کتاب بهترین قصه گو برنده است
معرفی کتاب بهترین قصه گو برنده است
کتاب بهترین قصه گو برنده است با عنوان اصلی Whoever Tells the Best Story Wins در سال ۲۰۰۷ به چاپ رسید. آنت سیمونز در این اثر درباره اهمیت و تاثیر قصهگویی در پیشرفت و بهبود کسبوکار سخن میگوید. قصهگویی باعث میشود که افراد از جنبههای گوناگونی به موضوع نگاه کنند و برداشتی درست از واقعیت داشته باشند. قصهای با معنا میتواند تجربهای را در ذهن فرد بازسازی کند و احساساتش را تحت تاثیر قرار دهد. آنت سیمونز در کتاب بهترین قصهگو برنده است به شما میآموزد که چطور با قصه کسب و کارتان را رونق دهید. نسخه الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بهترین قصه گو برنده است
کتاب بهترین قصه گو برنده است با ترجمهی زهرا باختری و توسط نشر اطراف منتشر شده است. این کتاب یک عنوان فرعی روی جلد دارد که گروه مخاطب و هدفش را نشانه میگیرد: «چطور با قصه کسبوکارتان را رونق دهید.»
آنت سیمونز سه سرفصل برای این اثرش در نظر گرفته است: قصهاندیشی، قصهیابی و فوت کوزهگری. او در این کتاب میخواهد به شما کمک کند تا به قصههایی که میگویید توجه بیشتری داشته باشید و چون شنونده از هر قصه برداشتی دارد و باید قصه را به بهترین شکل ممکن گفت تا مخاطب با کار شما ارتباط درستی بگیرد.
شما میتوانید با قصهگویی افراد را در مسیر خاصی هدایت کنید و با کمک این کتاب فرامیگیرید که چگونه قصه کسبوکارتان را برای مشتری به درستی روایت کنید. قصهای منسجم و صادقانه و تاثیرگذار میتواند توجه خیلی از افراد را جلب کند و تاثیری دوچندان بر ذهن آنها بگذارد.
قصهها در سالهای دور از معدود راههای ارتباطی میان انسانها بودند؛ اما با گذر زمان، گسترش تکنولوژی و تغییر شکل کسبوکارها، قصهها و روایتها کمرنگ شدند. تا اینکه در سالهای اخیر کمکم دوباره جان گرفتند و به ارتباطات انسانی و کاری راه پیدا کردند. همین حالا اگر وقت بگذاریم و به سخنرانیهای بهیادماندنی و گفتوگوهای تاثیرگذاری که شنیده یا دیدهایم، فکر کنیم حتماً ردی از یک قصه یا بازگویی یک تجربهی شخصی در آنها خواهیم یافت.
قصه چیست؟
پیش از هرچیز باید مطمئن شویم دربارهی معنای «قصه» همنظریم. اولین تصویری که با شنیدن واژهی قصه در ذهنتان ساخته میشود چیست؟ آیا به یاد پدربزرگها و مادربزرگهایی میافتید که فرزندان و نوهها را دور خودشان جمع میکردند تا از گذشته و افسانههای قدیمی و آنچه از سر گذراندهاند، برایشان بگویند؟ اگر چنین تصویری ساختید، خیلی خوب است! این درک از واژهی «قصه» شکل سادهی چیزی است که ما در این معرفی کتاب به آن توجه داریم. اما تعریف دقیقتر قصه را از زبان آنت سیمونز، نویسندهی کتاب بهترین قصهگو برنده است بخوانید:
«قصه تجربهای است که در ذهن بازسازی میشود و به اندازهای با احساس و جزئیات روایت میشود که شنونده در تصورات خودش آن را به عنوان چیزی واقعی تجربه میکند.»
کسبوکارتان را با قصه احیا کنید
در روزگاری که اعداد حرف اول را میزنند و دادهها و اطلاعات گوناگون احاطهمان کردهاند، تصمیمگیری و انتخاب بسیار سخت است. در چنین محیطی برای آنکه افراد بیشتری را با خودتان همراه کنید یا بتوانید از رقبایتان جلو بیفتید، باید ارتباطات تاثیرگذارتری بسازید. و ارتباطات برای آنکه تاثیرگذار باشند، به یک عنصر ویژه نیازمندند که انسانیترشان بکند. چه چیزی چنین قدرتی دارد؟ قصه.
قصهها باعث میشوند فرد بداند آن طرفِ رابطه یک انسان، یک همنوع و یک موجود بااحساس وجود دارد. و در این صورت است که مردم میپذیرند که مورد توجه قرار دارند و اعتماد میکنند. آگاهی از قدرت قصه و استفادهی بهموقع و بهاندازه از معجزهای که میآفریند، میتواند به رشد کسبوکارتان منجر شود.
شما میتوانید یک تجربهی شخصی را بهصورت قصه به اشتراک بگذارید. یا میتوانید از قصه کمک بگیرید تا ایدهای پیچیده و مبهم را برای شنونده ساده و روشنتر کند یا یک برنامه اجرایی را بهعنوان آیندهای زنده در ظرف قصه بریزید و ارائه دهید. یادتان باشد حقایق و آمارها بهاندازهی عواطف انسانی قدرت اثرگذاری ندارند. با ارتباط گرفتن بهواسطهی قصه باعث میشوید احساسات شنونده برانگیخته شود و با شما همراه شود. آن وقت است که میتوانید او (شنونده/ مشتری) را به مسیری که میخواهید راه ببرید و نظرتان را بیان کنید. اگر قصهی درستی گفته باشید، احتمال آنکه مشتری را به سفارش راضی کنید، یا همکارتان را قانع کنید پروژه را به شیوهی شما پیش ببرد، بسیار بالاست.
چطور قصهگو بشویم؟
واقعیتاش را بخواهید همهی ما قصهگو زاده میشویم و بهمرور بعضیهایمان قصهگویی را کنار میگذاریم. قبول ندارید؟ کودکیتان و شیرینزبانیهایتان را مرور کنید؛ خاطراتی که بریدهبریده برای دیگران تعریف میکردهاید، رویاها و تخیلهایی که به زبان میآوردهاید، اغلب در قالب یک قصهی ساده نبودهاند؟ اما چطور میشود که برخیمان دیگر قصه نمیگوییم؟ یا فکر میکنیم که قصهگوهای خوبی نیستیم؟ برای پاسخ به این سوالات باید به کتاب بهترین قصهگو برنده است رجوع کنیم.
آنت سیمونز در این کتاب میگوید همه میتوانند قصه بگویند و آن ویژگی فوقالعادهای که یک شخص را به یک قصهگوی خوب بدل میکند «کنجکاوی» است. اگر کنجکاو باشید، جزئیات به چشمتان میآید و سعی میکنید از افکار دیگران سر در بیاورید و به اطرافتان توجه نشان بدهید. همهی اینها مواد لازم برای ساخت و پرداخت یک قصه را فراهم میآورند. اما فقط کنجکاوی کافی نیست. سیمونز میگوید «همهچیزدانها قصهگوهای خوبی از آب در نمیآیند.» پس باید از اعتمادبهنفس بیش از حد و پند و اندرز دادن نیز دوری کنید تا قصهتان شنونده پیدا کند. فقط همین ویژگیها؟ البته که نه!
برای اینکه قصهگوی خوبی بشوید، باید تمرین کنید. باید بدانید چه قصههایی خواهان دارند و چه قصههایی ممکن است اثر منفی بگذارند. همهی آنچه را که برای شروع قصهگویی در کسبوکار لازم است بدانید، آنت سیمونز پیشبینی کرده و در کتاب بهترین قصهگو برنده است مطرح کرده است. پس برویم و ببینیم چه چیزهایی در این کتاب انتظارمان را میکشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
همهی علاقهمندان به کتابهای مدیریت و کسبوکار و آنها که میخواهند به موفقیت در کار و زندگی دست یابند، مخاطبان این کتاباند.
مروری بر فصلهای کتاب
آنت سیمونز سه سرفصل برای این اثرش در نظر گرفته است: قصهاندیشی، قصهیابی و فوت کوزهگری.
قصهاندیشی
سیمونز در فصل اول، مفصل توضیح میدهد که قصهاندیشی به چه معناست و چطور میتوانیم ذهنمان را برای قصه ساختن از دادهها و اطلاعات پرورش بدهیم. سپس گوشزدمان میکند که هر قصهای لزوما اثرگذار نیست و قصههای برنده ویژگیهایی دارند.
در این فصل یاد میگیریم که برای شروع قصهگویی میتوانیم از چهار ظرف قصهی پیشنهادی سیمونز استفاده کنیم؛ میتوانیم دربارهی زمانی که در کارمان درخشیدهایم و موفقیتی به دست آوردهایم قصهای بگوییم؛ میتوانیم قصهی زمانی را تعریف کنیم که شکستی تجربه کردهایم یا اشتباهی مرتکب شدهایم؛ میتوانیم دربارهی آشناییمان با یک انسان فوقالعاده که چیزی از او آموختهایم، قصه بسازیم؛ و یا میتوانیم از یک کتاب، یک فیلم یا یک اتفاق جدید بهره ببریم و قصهاش را به سبک خودمان بازگو کنیم.
قصهیابی
حالا که میدانیم میتوانیم با قصهها از شنونده دعوت کنیم تا واقعه/ اتفاق/ پروژه را از زاویه دید ما ببیند و با آغوش باز تفسیر ما را بپذیرد، سوال مهمی مطرح میشود: کجا دنبال قصههایی که معجزه میکنند، بگردیم؟
سیمونز در فصل دوم از کتاب بهترین قصهگو برنده است، ۶ نوع قصه را پیشنهاد میکند که با گرتهبرداری از آنها میتوانیم قصه بسازیم و بگوییم:
قصههای «چه کسی هستم؟»
قصههای «چرا اینجا هستم؟»
قصههای آموزشی
قصههای بینشی
قصههای ارزشِ زیسته
قصههای «میدانم در سرت چه میگذرد»
آنت سیمونز درصد زیادی از مطالب کتاب را به فصل «قصهیابی» اختصاص داده است. او برای هر یک از انواع قصهای که ذکر شد، نکاتی مطرح و مثالهایی از قصههای گوناگون ذکر میکند. همچنین تمرینهایی به مخاطب میدهد و قدم به قدم او را همراهی میکند تا مدال قصهگوی خوب را به گردنش بیندازد. اما راهنماییهای او به همینجا ختم نمیشود. کتاب فوقالعادهی بهترین قصهگو برنده است با یک فصل دیگر ادامه مییابد.
فوت کوزهگری
حالا که ارزش قصه را درک میکنیم و بلدیم دربارهی خودمان و با توجه به نیازمان قصه بگوییم، وقت آن رسیده که سر در بیاوریم چطور میشود یک قصهی برنده را به یک قصهی پرشنونده تبدیل کرد؟ برای دستیابی به این هدف، باید جزئیات حسی را به قصهمان اضافه کنیم تا درگیری بیشتری میان قصه و شنونده شکل بگیرد. همچنین هنر گزیدهگویی و انتخاب زمان، مکان و زاویه دید قصه از دیگر توصیههای سیمونز است که در بخشهای پایانی کتاب بهترین قصهگو برنده است به آنها پرداخته میشود.
درباره آنت سیمونز
مشتریها میگویند آنت سیمونز «دوست دارد توی دهان شیر برود.» سیمونز در سال ۱۹۹۶ مرکز مشاورهای برای گروهها و سازمانها تأسیس کرد تا علایق مختلفش در زمینهٔ نوشتن، مشاوره، آموزش و تسهیلگری را با هم جمع کند. از سازمانهای دولتی فدرال مثل ناسا، سازمان امور مالیاتی، سازمان کل غذا و داروی آمریکا، شهرداری و استانداری تا شرکتهایی مثل آی.بی.ام، مایکروسافت و بِستبای مشتریهای او هستند.
آنت سیمونز میگوید به جای اینکه دکترا بگیرد کتاب اولش به اسم بازیهای سرزمینی: فهمیدن جنگهای محلی در محل کار و پایان دادن به آنها را نوشته. در دورهٔ مشاورهاش برای دعاوی محلی، نظرسنجیها نشان دادند که سطح اعتماد بین اعضای گروههای کاری از صفر تا نود درصد است و حد متوسط سطح اعتماد گروهها حدود ۴۰ درصد و کمتر گزارش شد. این موضوع باعث شد که کتابِ جایی امن برای حقایق خطرناک: استفاده از گفتوگو برای غلبه بر ترس و بیاعتمادی را بنویسد. ده سال گفتوگوی تسهیلگرانه آنت را متقاعد کرد که «به اشتراک گذاشتن قصههای واقعی در مقایسه با روشهای دیگر در زمان کمتر و با هزینهٔ کمتر تأثیر بیشتری در جلب اعتماد دارد.» ویراست دومِ کتاب آخر او عامل داستانی: الهام، تأثیر و پذیرش با هنر قصهگویی در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. کتابهای او به زبانهای اسپانیایی، پرتغالی، ژاپنی، کرهای، تایوانی، سوئدی، نروژی و آلمانی منتشر شدهاند. فصلی از کتاب بهترین تمرین: ایدهها و نظریاتی از برجستهترین متفکران حوزهٔ کسب و کار در جهان که در سال ۲۰۰۳ و توسط بلومزبری منتشر شده هم نوشتهٔ اوست.
بخشی از کتاب بهترین قصه گو برنده است
اگر بهترین قصهگو برنده است، این قصههای برنده را از کجا باید پیدا کرد و از کجا بدانیم چهطور تعریفشان کنیم؟ برای گفتن قصههای برنده، در واقع فقط کافی است قصههایی پیدا کنید که:
۱. پیام شما را منتقل کنند.
۲. از گفتنشان لذت ببرید.
۳. راجع به موقعیتهای واقعی زندگی باشند.
برای بیشترِ ما کار سختی است که تشخیص بدهیم شما احتمالاً دارید قصه میگویید یا اینکه واقعاً دارید قصه میگویید. اینجاست که احتمال را کنار میگذاریم و واقعی میشویم. قصهگویی شخصی شما کاملاً با خود شما، قصههای شما و تعریف شما از «برنده شدن» مرتبط خواهد بود. شاید متوجه شده باشید که این کتاب هیچ تعریف واضحی از «برنده شدن» به شما نمیدهد. برنده شدن میتواند به این معنا باشد که تلاشهای شما باعث شود یک پروژهٔ ساختمانی پیشرفت کند یا منحل شود. برنده شدن میتواند به این معنا باشد که شرکت شما دو برابر رشد کند یا اینکه آگاهانه سود خود را فدای رسیدن به اهداف حقوق بشر کند. تعریف شما از «برنده شدن» به خودتان بستگی دارد. هر وقت که دقیقاً فهمیدید دنبال چه چیزی هستید و میخواهید روی چه کسی تأثیر بگذارید، شروع کنید.
هیچ چیز به اندازهٔ تمرین نمیتواند باعث پیشرفت شما در قصهگویی شود. وقتی ببینید قصههایتان چهطور معجزه میکنند، آنقدر لذت میبرید که برای قصه گفتن دیگر به یادآوری نیاز ندارید؛ این کار خودبهخود ملکهٔ ذهنتان میشود. طبیعی است که اول کمی تردید داشته باشید و پیش خودتان فکر کنید «قصهگوی خوبی نیستم»، «قصهام زیادی طولانی است»، «اصلاً حرفهای نیست که آدم سرگذشت شخصیاش را با دیگران در میان بگذارد» یا «باید کار واقعیام را انجام بدهم.» اینها راه فرار از معذب شدن، دودلی و ریسک است. من راههای فرار را خوب میشناسم. به عنوان یک نویسنده، ذهنم بهم میگوید «ایمیلهایت را چک کردهای؟» یا «واقعاً باید به x زنگ بزنی یا از y مطمئن بشوی؟» یا «ماشین ظرفشویی را روشن کردی؟» و بدتر از همه اینکه «یعنی داخل یخچال چه خبر است؟» یک جایی فقط باید تصمیم بگیرید و به خود بگویید «انجامش بده.»
فهرست کتاب بهترین قصه گو برنده است
قصه اندیشی به چه معناست؟
قصه چیست؟
پرورش ذهن
گفتن قصههای برنده
قصههای «چه کسی هستم»؟
قصههای آموزشی
قصههای بینشی
قصههای ارزش زیسته
تجربه امری حسی است
هنر گزیده گویی
قصههای «هویت تجاری»، «سازمانی» و «سیاسی»
زاویهی دید
قصه شنوی
حجم
۲۲۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه
حجم
۲۲۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه
نظرات کاربران
لطفا در طاقچه بی نهایت قرار بدید
لطفا در طاقچه بی نهایت بذارید
این کتاب فوق العاده ست. دیدگاه مهم و ارزشمندی رو هم برای زندگی و ارتباطات و هم برای کسب و کا ر ممتقل می کند. ترجمه بسیار خوب و روان و قوی است. خواندن این کتاب را قویا توصیه می
این کتاب به ما یاد میده که قصهها چه قدرتی دارند و چطور میتونن روی تصمیمگیری افراد و باورهاشون اثر بذارن. نویسنده تایید میکنه که خیلی وقتها قصهها مخالف و اطلاعات عینی (فکتها) هستن و این ممکنه بعضی آدمها رو
لطفا در طاقچه بی نهایت قرارش بدین
کتاب خیلی گنگ و پیچیده نوشته شده مفاهیم انتزاعی درون کتاب زیاد هست
ترجمۀ کتاب فاجعه است. نمیدونم چرا ناشر چنین ترجمهای را منتشر کرده است.
کتابی کاربردی و مناسب برای سناریو نویسی در فروش و ....
مطالبی در خصوص اثرگذاری داستان پردازی در حوزه ارتباطات و نحوه ارائه هر چه موثرتر نظرات ، ارزشها و عقاید ... در حوزه فردی و سازمانی از این طریق و همچنین روش های ساختن و پردازش این قصه ها مطرح
عالی بود