کتاب برابری و رفع تبعیض
معرفی کتاب برابری و رفع تبعیض
کتاب برابری و رفع تبعیض نوشتۀ اصغر زارع کهنموئی است. این کتاب را انتشارات موغام منتشر کرده است. کتاب «برابری و رفع تبعیض» برگرفته از کلام پانزده متخصص علوم اجتماعی، اندیشه سیاسی و حقوق بشر درباره چالشهای قومی کشور و منبعی غنی برای پژوهشهای مرتبط است و برایناساس، میتواند بهعنوان دست نامهای مفید، راهنمای کنشگران، سیاستمداران و کارگزاران حوزه قومیت باشد.
درباره کتاب برابری و رفع تبعیض
حقوق قومیتها چون تاکنون همواره در وادی لاادری، ابهام و انکار بوده، جای گفتگوهای بسیار دارد. باید درباره این حقوق نخستین بشری بسیار نوشت و بسیار سخن گفت تا هراس جامعه ایرانی که سالهای سال بلندگوهای پانایرانیسم در گوشهگوشه آن مشغول بودند، فروبریزد. برای تحقق حقوق قومیتها، تنها یک راه وجود دارد: گفتگو. باید برای اینکه انسان ایرانی کمتر رنج بکشد، گفتگو کنیم. باید برای اینکه ایران را همچنان «ایران» نگه داریم، گفتگو کنیم، باید برای تحقق حقوق حقه قومیتها گفتگو کنیم. تنها راه نیل به آرامش پایا و توسعه پایدار، تحقق گونههای مختلف حقوق انسان ایرانی اعم از ترک و فارس و عرب و بلوچ و لر و کرد و ترکمن و قشقایی و... است. حقوق قومیتها، نخستین نت سمفونی آرامشبخش ایران است. بدون پذیرش و تحقق حقوق فردی و جمعی قومیتها، اندیشیدن برای توسعه، بیهودهترین کار ممکن است.
خواندن کتاب برابری و رفع تبعیض را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به مسائل قومیتی و اجتماعی میتوانند این کتاب را مطالعه کنند.
درباره اصغر زارع کهنمویی
اصغر زارع کهنمویی متولد سال 1358، روزنامهنگار (خبرنگار حوزه سیاست و اندیشه و سردبیر پیشین سایت جماران و روزنامه بهار) و پژوهشگر (محقق تاریخ اندیشه و فلسفه اخلاق و عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و الهیات پژوهشگاه علومانسانی جهاد دانشگاهی) است و هماکنون در حال تحصیل در مقطع دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی در دانشگاه تهران است. نخستین مجموعه گفتگوی زارع کهنمویی خرداد ۹۲ با عنوان «انقلاب اخلاقی» با مقدمه سید حسن خمینی منتشر شد. آذر ۹۴، مجموعه «برابری و رفع تبعیض» با مقدمه عمادالدین باقی و اردیبهشت ۹۵ مجموعه «پایان تکزبانی» با مقدمه عبدالله رمضانزاده منتشر شد.
بخشهایی از کتاب برابری و رفع تبعیض
ایران در طول قرنها کشوری دارای نظام شاهنشاهی و کثیرالجمله بوده است و لقب شاهنشاه یعنی شاه شاهان نیز حاکی از وجود ایالتهای مختلف با شاهانی مستقل است که همگی تحت فرمان یک شاه و دولت مرکزی رهبری میشدهاند. هم مرکزیت و حکومت فراگیر ملی وجود داشته و هم استقلال و اقتدار در ملیتها و قومیتها. مسئلة قومیتها در ایران اما از اواخر قاجاریه از زمانی دراز بود که به یک مسئله امنیتی مبدل شد. شاید بتوان سرآغاز سیستماتیک این فرایند را از کوچ اجباری و سرکوب قومیتها در دورۀ رضاخان برشمرد. هرچند پارهای از محققان این اقدامات را برای ساختن دولت مدرن در ایران ضروری شمردهاند. او بدون توجه به دلیل اصلی آهنگ جداییخواهی و آشوب در مناطق مرزی و قومی که ناشی از دو مسئلۀ ستم و تبعیض و مرکزگرایی از یکسو و تضعیف اقتدار حکومت مرکزی پس از جنگ جهانی از سوی دیگر بود، روش مشت آهنین را برای حل یک معضل پیچیدهٔ فرهنگی سیاسی اتخاذ کرد، خطایی که پس از او همچنان ادامه یافته است. قدرتهای خارجی نیز همواره از این مسئله بهعنوان یک فرصت برای خود استفاده میکردند. پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ این دمل چرکین دوباره سرگشود و مجموعهای از خطاها و بیتجربگیهای حکومت نوپا و متقابلاً گروههایی که دنبال جای پایی برای خود بودند و به هویت گروهی و منافع سیاسی خود بیش از منافع و مصالح مردم اصالت میدادند، آتش جنگی را شعلهور کرد که تا سالهای دراز فضای هرگونه بحث در این زمینه را امنیتی کرد. علیرغم اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی رویکرد مطلوبی نسبت به مسئله قومیتها داشت؛ اما کمتر تدبیری برای پیشبرد این رویکرد اتخاذ شد و برخی دستگاهها و افراد نیز نان خود را در امنیتیتر کردن این موضوع میدیدند.
حجم
۲۸۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲۸۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه