کتاب درباره گراماتولوژی
معرفی کتاب درباره گراماتولوژی
کتاب الکترونیکی «درباره گراماتولوژی» نوشتهٔ ژاک دریدا با ترجمهٔ مهدی پارسا در انتشارات شوند به چاپ رسیده است. این کتاب را میتوانید از طاقچه دریافت کنید. مهدی پارسا در خصوص کتاب گراماتولوژی و ترجمهٔ آن می گوید: «دربارهی گراماتولوژی از دو بخشِ تقریباً مجزا تشکیل شده است که بخشِ نخست، یعنی «نوشتار پیش از حرف» چارچوبِ نظری موردنظر دریدا را ایجاد میکند و بخش دوم، یعنی «طبیعت، فرهنگ، نوشتار» آن چارچوب نظری را وارد آزمونی عملی میکند. از آنجا که این دو بخش بهنوعی از هم مستقل هستند و دریدا در مواضع هم اشارهای دارد بدین مضمون که کتابِ «نوشتار و تفاوت» را میتوان در میان این دو بخش جای داد، به خود اجازه دادم ترجمهی بخش اول را در مجلدی جداگانه چاپ کنم. امیدوارم در آیندهای نزدیک ترجمهی بخش دوم نیز انجام شود. ترجمه هم براساس متنِ فرانسه و هم ترجمهی انگلیسیِ گایاتری اسپیواک انجام گرفته، اما متنِ فرانسه مرجعِ اصلی بوده است.»
درباره کتاب درباره گراماتولوژی
این کتاب از دو بخش مستقل تشکیل شده است. بخش اول که نوشتار پیش از حروف نام دارد، به جنبههای تئوری پرداخته و بخش دوم که طبیعت، فرهنگ، نوشتار است، این مفاهیم را عملی کرده است.
دریدا در کتاب درباره ی گراماتولوژی با بازخوانی تفکر غربی نشان می دهد که این تفکر گرفتار یک حضور ناب و پر است که به نظر در جایی قرار دارد. بنابراین او فلسفه ی غرب را متافیزیک حضور می نامد. نمود این توسل به حضور اولویت گفتار بر نوشتار در تاریخ تفکر غربی است. دریدا با استمداد از مفاهیم همین تفکر لوگوس محور به واسازی آن می پردازد و گراماتولوژی را به مثابه ی دانشی عمومی معرفی می کند که بر طبق آن نوشتار دیگر اشتقاقی و ثانوی نیست. در این پایان نامه ابتدا در مقدمه ای ساختار کلی نظر دریدا در باب نوشتار ونیز مفاهیم کلیدی تفکر او توضیح داده و سپس ترجمه ی بخش اول درباره ی گراماتولوژی ضمیمه شده است.
درباره ژاک دریدا
ژاک دریدا در سال ۱۹۳۰ در الجزایر و در خانوادهای یهودی متولد شد. در حالی که محیط فکری و حتی دانشگاهی دورانش، یکسره زیر نفوذ پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم قرار داشت، در ۱۹ سالگی به پاریس رفت و در آنجا ماندگار شد و فلسفه خواند. به سال ۱۹۶۷ شهرت و تأثیر دریدا در اندیشه معاصر با انتشار همزمان سه کتاب آغاز شد:
ـ آوا و پدیدار: که درآمدی است به مفهوم نشانه در پدیدارشناسی هوسرل
ـ نوشتار و تمایز: که مجموعهای از مقالههای کوتاه درباره ادبیات، فلسفه و زبانشناسی
ـ درباره گراماتولوژی: با عنوان دوم «درباره دستور زبانشناسی» که کتابی است با هدف طرح «نظریه یا علمی جدید درباره نوشتار».
پنج سال بعد سه کتاب دیگر باز بهگونهای همزمان منتشر کرد.:
ـ مواضع: مجموعهای از سه گفتگوی طولانی درباره مناسبت فلسفه و زبانشناسی
ـ حاشیهها در فلسفه: مجموعهای از مقالهها که در حاشیه فلسفه جای دارند؛ یعنی در آن مرزی که فلسفه را به زبانشناسی و نظریه ادبی میپیوندد.
ـ بارآوری: که مجموعه سه مقاله است درباره افلاطون (و آنچه او زهر - دارو دانسته است)، مالارمه و فیلیپ سولر.
از ۱۹۷۳ در «اکول نرمال» پاریس، ادبیات و در دانشگاه ییل، ادبیات تطبیقی درس داد. کتابهای بسیار پیاپی منتشر کرد: آوای عزا، مهمیزها، اتوبیوگرافیها، کارتپستال از سقراط تا فروید و فراتر، شیبولت، هم امضای پونژ، از لحن آپوکالیپس گونهای که بهتازگی فلسفه پذیرفته است، نفس، گزینگویه، درباره روح و پرسش، و…
در آوریل ۱۹۸۵، در نخستین گفتگوی دریدا که به زبان انگلیسی انجام شد، سالوینشکی پژوهشگر مجار از او خواست: «شما در آپوکالیپس نوشتهاید که تا ندانیم متن را چه کسی گفته و نوشته است، متن از بینشی استوار به آپوکالیپس خبر میدهد [آخر زمانی است]؛ پس خود را معرفی کنید و از زندگی اندیشمندانه خود بگویید». دریدا گفت که زندگی اندیشمندانهای جدا از زندگی معمولی خود ندارد و به همین دلیل خود را روشنفکر نمیداند و کتابهایش ریشه در سادهترین رخدادهای «غیر فکری» داشتهاند.
او دریدا بارها از ضرورت گذار از «اندیشه متافیزیکی سدهها» گفته است، او ادعا میکند که روسو، هیدگر، جویس، مالارمه، آرتور، نیچه و فروید به او شوق خواندن و نوشتن را آموزش دادند؛ اما فلسفه برایش بهانهای است تا روزی بتواند به ادبیات بپردازد و آرزویش نوشتن یک رمان است. او نخست در پی این پرسش که «ادبیات چیست؟» کار فلسفی را آغاز کرد، سپس مطرح کردن پرسش «نوشتار چیست؟» زمینهٔ نگارش کتابی درباره گراماتولوژی شد.
کتاب گراماتولوژی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به ادبیات، فلسفه و زبانشناسی مخاطب این کتاب هستند.
بخشی از کتاب گراماتولوژی
«علم» نشانهشناسی یا، بهطور اخص، زبانشناسی نمیتواند تمایز میان دال و مدلول - خودِ ایدهی نشانه- را بدون تمایز امر محسوس و امر معقول حفظ کند، و همچنین بدون ارجاع عمیقتر و پنهانتر به مدلولی که بتواند در معقولیتاش، پیش از «فروافتادناش»، پیش از تبعیدش به خارجیتِ اینجا- پایینِ محسوس، «قرار داشته باشد». مدلول بهمثابهی وجه معقولیتِ محض به یک لوگوسِ مطلق ارجاع دارد و با آن بهطور بیواسطهای متحد است. این لوگوسِ مطلق در تئولوژیِ قرون وسطی قسمی سوژگانیتِ خالق نامتناهی بود: وجهِ معقولِ نشانه به سمتِ کلام و وجهِ خدا متمایل است.
اما در اینجا صحبت بر سرِ «کنار گذاشتن» این مفاهیم نیست: این مفاهیم ضروریاند، و دستکم امروز، بدون آنها چیزی برایمان قابل تفکر و ادراک نیست. صحبت نخست بر سرِ نشان دادنِ همبستگیِ نظاممند و تاریخیِ مفاهیم و ژستهای مختلفی از تفکر است که همواره گمان میرود میتوانند بهسادگی جدا از هم بمانند. نشانه و الوهیت، مکان و زمانِ تولدِ یکسانی دارند. دوران نشانه ذاتاً تئولوژیک است. دورانی که شاید هرگز پایان نیابد. با وجود این، مرزهای بستارِ تاریخیاش معین است.
از آنجا که این مفاهیم برای ویران کردنِ میراثی که به آن تعلقدارند ضروریاند، هرگز نباید از آنها چشم بپوشیم. بلکه باید در درونِ بستار، با حرکتی غیرمستقیم و همواره مخاطرهآمیز، که دائماً تهدید به فروافتادن به آن چیزی که واسازی میشود در آن وجود دارد، مفاهیم انتقادی را در گفتمانی دقیق و موشکافانه محصور کنیم، تا شرایط، محیط، و محدودههای اثرمندیشان مشخص شود و بتوانیم بهطور دقیق رابطهشان را با دستگاهی که واسازیاش را ممکن میسازند ترسیم کنیم؛ و همزمان، شکافی را نشان دهیم که از طریق آن میتوانیم پرتو فراسوی بستار را اجمالاً ببینیم، بیآنکه بتوانیم نامی بر آن بگذاریم.
حجم
۱۸۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۸۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه