کتاب مبدا و معادشناسی در الهیات و معارف اسلامی
معرفی کتاب مبدا و معادشناسی در الهیات و معارف اسلامی
مبدا و معادشناسی در الهیات و معارف اسلامی کتابی نوشته سعید حسنی است که در انتشارات جهاد دانشگاهی استان مرکزی به چاپ رسیده است.
سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی با نام اختصاری isba با توجه به تجربیات گسترده و سابقه طولانی جهاد دانشگاهی در زمینه چاپ و انتشار کتب علمی، دانشگاهی و در راستای ایجاد تشکیلات مناسب به منظور تألیف، ترجمه و انتشار کتب، نشریات، نتایج تحقیقات علمی، فرهنگی و تولید مواد کمک آموزشی و ... تأسیس شد.
چاپ و انتشار کتب و نشریات علمی، برگزاری نمایشگاههای کتاب و اطلاع رسانی، ایجاد شبکه پخش و توزیع کتاب به صورت متمرکز و ... بخش کوچکی از فعالیتهای سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی در سراسر کشور است.
انتشارات جهاد دانشگاهی استان مرکزی بر این باور است که: از مهمترین حرکتها در راه بهبود ساختارهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور؛ دستیابی به تازههای دانش، و نشرِ یافتههای مفید پژوهشگران است. بدین منظور سعی وافر دارد تا در این زمینه فعالیتهای مؤثّرتری را در تولید محتوا، ترویج فرهنگ کتابخوانی، خدمات نشر و توزیع کتاب دنبال نماید.
درباره کتاب مبدا و معادشناسی در الهیات و معارف اسلامی
اثر حاضر به کوشش حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر سعیدحسنی تألیف گردیده؛ و هدف نگارنده، ارائه متن آموزشی برای استفاده طلاب و دانشجویان رشته کلام اسلامی و سایر رشتههای الهیّات، است که امید است این دستاورد علمی و فرهنگی، مورد بهرهبرداریِ اساتید، پژوهشگران و عموم علاقهمندان قرار گیرد.
خواندن کتاب مبدا و معادشناسی در الهیات و معارف اسلامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
طلاب علوم دینی و دانشجویان کلام اسلامی
بخشی از کتاب مبدا و معادشناسی در الهیات و معارف اسلامی
پیشگفتار
به طور کلّی پرسشهای بنیادین نسبت به مبدأ، مقصود و معاد آفرینشِ انسان و جهان، از جمله مسائل بسیار حیاتی و مهمّ هر انسانی است، که دل در گرو بقاء دارد و به سبب وجود حسّ کنجکاوی ذاتیِ او، به جز لحظات غفلت، حتّی لحظهای او را آرام نمیگذارند. و به طور خاص و در عصر حاضر که عصر مدرنیته و پسامدرن نام گرفته است؛ بحرانهای معرفتی، روانی و اخلاقی، به وضوح، تنزّل حیات انسانی به حیات حیوانی و گرفتار در بنبست تاریک دنیا و مرگ را، به نمایش گذارده؛ و پوچگرایی و تاریکی اندیشه را سبب شده است.
اما اندیشه اسلامی چنین وضعی را معلول ابتلا به بیماری «دیگرخودپنداری» و جداشدن دست بشر، از دست خالق کریم و مهربان بشر میداند؛ و تکنولوژیِ بدون ایدئولوژی را ناتوان از درمان این زخم عمیق برمیشمرد. زیرا تنها راه درمان، همانا خودشناسی و خداشناسی، فرجامشناسی و راه و راهنماشناسی است؛ که در ضمن گفتارهایی به هر سه مقوله پرداخته خواهد شد.
و در مقدمه لازم به یادآوری است که پاسخ به این گونه پرسشهای فلسفی، در لابراتوار و آزمایشگاه، به دست نمیآید. زیرا روش پژوهش در علوم طبیعی متناسب با مادّیّات و معقولات اولی است؛ اما مفاهیم فوق الذکر بر اساس تعقّل و اندیشه انسان در معقولات ثانیه فلسفی ادراک میشوند و علوم طبیعی و تجربی توان نفی و یا اثبات «ماوراء الطبیعه» را ندارند.
سر پیتر مداوار در کتاب اندرز به دانشمند جوان میگوید: «محدود بودن توان علم و ناتوانی آن در پاسخ به پرسشهایی بنیادی به نخستین و آخرین چیزها روشن میشود؛ پرسشهایی مانند: همه چیز چگونه آغاز شده است؟ ما همه برای چه اینجا هستیم؟ هدف زندگی چیست؟ که برای پاسخ آنها به فلسفه و دین نیازمندیم.»
فرانسیس کالینز درباره حدود علوم تجربی میگوید: «علم در پاسخ به پرسشهایی مانند: چرا عالَم به وجود آمده؟ معنای وجود انسانی چیست؟ پس از آن که میمیریم چه روی میدهد؟ ناتوان است.»
آلبرت اینشتاین در کنفرانسی در برلین در۱۹۳۰ میلادی گفت: «حسّ انسانی ما از زیبایی و غریزهی دینی ما، قوهی استدلال را در راه یافتن به والاترین دستاوردها کمک میکند و بنیانهای اخلاق، توسط دین بیان میشود و نه علم».
ریچارد فاینمن که برنده جایزه نوبل است نیز با اینشتاین هم عقیده است و اذعان میکند: «ارزشهای اخلاقی خارج از قلمروی علم قرار میگیرد».
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ز کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۳ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۳ صفحه
نظرات کاربران
ممنون از برنامه عالی شما