۰۱۷ از فینالیست‌های جایزهٔ من‌بوکر برای رمان شد و یکی از شش کتابی بود که در لیست کوتاه این جایزه قرار گرفت. بسیاری از مجلات و روزنامه‌ها پاییز را برندهٔ کتاب سال می‌دانستند. نیویورک تایمز، پاییز را کتابِ برتر سال ۲۰۱۷ معرفی کرد، همچنین واشنگتن‌پست، اِن‌پی‌آر، فاینَنشال تایمز، دِ‌گاردیَن. پاییز به لیستِ بلندِ جایزهٔ گوردِن بِرن نیز راه یافت.

لوسی شولز نویسندهٔ روزنامهٔ ایندیپندنت می‌گوید: «... انگشت‌های اسمیت مستقیم روی نبض اجتماع و سیاست است.»

درباره کتاب پاییز

پاییز جلد اول از چهارفصل کتاب‌هایِ (پاییز، زمستان، بهار و تابستان) اَلی اسمیت است. تلاش او جلب‌توجه خواننده به تاریخ و ارتباط آن با گذر زمان، مرگ و کوتاه بودن زندگی‌ست. باوجودآنکه تکیهٔ کتاب بیشتر روی وقایع کنونیِ جهان، ازجمله مهاجرت و رفراندوم بِرِگزیت و اوضاع سیاسیِ کنونیِ جهان است، ولی درعین‌حال کتابی‌ست ماندگار و برای همهٔ نسل‌ها. پاییز درهمان‌حال که خواننده را عمیقاً به فکر وامی‌دارد که در چه دوره‌ای از تاریخ زندگی می‌کند، چه گذشته‌ای داشته و اینکه هر واقعهٔ تاریخی در هر نسل فقط یک‌بار اتفاق می‌افتد؛ درعین‌حال داستانی زیبا از ارتباط بین آدم‌ها، پیری، مرگ، گذرِ زمان و عشق است.

پاییز داستانی‌ست دربارهٔ دو دوست، دانیل گلوکِ صدویک‌ساله و الیزابت دِماندِ سی‌ودوساله. دانیل در یک خانهٔ سالمندان به خواب قبل از مرگ فرو رفته و الیزابت مرتب به دیدن او می‌رود. وقتی الیزابت جوان است، دانیل همسایهٔ کناری او و مادرش بوده. باوجودآنکه الیزابت یازده سال دارد و دانیل نزدیکِ هفتادسال، دوستیِ جالبی بین آن‌ها شکل می‌گیرد، بخصوص وقتی مشخص می‌شود دانیل خواهرش را در دورهٔ جنگ جهانی دوم، وقتی بسیار جوان بودند، از دست داده، معنای این دوستی جذاب‌تر می‌شود. الیزابت به خاطر تأثیری که در بچگی از دانیل می‌گیرد، تاریخ هنر می‌خواند و در دانشگاه لندن استادیار است.

کتاب پاییز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعهٔ رمان‌هایی با درون‌مایهٔ تاریخی و اجتماعی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب پاییز

مادرش گفت: «اووه، مهمه؟»

«مثل‌اینکه من یک عکس از شما بگیرم و بعد از روی عکس نقاشی بکشم نه از خود شما. و رُزها کمی شبیه کاغذدیواریِ گل‌دار هستند تا گل رُز. و گل رُزها هم از کاغذدیواری بیرون اومدند و دور گردن او پیچ خوردند، انگار که بغلش کردن.۸۴»

مادرش گفت: «بغلش می‌کنن، متوجه شدم.»

«و یک نفر فرانسوی، یک نفر که یک روزی در فرانسه معروف بوده، یک مردی که کلاه به سر داره و عینک زده، و بالای کلاهش کُپه‌ای از گلبرگ‌های قرمز مثل یک گلِ بزرگ قرمز هست، و اون مرد، به رنگ خاکستری و سیاه و سفیده، مثل عکسی توی روزنامه، و پشت سرش تماماً به نارنجیِ روشنه، و قسمتی‌ش چیزی شبیه مزرعهٔ ذرت یا علف‌های طلایی‌رنگه، و بالای سَرش ردیفی از قلب نقاشی شده.۸۵»

مادرش، پشت میز آشپزخانه دست‌هایش را روی چشم‌هایش گذاشته بود.

گفت: «ادامه بده.»

الیزابت چشم‌هایش را دوباره بست.

«یکی دیگه هست، با زنی که آدم معروفی نیست، می‌تونه هر زنی باشه و در حال خندیدنه، یه‌طورایی دستاش رو در آسمانِ آبی‌رنگ بالا انداخته، و پشتش، پایینِ نقاشی، کوه‌های آلپ، ولی به اندازه‌های کوچک، با یک‌عالمه زیگزاگ‌هایِ رنگیِ نقاشی‌شده. و به‌جای داشتن بدن یا لباس، داخل بدن زن از نقاشی ساخته شده، نقاشی از چیزهای مختلف.۸۶»

مادرش گفت: «به تو راجع به بدن یک زن گفته، داخل بدن زن.»

الیزابت گفت: «نه، اون از زنی گفته که بدنش، به‌جای بدن، از تصویرها درست شده. این خیلی واضحه.»

مادرش گفت: «چه نقاشی‌هایی؟ نقاشی از چی؟»

الیزابت گفت: «همه‌چیز، چیزهایی که توی دنیا اتفاق می‌افته. یک گل آفتابگردان. یک مرد با سلاح، درست عینِ توی فیلم‌های گانگستری. یک کارخانه. یک سیاست‌مدار که شبیه روس‌هاست. یک جغد، یک سفینهٔ هوایی در حال انفجار ...»

مادرش گفت: «و آقای گِلوک این نقاشی‌ها رو توی سرش از خودش می‌سازه و توی بدن زن می‌گذاره؟»

الیزابت گفت: «نه، این‌ها واقعی هستند. یکی هست به نام این دنیایِ مردانه. داخلش یک خونهٔ اربابی بزرگ هست، و گروه بیتلز ۸۷و الویس پریسلی۸۸ و یک رئیس‌جمهور که پشت یک ماشین بهش شلیک شده.»

این آن زمانی بود که مادرش واقعاً شروع به فریاد زدن کرد.

این بود که تصمیم گرفت به مادرش از کولاژهایی با سرهای کودکان که با یک قیچی باغبانی عظیم قطع می‌شد، و دست غول‌آسایی که از سقف آلبرت‌هال۸۹ بیرون آمده بود نگوید.

تصمیم گرفت اشاره‌ای به نقاشیِ آن زن، که روی صندلی چرخانی، بدون لباس، پشتِ‌رو نشسته، نکند، کسی که یک دولت را سرنگون کرد، و از همهٔ رنگ‌های قرمزی نگوید که رنگِ سیاهی روی آن‌ها پاشیده شده، که به نظر، دانیل گفت، مثل امواج و غبارِ بعد از انداختنِ بمب اتمی بود.

باآنکه مادرش در آخر گفت‌وگویشان گفت.

(و این چیزی‌ست که الیزابت دو دهه بعد از مکالمهٔ بالا به‌یاد می‌آورد، به‌طور دقیق با همین کلمات):

غیرطبیعی.

ناسالم.

تو نمی‌تونی.

من غدغن کردم.

دیگه کافیه.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۱۵۶,۰۰۰
تومان