دانلود و خرید کتاب لذت بدون خوشی جنیفر سنیور ترجمه میترا دانشور
تصویر جلد کتاب لذت بدون خوشی

کتاب لذت بدون خوشی

معرفی کتاب لذت بدون خوشی

کتاب لذت بدون خوشی کتابی از جنیفر سنیور با ترجمه میترا دانشور است. این کتاب یک راهنمای فرزندپروری برای والدین است و قرار است به این سوال مهم، پاسخ دهد: چرا فرزندپروری در دورهٔ مدرن سخت است؟

لذت بدون خوشی پس از انتشارش، به مدت هشت هفته در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز (The New York Times) قرار داشت. 

درباره کتاب لذت بدون خوشی

اگر به هرکدام از کتاب‌های تربیتی نگاهی بیندازیم، درمی‌یابیم که از تاثیر والدین بر فرزندان نوشته‌اند و البته که چنین چیزی اشتباه نیست. اما بیایید این ماجرا را از یک جنبه دیگر نگاه کنیم. کودکان چه تاثیری بر روی والدین خود می‌گذارند؟ تقریبا هر زندگی، با وجود یک کودک متحول می‌شود. زمانی که بچه‌ها به دنیا می‌آیند، کار، تفریحات، دایره دوستان، و همه ابعاد زندگی باید دوباره تعریف شوند. اما در عین حال تمام این تغییرات والدین را مجبور می‌کند تا بارها و بارها از خود بپرسند: چرا فرزندپروری در دوره مدرن سخت است؟

جنیفر سینیور در کتاب لذت بدون خوشی، قرار است ما را به سفری در دل خانواده‌های مختلف ببرد و ما را پای صحبت‌ها و روایت‌هایشان بنشاند. البته که او نشان می‌دهد دوره کودکی، به شکلی که ما امروزه می‌شناسیم، قدمت چندانی ندارد و دنیا نیز با تغییرات سریع خود به این پیچیدگی‌ها دامن می‌زند. بهرحال، با تمام این اوصاف، لذتی خاص در تجربه پدر و مادر بودن است که به والدین کمک می‌کند تا از تمام این سختی‌ها و تناقضات که مخصوص والدگری مدرن است، عبور کنند. چراکه ما یک نوع فرزندپروری در ذهن خودمان داریم اما آنچه که در واقعیت اتفاق می‌افتد، بسیار متفاوت از تصورات و ذهنیات ما است.

جنیفر سینیور در بخشی از مقدمه کتاب لذت بدون خوشی درباره فصول این کتاب اینطور توضیح می‌دهد: «چون مراحل منفرد فرزندپروری چندان شبیه هم نیستند (آشوب سال‌های نوپایی کودک با سرخوردگی‌ها و اضطراب‌هایی که نوجوانان باعث آن می‌شوند، بسیار متفاوت است)، این کتاب را براساس ترتیب زمانی تنظیم کرده‌ام. فصول ۱ و ۲ بر دو مسئله‌ای تمرکز می‌کنند که وقتی بچه‌ای به دنیا می‌آید، دچار شدیدترین دگرگونی‌ها می‌شوند: یعنی احساس خودمختاری‌مان که کاملاً وارونه می‌شود و ازدواج‌های‌مان که مناسک و آیین‌نامه‌هایشان ناگهان باطل می‌شود. از سوی دیگر، فصل ۳ بر لذت‌های منحصربه‌فردی متمرکز می‌شود که بچه‌های بسیار خردسال به ارمغان می‌آورند. فصل ۴ دربارهٔ سال‌های اواسط فرزندپروری - تا حد زیادی مدرسهٔ ابتدایی - است؛ یعنی زمانی که والدین احساس فشار عظیمی می‌کنند تا بچه‌هایشان را برای یک جهانِ بیش‌ازپیش رقابتی آماده کنند،‌ در نتیجه بعدازظهرها و آخر هفته‌ها را به صف طویلی از فعالیت‌های فوق برنامه تبدیل می‌کنند. فصل ۵ بر سال‌های نوجوانی تمرکز می‌کند که دربارهٔ تأثیر آن بر والدین به‌شدت کم بحث شده است. حالا آن‌قدر برای مدتی طولانی به فرزندان‌مان پناه می‌دهیم و مراقب‌شان هستیم که در طول زمان دگردیسی زیستیِ خودشان به بزرگسالی، با ما زندگی می‌کنند. با وجود این، مطالب ارزشمند اندکی دربارهٔ این قرارومدار عجیب‌وغریب نوشته شده و در منابع شکافی وجود دارد که وقتی در نظر بگیرید که والدین، در همین زمان تغییرات چشمگیری مانند یائسگی و ارزیابی‌های آموزش ضمن خدمت را در زندگی خودشان پشت سر می‌گذارند، دو برابر عجیب‌تر به نظر می‌رسد.»

کتاب لذت بدون خوشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

لذت بدون خوشی کتابی است برای تمام زنان و مردان و تمام زوج‌هایی که تصمیم گرفتند در این دنیای مدرن، فرزندی به دنیا بیاورند و به یک دفترچه راهنما احتیاج دارند. 

بخشی از کتاب لذت بدون خوشی

امروز، سخت کار می‌کنیم تا از بچه‌ها در برابر سختی‌های زندگی محافظت کنیم. اما در طول بخش زیادی از تاریخ این کشور، این کار را نکرده بودیم، بلکه در آن زمان، بچه‌ها هم کار می‌کردند. در روزهای اول تاریخ این ملت، بچه‌ها مراقب خواهر و برادرشان بودند، یا زمان‌شان را در مزارع سپری می‌کردند. وقتی کشور صنعتی شد، در معادن و کارگاه‌های نساجی، کارخانه‌ها، کنسروسازی‌ها و مشاغل خیابانی کار می‌کردند. با گذشت زمان، اصلاح‌طلبان توانستند رسم کارکردن کودکان را ممنوع کنند. با وجود این، سرعتِ تغییر آهسته بود. کودکی به شکلی که امروز می‌شناسیم، تازه پس از بازگشت سربازان‌مان از جنگ جهانی دوم آغاز شد. اقتصاد خانواده دیگر براساس نظام عمل متقابل بنیان نهاده نمی‌شد که والدین به بچه‌هایشان سرپناه و غذا بدهند و بچه‌ها، در عوض چیزی به دخل خانواده برگردانند. رابطهٔ آن‌ها نامتقارن شد. بچه‌ها دست از کار کشیدند و والدین، دو برابر بیشتر کار کردند. کودکان از کارمندان ما، به رؤسایمان تبدیل شدند.

اکثر تاریخ‌نویسان این دگرگونی را چنین توصیف می‌کنند که مفهوم بچه از «مفید»، به «تحت حفاظت» تغییر کرده است. اما ویویانا زِلیزر جامعه‌شناس، عبارت بسیار گزنده‌تری را به کار برد. او بچهٔ مدرن را «بی‌ارزش اقتصادی، اما گرانبهای هیجانی» وصف کرد.

والدین امروز، بیش از هر زمان دیگری سرمایهٔ بیشتری خرج بچه‌هایشان می‌کنند؛ هم سرمایهٔ هیجانی و هم سرمایهٔ حقیقی. آن‌ها در مقایسه با زمانی که کارشان در ساعت پنج عصر تمام می‌شد و بیشتر زنان هنوز خانه‌دار بودند، ساعت‌های طولانی‌تر و متمرکزتری را با بچه‌هایشان می‌گذرانند. با این حال، والدین نمی‌دانند در نقش‌های جدیدشان دقیقاً باید چه کنند. «فرزندپروری» شاید به یک فعالیت (یا به تعبیری،‌ به یک شغل) تبدیل شده باشد، اما اهداف آن اصلاً واضح نیست. بچه‌ها دیگر دارایی‌های اقتصادی نیستند، پس تنها راه موازنهٔ حساب‌وکتاب‌ها این است که فرض کنیم دارایی‌های آینده هستند، که گذشته از باور، مستلزم سرمایه‌گذاری زیادی نیز هستند. چون بچه‌ها از نظر هیجانی ارزشمند تلقی می‌شوند، والدین امروزی با شادکامیِ روانی پسران و دختران‌شان هم شارژ می‌شوند؛ که در ظاهر یک هدف ستودنی به شمار می‌آید. اما هدف مشکوکی است که لزوماً واقع‌بینانه نیست: اطمینان‌داشتن به بچه‌ها مثل آموزش خواندن به آن‌ها، یا تعویض لاستیک خودرو نیست.

GODLY
۱۴۰۰/۰۶/۰۶

این طرز قیمتگذاری برای کتابهای الکترونیکی باعث میشه که اصلا سراغ اینگونه مقوله نرفته و مستقیما نسخه چاپی را تهیه کنم و در صورت وجود، PDF رایگانش رو دانلود کنم. وقتی تفاوت معناداری بین نسخه چاپی و الکترونیکی وجود نداره

- بیشتر

حجم

۳۳۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۳۳۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان