کتاب قدرت هوش هیجانی
معرفی کتاب قدرت هوش هیجانی
دانیل گلمن در این کتاب با شما از قدرت هوش هیجانی سخن میگوید. نوعی هوش مهم و تاثیرگذار در زندگی فردی و اجتماعی بشر که باید آن را بهتر و بیشتر بشناسیم.
درباره کتاب قدرت هوش هیجانی
حدود ده هزار سال پیش افلاطون گفت: تمام یادگیریها دارای زیربنای هیجانی عاطفی هستند؛ و ارسطو بر این باور بود که قلبْ جایگاهِ احساسات و عواطف آدمی است و مغز فقط نقش خنک کننده خونی را بر عهده دارد که در رگهای ما جاری است. از آن زمان تا همین چند دهه گذشته، اندیشمندان و محققان به گونهای حیرت انگیز به احساسات و عواطف آدمی بیاعتنا بودند و عواطف و هیجانات در روانشناسی علمی همچون قارهای کشف نشده بود؛ اما امروزه، به کمک یافتههای جدید علمی، از جمله تکنولوژی جدید تصویربرداری از مغز، برای اولین بار در تاریخ، میتوانیم آنچه را همواره برایمان راز نهان بود، رؤیت کنیم و از چند و چون آن باخبر شویم؛ به عبارت دیگر امروزه میتوانیم ببینیم این تودهی دره مپیچیده و ظریف سلولی، یعنی مغز، در هنگام تفکر یا احساس چگونه عمل میکند. همچنین زیستشناختی عصبی ما را قادر ساخته است بفهمیم که مراکز هیجانات در مغز چگونه ما را دچار خشم یا گریه میکنند.
این کتاب مرور کوتاهی دارد بر تحقیقات دانشمندان در زمینه هوش و در نهایت هوش هیجانی. تحقیقات نشان میدهد موفقیتهای زندگی حرفهای ۲۰ درصد به بهره هوشی ( IQ) و ۸۰ درصد به هوش هیجانی (EQ) بستگی دارد. به همین دلیل دانیل گلمن معتقد است هوش هیجانی عاطفی از هوش علمی (IQ) مهمتر است.
هوش هیجانی عاطفی به ما کمک میکند تا بتوانیم احساسات و عواطف خود را بشناسیم و آن را به شکل مطلوبی کنترل و ابراز کنیم.
گلمن در ۱۹۹۵ نوشت: من روزی را پیشبینی میکنم که آموزش و پرورش به طور مرتب تواناییهای انسانی، از جمله خودآگاهی، خویشتنداری، همدلی، هنر گوش دادن، حل تعارفات و مشارکت را آموزش خواهد داد.
هوش علمی، هوش هیجانی- عاطفی، جایگاه هیجانات در مغز، آموزش هوش هیجانی- عاطفی و آزمون تشخیص احساسات پنج فصل این کتاب جذاب را تشکیل میدهند.
خواندن کتاب قدرت هوش هیجانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای روانشناسی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب قدرت هوش هیجانی
الگوی عصبی مربوط به احساسات، که همگی ما انسانها با آن به دنیا میآییم و نوع بشر ادامهٔ حیات خود را تا حدود زیادی مدیون آن است در حدود ۱ میلیون سال پیش در مغز انسان شکل گرفته است و تاکنون در مورد ۵۰ هزار نسل انسانی به بهترین نحو عمل کرده است. ولی این گنجینهٔ احساسات و هیجانات که مربوط به دوران چهارم زمین شناسی است برای ضروریات دورانهای گذشتهٔ تاریخ بشر شکل گرفته است. در واقع هر یک از هیجانات آدمی نوعی تمایل و انگیزهٔ آنی برای عمل هستند که تکامل در درون هر یک از ما به ودیعه گذاشته است که در موقع لزوم از آن استفاده کنیم. واژهٔ emotion (هیجان) از فعل لاتین motere (به معنی «حرکت و تلاش») ریشه گرفته است و تمایل به حرکت و جنبش را در هر یک از عواطف و احساسات آدمی نشان میدهد. در گنجینهٔ هیجانات و عواطف آدمی، هر احساس نقش یگانهای ایفا میکند:
احساس خشم باعث میشود خون به طرف دستها جریان پیدا کند و در نتیجه گرفتن سلاح یا ضربه زدن به دشمن آسانتر صورت بگیرد. به علاوه ضربان قلب هم افزایش مییابد و ترشح هورمونهایی مثل آدرنالین باعث تولید انرژی کافی برای تهاجم میشود.
احساس ترس باعث میشود خون به طرف عضلات بزرگ، از جمله عضلات پا برود تا فرار را برای فرد آسانتر کند. به هنگام ترس رنگ چهرهٔ فرد مثل گچ سفید میشود چون خون به طرف پاها جاری شده است. در این موقع بدن برای مدتی کوتاه سرد میشود، شاید برای سنجش اینکه آیا پنهان شدن بهتر است یا فرار کردن. مراکز احساسات در مغز نیز دستور به ترشح هورمون مختلفی میدهند تا بدن به حالت هوشیاری کامل برسد و آمادهٔ هر عملی باشد.
در هنگام شادی، آن قسمت از مغز که جلوی احساسات منفی را میگیرد فعال میشود و انرژی بدن زیاد میشود. در این لحظات تغییراتی در فیزیولوژی بدن صورت میگیرد که موجب استراحت و آرامش کلی بدن میشود و آن را برای انجام هر فعالیتی آماده میکند.
عشق، مهر و محبت و رضایت جنسی، نوعی برانگیختگی خودمختار در بدن ایجاد میکند که نوعی آرامش و آسایش خاطر پدید میآورد و همکاری در بخشهای مختلف بدن را سهولت میبخشد. به طور کلی در این حالت مقاومت بدن در برابر هرگونه احساس ناخوشایند و بیماری افزایش مییابد.
در زمان تعجب، ابروهای خود را بالا میبریم تا میدان دید وسیعتری پیدا کنیم و نور بیشتری به شبکیهٔ چشمان خود برسانیم. بدین ترتیب میتوانیم اطلاعات بیشتری در مورد موضوعی که باعث تعجبمان شده است به دست آوریم و بهتر به چارهجویی بپردازیم.
حجم
۳۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۳۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه