کتاب هایدگر متأخر
معرفی کتاب هایدگر متأخر
کتاب هایدگر متأخر نوشتهٔ جرج پتیسون و ترجمهٔ محمدمهدی میثمی است و نشر ثالث آن را منتشر کرده است. زندگی هایدگر، پیشزمینهٔ آثار متاخرش، بررسی آرا و متون برخی از تاثیرگذارترین آثار متاخر او، تداوم اهمیت هایدگر در فلسفه و تفکر معاصر در این کتاب آمده است.
درباره کتاب هایدگر متأخر
هایدگر متأخر با اتخاذ نظرگاهی متفاوت به پرسش از هستی متمایز میشود. دغدغههای هایدگر متأخر مانند نقادی تکنولوژی یا رویکرد او به هنر موضوعات تازهای در اندیشهاش به شمار میروند.
هایدگر متأخر با رجوع به هنر به مثابهٔ یک شیوهٔ آشکارسازی دیگرگون پدیدهها (در مقایسه با تکنولوژی) امکانات کار هنری برای شکست سلطهٔ تفکر قاببندیکننده را مورد توجه قرار میدهد. از سوی دیگر، در حالی که میتوان دغدغهٔ هایدگر برای اندیشیدن در باب زبان و طلب گشودن امکانات تازه برای سخنگفتن را همواره در کار او مشاهده کرد، میتوان این امر را مدنظر قرار داد که زبان، به مثابهٔ چیزی که اساساً تجربه و برقرارکردن نسبت با هستندگان را ممکن میکند، در اندیشهٔ هایدگر متأخر جایگاه ویژهای دارد. هایدگر در مقدمهٔ هستی و زمان بر دشواری زبان به کار گرفتهشده در این اثر صحه میگذارد و آن را برخاسته از مقتضیات سخن گفتن دربارهٔ هستندگان از منظر هستیشان میداند.
میتوان دید که رویکرد هایدگر متأخر نسبت به زبان معطوف به بالفعل ساختن امکانات آن در جهت دستیابی به «آغازی دیگر» است. اگر پاسخگویی به پرسش از هستی در فلسفهٔ متقدم هایدگر با تصمیم دازاین برای بر عهده گرفتن بار هستیاش و طرحافکنی مصممانه بر امکاناتش مشخص میشود، اندیشهٔ متأخر او شامل نفی تاریخ متافیزیک و تفکر تکنولوژیک برخاسته از آن، و انتظار فعالانه برای دریافت یک دادگی دیگر هستی است.
هایدگر متفکری است که کارش، بهویژه از دههٔ ۱۹۳۰ به بعد، با هنر و ادبیات درآمیخته است.
خواندن کتاب هایدگر متأخر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هایدگر متأخر
«در دسامبر ۱۹۴۹ مارتین هایدگر که به دلیل همراهیاش با نازیسم از کار در دانشگاه فرایبورگ منع شده بود، چهار مجموعه درسگفتار در باشگاه برمن ارائه داد که جمعی از مردم شاغل و کاسب شنوندهاش بودند. بیشتر این افراد چندان علاقهای به فلسفه نداشتند یا واجد فهمی از آن نبودند، اما از شنیدن سخنان مردی که به تأثیرگذارترین فیلسوف زندهٔ کشورشان مشهور بود، خرسند بودند. در این سخنرانیها، هایدگر از خطری صحبت میکرد که بر عصر حاضر چیره شده بود و مقدم بر عصر بمب اتم و آغاز جنگ سرد بود که در آن امکان تقابل هستهای فاجعهبار، تهدیدی دایمی برای مردم جهان و به ویژه ساکنان اروپای مرکزی به شمار میرفت. شاید شنوندگان فلسفهنخواندهٔ هایدگر در سخنان او اشارهای به این موقعیت را بازمیشناختند و شاید خود هایدگر از بهره بردن از نیروی کنایی چنین اشارهای برای جلب توجه به استدلالش خوشحال بود، اما خطری که هایدگر عمدتاً در نظر داشت، تماماً در سطحی دیگر عمل میکرد. این خطر نه کمونیسم روسی، نه سرمایهداری آمریکایی و نه دورنمای جنگی تمامعیار بین این دو بود، بلکه بر اساس صورتبندی خود هایدگر «خطرْ ظهور قاببندی است». منظور هایدگر چه بود؟ برای پاسخگویی به این پرسش، اجازه دهید ابتدا به آنچه هایدگر از اصطلاح «قاببندی» مراد میکند، نظر بیفکنیم.
«قاببندی» به معنایی که هایدگر از این واژه مراد میکند، با جهان تکنولوژی که امکانات تاریکتر بمب اتم (در آن زمان) قویترین نمادش بود، بیربط نیست. با این حال، همانطور که هایدگر بارها تأکید میکند، خود قاببندی چیزی تکنولوژیک نیست. عجالتاً میتوانیم بگوییم که قاببندی چیزی شبیه ذهنیت اساسی تکنولوژی مدرن است. با این حال «قاببندی» نه فقط در چیزهایی مانند بمب اتم، تلویزیون یا ماشین لباسشویی، بلکه در فرهنگ و زندگی روزمره نیز ظاهر میشود. زمانی که از «صنعت فرهنگ» یا «زمان کمی» یا «مصرفکنندگان حومهٔ شهر» سخن میگوییم، در حال آشکارسازی تأثیر قاببندی بر نحوهٔ اندیشیدنمانیم. «خطری» که هایدگر از آن سخن میگفت، تماماً جدا از تهدیداتی مانند جنگ هستهای و تخریب محیطزیست، هنوز به بیان خودش وجود خواهد داشت، زیرا «خطر» در خود قاببندی است، نه در موفقیت یا شکست آن تکنولوژی که مقومش است، یا در کاربرد شریرانهٔ تکنولوژی.»
حجم
۲۸۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۲۸۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه