کتاب کولج
معرفی کتاب کولج
کتاب کولج از مجموعهٔ قصهٔ فرماندهان، براساس زندگی امیر شهید سرلشکر ولیاللّه فلاحی است. کولج نوشتهٔ شاهرخ ساسانی است و در انتشارات سورهٔ مهر به چاپ رسیده است.
درباره کتاب کولج
این کتاب در هفت فصل به شرح زندگی امیر شهید سرلشکر ولیاللّه فلاحی میپردازد. عناوین این فصلها عبارتند از: از تولد تا شهادت، برف، آیا شما سرهنگ فلاحی را میشناسید؟، هفت سین، نمازشکر، مهمان ناخوانده، پرواز
درباره شهید سرلشکر ولیالله فلاحی
ولیاللّه فلاحی به علت اعتقادات مذهبی، از نظر ضد اطلاعات ارتش حکومت پهلوی، افسری مظنون بود. به همین دلیل به او مشاغل محدودی محول میشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، طی حکمی بازنشسته شد، اما طولی نکشید که پس از موافقت شورای انقلاب، با حکم دیگری از جانب سپهبد محمدولی قرنی، رئیس ستاد مشترک ارتش، به خدمت بازگشت و به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد. در ۲۹ خرداد ۱۳۵۹ هم ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران را به عهده گرفت.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سرلشکر فلاحی همواره در جنوب و غرب کشور حضور داشت و از نزدیک ناظر طرحهای مختلف عملیاتی و لجستیکی بود. سرانجام، روز هفتم مهر سال ۱۳۶۰ پس از پیروزی در عملیات ثامنالائمه ( ع ) و شکست حصر آبادان، درحالیکه به اتفاق همراهانش از اهواز عازم تهران بودند، هواپیمای حامل آنها دچار نقص فنی شد و سقوط کرد. ولیالله فلاحی در این روز به شهادت رسید.
کتاب کولج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب و بقیهٔ کتابهای مجموعهٔ قصهٔ فرماندهان را به کسانی که علاقهمند هستند دربارهٔ زندگی فرماندهان اطلاعات بیشتری داشته باشند، توصیه میکنیم.
بخشی از کتاب کولج
آیا شما سرهنگ فلاحی را میشناسید؟
در پاسخ این سؤال با افتخار به او گفتم: «بله! ایشان علاوه بر اینکه هموطن من هستند، در دانشگاه آجودانی استادم بودند و من افتخار شاگردی ایشان را داشتهام. به خاطر همین آشنایی است که برای این مأموریت از طرف ایشان انتخاب شدهام.»
کشیش سرش را تکانی داد و گفت: «اما تصور میکنم شما جناب فلاحی را به خوبی من نشناخته باشید!»
از تعجب چشمانم گرد شد و سراسیمه و متحیر پرسیدم: «چطور؟»
کشیش لبخندی زد و بهآرامی گفت: «با آنکه من یک کشیش هستم و هموطنانم در اینجا هر سؤال مذهبی داشته باشند از من میپرسند، اما در مجالس و مباحثاتی که با آقای فلاحی داشتهام، مانند امشب، برایم مشخص شده که اطلاعات ایشان در زمینۀ مسیحیت به مراتب از من جامعتر و کاملتر است. بهطوریکه اگر ایشان مسیحی بود، بیشک من از وی تقلید میکردم.»
از شوق و هیجان برافروخته شده بودم و به خود میبالیدم که یک ایرانی هستم و هموطن سرهنگ فلاحی. برای اینکه کم نیاورده باشم گفتم: «جناب کشیش، به یاد کلاسهای سرهنگ در دانشکده افتادم؛ سال ۱۳۴۳. ایشان در لابهلای درس نظامی، با شیوهای جذاب و شیوا در مورد ماهیت ادیان مختلف نیز صحبت میکردند و دلیل برتری دین اسلام را میگفتند.»
کشیش به گفتوگو با من ادامه داد، اما من در ذهنم خاطراتم را با سرهنگ فلاحی مرور میکردم که بیاختیار این جملههای او به یادم آمد. روزی میگفت: «درست است که من از پدر و مادری مسلمان زاده شدهام، اما از زمانی که دست چپ و راستم را تشخیص دادم، به مطالعه در ادیان مختلف پرداختم و پس از چند سال تحقیق و تفحص در این رابطه، پی بردم که جامعترین و کاملترین دین، اسلام است. آن وقت بود که دین اسلام را به معنای واقعی و با دل و جان پذیرفتم و خود را مسلمان نامیدم.»
حجم
۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه