من کتاب 7 جن رو انقدر دوست داشتم که در عرض کمتر از 3 روز تمومش کردم و بلافاصله این رو شروع کردم اما این کتاب کمی حوصله ام رو سر برد و توضیحاتش تو قسمت های ساخت طلسم و اینا خیلی زیاد بود داستان پردازی خوبی داشت ولی انقدری جذبم نکرد مطمئن نیستم که ص خ و ر رو بخونم یا نه؟ نکنه دل زده بشم حداقل به این زودی نمیرم سراغش

حوصله سربر خیلی نمیدونم چرا لوسیا نوشته هدفش چی بوده هفت جن و صخور و هبذول خیلی عامیانه تر واقعی تر بودن

خب قاعدتا تجربه ۷جن توقع ها رو از نویسنده بالا برده خصوصا در جذبه ای که هفت جن داره و آدم رو مسخ خودش میکنه. به نظرم علت کم شدن اون جذابیت در لوثیا اول در انبوه جزئیات استفاده از وردها و طلسم ها و همون علوم غریبه است که واقعا زیاد بود و دوم نامانوس بودن دنیای پریان و ملائکه و اجنه سخت بودن ارتباط گرفتن با اون فضاهاست که کمی شاید ضعف در فضاسازی و ترسیم تصاویر وجود داشته باشه. در حالیکه در ۷جن همه چیز در زمین و بین انسان ها اتفاق میفته که درک و لمسش خیلی راحت و ارتباط باهاش عمیق تر شکل میگیره. ویژگی مثبت و در عین حال منفی کتاب این بود که در پایان هر فصل داستان در یک نقطه اوج رها میشد ولی در عین حال گره ایجاد شده در فصل و قله قبلی باز میشد.که خب هم خیلی هیجان داشت و هم برای فهمیدن ادامه ماجرا باز باید یک فصل جدید رو از مقدمه شروع میکردی.😥😊 در مجموع این کتاب مستقلا قابلیت فیلم شدن داشت که هر فصل مثل یک قسمت مستقل و جذاب تا انتها میخکوبت میکرد و فصل بعد مثل قسمت بعدی سریال بود.🍃 و انسجام داستان و اطلاعاتی که درکتاب به ویژه در پاورقی میداد عالی بود. باز هم قول میدم که تجربه متفاوتی در مطالعه کتاب خواهید داشت و تکامل و بلوغ تون در فهم اتمسفر قلم نویسنده رو درک خواهید کرد. لذت ببرید.🌺❤

خیلی خوب بود، اما خب آخر داستان هنوز چندتا مسئله حل نشده باقی موند که فک کنم برای جذب به جلد بعدی باشه، در کل حتما پیشنهاد میشه

معلوم اقای کوره چی در چاپ این کتاب عجله داشته چون یه سری ایرادات جمله بندی و تکرار های جنله ای هست که در کتاب قلبی نبود. از طرفی هرچند داستان پردازی خوب بوده لیکن شرح بست اضافی خسته کننده میشه مثلا میاد ده صفحه از نحوه خروج نفس و اینکه اینه را چکار کرد اهنربا را چکار کرد صحبت میکنه. اگر این افراط ها را بزاریم کنار داستان با توجه به اینکه چند لاین شده بود خوب بود. اما یه ایراد خیلی اساسی داره؛ اگر کتابی دنبال کتابی دیگر میاد نباید در جریان داستان با هم اختلاف داشته باشند. ماجرای اشنایی نهاییل، جنسیس و علی در دو کتاب خیلی با هم فرق دارند. و در نهایت یه ایراد دیگه وجود داره، اونم پرورش شخصیت های زیادی که اصلا در جریان داستان اهمینی ندارند.

یک مقدار بلکه بیشتر، ارتباط گرفتن با بدنه کلی هفت جن دشوار هست و داستان توی چند محیط مختلف و داخل دل هم روایت میشه و صد البته جذابیت هفت جن رو هم نداره

از کمترین کتاب هایی است که باتوجه به روند داستانی توانایی رقابت با داستان های خارجی را دارد

کتاب خیلی خیلی ذابیه

وقتی جلد اول کتاب را خواندم بسیار خوشحال شدم که بالاخره کسی جسارت ان را پیدا کرده تا بتواند موضوعی چنین جذاب و البته امیخته با تابوهای بسیاررا در داستانی را روایت کند پر کشش و چالش برانگیز در همان کتاب اول هم بعضی جزییات زاءد مینمود خصوصا برای کسانی که به هیچ وجه پیش زمینه ای از علوم غریبه نداشته اند و اما دوست می داشتم در کتاب دیگر نویسنده عزیز قوی تر و پخته تر شاید بی پروا تر باز گردد حالا بعد از دو سالی که گذشت و تازه متوجه شدم لوثیا نگارش شده با شتاب ان را مطالعه کردم در هم امیختگی عرفان اسلامی و رویه ریاضات هندی و ترکیب نا همگون علوم غریبه و فیزیک چیزی بود که ذهنم را در کتاب اخیر ازرد رانش موازی داستان گونه ای بود که ذهن را در گیر خود نگاه میداشت بی انکه چاره ای در سیر داستان بیابم محو شخصیت علی و شکست های پر تعدد دنیای روحانی نه تنها جذابیتی به داستان نداد بلکه سوالات بیشمار تری را ایجاد کرد امیدوارم که میتوانستم با نویسنده گرامی هم کلام میشدم باری دنیای علوم غربیه هنوز نیازمند چنین نوشتار هایی خواهد بود.

چون پی دی اف بود خوندنش سخت بود و برای دیدن رفرنس ها همش باید به آخرش مراجعه میشد که خیلی بد و وقت گیر بود. من بیشتر بخاطر این همه تعریفی که ازش کردند خریدم. اما آنچنان قابل تعریف هم نبود. مثلا میرانا تو کتاب هفت جن هیچی بلد نبود اما تو این کتاب آنچنان از مواد و وردهای مختلف استفاده می کرد که با علی اشتباه میشد