کتاب فرخنده، اشک و آتش، اتوبان سکوت، ماه مهر از سال شصت
معرفی کتاب فرخنده، اشک و آتش، اتوبان سکوت، ماه مهر از سال شصت
نمایشنامههای «فرخنده» نوشته سید ابراهیم اطهری( -۱۳۵۸)، «اشک و آتش» نوشته سعید بهروزی، «اتوبان سکوت» نوشته شهرام کرمی( -۱۳۵۱) و «ماه مهر از سال شصت» نوشته محمدباقر نباتی مقدم که در این کتاب گردآورده شده است، به مناسبت برگزاری دوازدهمین جشنواره ملی تئاتر مقاومت در سال ۱۳۸۸ و به عنوان آثار برگزیده این جشنواره منتشر شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«[کلیسایی در آبادان. سال ۱۳۶۰ خورشیدی. صدای انفجار همه جا را میلرزاند. نور در صحن کلیسا میپاشد و غبار و دود در فضا پراکنده میشود. کسی از این سوی صحن به سوی دیگر میدود. فضا در ابر غبار آلودی غرق میشود. هیچ چیز دیده نمیشود. کسی فریاد میکشد. رزمندهها و آدمهای زخمی و خونین در کلیسا این طرف و آن طرف میروند. کسانی که پایشان زخمی است خود را میکشند روی زمین. آلنوش با لباس سفید پرستاری بر تن وارد میشود. به شتاب از این سو به آن سو میرود و به زخمیها کمک میکند. از زیر لباس سفید پرستاری پیراهنی بنفش بر تن دارد و شلوار جین آبی پوشیده است. پنبه و باند زخم و چسب و پرمنگنات و الکل در دست و جیبهایش دارد. پای کسی را میبندد. دست کس دیگری را پانسمان میکند. دانیل گیج و مبهوت است. بیاراده و بیتحرک گوشهای میایستد. او لباسی تیره رنگ و بلند پوشیده است. عینک گرد و کائوچویی بر چشم دارد و صلیبی بر گردن آویخته است. آلنوش از دانیل کمک میخواهد. فضای کلیسا در وهمی از ترس و دلهره و غباری از دود و مه غرق میشود. حالا دیگر گاه گاه صدای تک تیر شنیده میشود یا شنیده نمیشود.]
[آلنوش کنار سکویی نشسته است و با قمقمه گلهای کم جان گلدان شکستهای را که روی سکوی کنار محراب قرار دارد آب میدهد.]
دانیل: آب رو هدر نده
آلنوش: طفلکیها تشنه ان
دانیل: آخرش از گشنگی و تشنگی میمیریم
آلنوش: گشنته؟
دانیل: نه
آلنوش: خب پس...!؟!
دانیل: این وضع تا کی ادامه داره؟
آلنوش: کدوم وضع؟
دانیل: همین اسارت و بدبختی!
آلنوش: این که اسارت نیست!
دانیل: [ناگهان برافروخته]پس چیه آلنوش؟ اینجا دیگه کلیسا نیست. اینجا شده یک زندان. زندانی که صاحب خونههاش رو اسیر کرده. من چقدر احمقم که به حرف تو دل خوش کردم و موندم اینجا.»
پرسش ها و پاسخ های دانشجویی (جلد هفتاد و چهارم)
محمدباقر پورامینی
استعاره در غزل بیدلمحمدرضا اکرمی
راز بین آن دو می ماند، اگر یکی شان مرده باشدکارن ام. مک منس
وب کاوی با Scrapy, Selenium, Beautiful Soupنیما شفیعی رضوانی نژاد
پاپی جنگلبان می شودزینب زاهدی کته گنبدی
خاکستری مثل کبوترمصطفی رحماندوست
به خانه خوش آمدیدنجوا زبیان
دختران قلعه شنیکریس بوهجالیان
جاده ولایتعلی اصغر سالاری
حق مولف کتابخانههای دیجیتالی؛ مسائل و چالشهاسیما آموزگار
زنان مبتلا به سوء مصرف موادطاهره احمدزاده هاشمی
کاربرد آتش در ایران باستانپریناز ملک زاده
آتوسا (جلد اول)آرزو مهاجر
خواب را از من بگیرمحمد حمیدزاده
کاظم مدیرشانه چیمحمدرضا مروارید
مزیت های نسبی و رقابتی تولید و صادرات گیاهان دارویی ایرانسیدکامل حسینیفر
سفر میراپت دیبو
شفاعتسید علی نجفی
یک امام یک امتسیدمجید امامی
دست های سرخ و نازلی
سعید شاپوری
نمایشنامهخوانها روی صحنهآرون شپرد
از اینجا تا ابدیت، غرب غمزده، اینجا کسی نمرده استمسعود دلخواه
داستان ها روی صحنهآرون شپارد
شب تا به روز، سال کبیسه عیسینادر عیسیور
بازی های نمایشی برای کارگاه تئاترفاطمه حسینی
پنج نمایشنامه برگزیده کودک و نوجوانایرج صادقی طاری
اصول درامنویسی برای رادیوایوب آقاخانی
صد و دوازده بازی برای بازیگران جوانگوین لوی
چهار نمایشنامه برگزیده کودککیومرث قنبریآذر
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۱۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان