دانلود و خرید کتاب تشنگی و گشنگی اوژن یونسکو ترجمه جلال آل‌ احمد
تصویر جلد کتاب تشنگی و گشنگی

کتاب تشنگی و گشنگی

نویسنده:اوژن یونسکو
انتشارات:انتشارات یمنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تشنگی و گشنگی

کتاب تشنگی و گشنگی نوشته اوژن یونسکو است و با ترجمه جلال آل‌ احمد منتشر شده است. این کتاب نمایشنامه‌ای جذاب است که مسیر سفر شخصیت اصلی داستان ژان را روایت می‌کند.

درباره کتاب تشنگی و گشنگی

کتاب داستان مراحل مختلف زندگی ژان برای رسیدن به خوشبختی و سعادت حقیقی است. او در ابتدای داستان همسر و کودکی نوزاد دارد اما احساس رضایت خوشبختی ندارد، پس تصمیم می‌گیرد سفری طولانی را آغاز کند. در بخش دوم نمایشنامه ژان به انتظار یک زن می‌نشیند، زنی که حتی او را کامل به‌خاطر ندارد و در این بخش هم ناکام می‌ماند، او در بخش سوم نمایشنامه با موانع سخت و مشکلی روبه‌رو می‌شود و زمانی که از این موانع عبور می‌کند، فکر می‌کند رها شده و به سعادت رسیده است. او جمعی را پیدا می‌کند که فکر می‌کند در میان آنان خوشبختی در انتظارش است. اما اشتباه می‌کند، زیرا این گروه مانند دوزخیان همه چیز او را می‌خواهند و زندگی او را نابود می‌کنند.

خواندن کتاب تشنگی و گشنگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم. 

 درباره اوژن یونسکو

اوژن یونسکو نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده فرانسوی اوایل قرن بیستم است. یونسکو به عنوان بارزترین نماینده تئاتر آوانگارد فرانسه، معتقد است هنرمند پیشرو، سنت‌ها را از بین نمی‌برد بلکه آن‌ها را تجدید حیات می‌کند. تئاتر یونسکو تئاتری شاعرانه با دغدغده انتقال تجربه‌ی بودن است که در کرگدن بار دیگر مقوله مسخ را بیان می‌کند. 

درباره جلال آل احمد

جلال آل‌احمد در تاریخ ۲ آذر ۱۳۰۲ و براساس برخی روایت‌ها ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در تهران متولد شد. او روشنفکر، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود. آل‌احمد در دهه ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. نویسندگانی چون نادر ابراهیمی و غلامحسین ساعدی از او تأثیر گرفتند.

جلال آل‌احمد در در خانواده‌ای مذهبی در محلهٔ سیدنصرالدین شهر تهران به‌دنیا آمد. او پسرعموی سید محمود طالقانی بود. پدرش او را به نجف فرستاد تا علوم دینی بیاموزد اما کمی بعد به تهران بازگشت و به حزب توده پیوست. جلال آثار و نوشته‌های بسیاری دارد که از میان آن‌ها می‌توان به مدیر مدرسه، نون والقلم، سه‌تار، از رنجی که می‌بریم، نیما چشم جلال بود و خسی در میقات اشاره کرد.

جلال آل‌احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در اَسالِم، گیلان چشم از دنیا فروبست. هرساله جشنواره‌ی ادبی به نام و یاد او برگزار می‌شود و جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد با صد و ده سکه بهارآزادی، گران‌ترین جایزه ادبی ایران است. 

بخشی از کتاب تشنگی و گشنگی

آرایش صحنه

صحنه حکایت از اندرونی می‌کند حسابی تاریک. در به سمت چپ تماشاگران؛ یک بخاری قدیمی بر روی دیوار مقابل. و این دیواری است تیره – حتی کثیف – با دو پنجره یا روزن در قسمت بالا. مقابل بخاری آهنی، نیمکتی فرسوده. یک صندلی راحتی بسیار زشت و کهنه جلوی صحنه. و گهواره‌ای بغلش. 

یک آینه قدیمی به دیوار سمت راست. یک میز ساده. ویک صندلی فکسنی. میان بخاری دیواری ته صحنه در اول کار یک کوره و بعد باغی روشن - هویدا می‌شود و ناپدید می‌شود.

ژان: (به ماری دلن) من نمی‌توانم حرف تو را بفهمم! چرا باید این‌جاها برگشت؟ آنجا توی آن خانه تازه، آن‌قدر وضعمان خوب بود؛ با آن پنجره‌های پر از آسمانش. پنجره‌هایی که دور ساختمان را گرفته بود... و ازشان روشنایی جنوب و شمال شرق و غرب می‌آمد تو. و از تمام جهات اصلی دیگر. می‌رفتیم بیرون و روی آن بالکن طلایی، یادت هست؟ طلایی بود. عجب فضایی در مقابلمان باز می‌شد! نه. نه. من نمی‌توانم بفهمم. چرا باید از نو بیاییم این‌جا سکونت کنیم؟

ماری مادلن: تو آنجا هم شکایت می‌کردی. وقتی هم جا زیاد باشد، باز تو دوست نداری. یا ترس از فضای باز است یا ترس از فضای تنگ.

ژان: این خانه همکف گور مانند که تازه شانس آورده‌اند خالیش کرده‌اند! حتی همکف هم نیست زیر زمین است. به همین علت تا توانستیم خانه سالمی پیدا کنیم ترکش کردیم.

ماری مادلن: تو حالا این را می‌گویی وقتی می‌رفتی پائین تو کوچه، از محله خوشت نمی‌آمد این‌جا دست‌کم دزد نیست. اهل محل آدم‌های محترم و کاسب‌های خرده پایی هستند که تو را خوب می‌شناسند. همسایه‌های قدیمی‌مان دوست‌هامان همه، هستند.

همه، هستند.

ژان: (پیش خود - دنبال کنان) شده بختک من. بختک از همان اول اول. از وقتی بچه بودیم. غالباً پیش می‌آمد. صبح که بیدار می‌شدم گلوم خشک بود؛ چون باز هم خواب این خانه‌های وحشت انگیز را دیده بودم که نصفشان در آب است و نصف دیگرشان روی زمین و پر از گل. بیا نگاه کن ببین جوی پر از گل است!

ماری مادلن: درست می‌شود. خشک‌شان می‌کنم. محله پر از لوله کش است. لوله کشهایی که برای جیب خودشان کار می‌کنند. صداشان که بکنی، می‌آیند. 

2fun
۱۴۰۱/۰۷/۰۵

نمایش‌نامه‌ای یونسکویی بخش‌هاییش قابلیت اجرایی مستقل داره ولی چه طرح جلد ناخوبی

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۱۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۱۱۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان