دانلود کتاب‌های جمال میرصادقی

جمال میرصادقی

عکس جمال میرصادقی

زندگینامه جمال میرصادقی

جمال میرصادقی یکی از نویسندگان و پژوهشگران مشهور ایرانی در زمینه ادبیات داستانی و داستان‌نویسی است. او کتاب‌های بسیاری در زمینه ادبیات، نقد و پژوهش ادبی و داستان و رمان دارد و یکی از بزرگ‌ترین استادان داستان‌نویسی معاصر ایرانی است. امروزه کتاب‌های او مانند چراغی روشن برای تمام کسانی هستند که دوست دارند درباره داستان‌نویسی بدانند و یا در این مسیر قدم بگذارند.

بیوگرافی جمال میرصادقی

جمال میرصادقی با نام اصلی سید حسین میرصادقی، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد. در دوران کودکی با خواندن کتاب امیرارسلان نامدار به ادبیات داستانی و کتاب خواندن علاقه‌مند شد و این علاقه با او ماند. با پول‌های اندکی که داشت، کتاب کرایه می‌کرد. علاوه بر این، با قدرتی که در کلمات نهفته است آشنا می‌شود و توانایی نوشتن را هم در وجود خودش کشف می‌کند. با این آگاهی، تصمیم جدیدی می‌گیرد. با دوستش، بیژن مفید، قراری می‌گذارند؛ که هر هفته مطلبی بنویسند و نوشته‌های یکدیگر را نقد کنند.

میرصادقی وارد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران می‌شود و در رشته ادبیات فارسی درس می‌خواند. در سال ۱۳۳۷ داستانی می‌نویسد و آن را برای مسابقه مجله سخن می‌فرستد. این داستان هم مقام اول را به دست می‌آورد و هم در مجله منتشر می‌شود. بعد از آن، جمال میرصادقی با پرویز ناتل خانلری که سردبیر سخن و استاد دانشگاهش بود، دوست و نزدیک می‌شود. به پیشنهاد خانلری، به عضویت تحریریه مجله سخن درمی‌آید و این آغاز دوستی و همکاری با بزرگان ادبیات فارسی مانند رضا سیدحسینی، محمدجعفر محجوب، سیروس پرهام، ناصر پاکدامن، احمد تفضلی و هوشنگ طاهری است.

میرصادقی علاوه بر نوشتن به آموزش داستان‌نویسی نیز علاقه‌مند بود. در این مسیر مشوق بسیار بزرگی داشت: محمدرضا شفیعی کدکنی. او به میرصادقی پیشنهاد می‌دهد تا داستان‌نویسی را به علاقه‌مندان آموزش دهد اما میرصادقی در ابتدا نمی‌پذیرد. البته دلیلش این بود که چنین کاری به نظر مسئولیت بزرگ و مهمی می‌آمده و او نگران بود تا مبادا از پس این کار برنیاید. اما در نهایت این پیشنهاد را می‌پذیرد و تدریس را آغاز می‌‌کند. پس از انقلاب فرهنگی، مدتی در فرهنگ‌سرای نیاوران به کار آموزش ادامه می‌دهد، مدتی در دانشگاه آزاد اسلامی و مدتی نیز در دانشکده صدا و سیما. این کار حتی در خانه‌اش هم ادامه پیدا می‌کند. او در طول این سال‌ها نویسندگان توانمندی تربیت می‌کند؛ منیرو روانی‌پور، فریبا وفی، هوشنگ عاشورزاده و منوچهر کریم‌زاده از شاگردان او بودند.

کتاب «قصه، داستان کوتاه، رمان» نیز از دل همین کلاس‌ها درمی‌آید و درواقع پایه‌ کار آموزش او بوده است. کم‌کم با پاگرفتن کلاس‌ها، این کتاب به «ادبیات داستانی» تبدیل می‌شود و بارها تجدید چاپ می‌شود. به‌هرحال توصیه‌ی همیشگی میرصادقی به علاقه‌مندان داستان‌نویسی این بود که این امر را به چشم یک استعداد ذاتی نگاه نکنند و به یاد بسپارند که این کار هم مانند هر کار دیگری نیاز به تمرین و یادگیری دارد.

جمال میرصادقی با میمنت میرصادقی (ذوالقدر) ازدواج کرده است. او که خود ادیب و شاعر است به نام آزاده تخلص می‌کند. از میمنت میرصادقی نیز مجموعه اشعار و مقالات و پژوهش‌های ادبی منتشر شده است. جمال میرصادقی علاوه بر کار داستان‌نویسی کارهای دیگری مانند کتابداری، مسئولیت رسیدگی به اسناد قدیمی در سازمان اسناد ملی ایران و کارشناسی آزمون‌سازی در سازمان امور اداری و استخدامی را هم بر عهده داشته است. اما در تمام این سال‌ها، پیوند میان او و ادبیات داستانی، هرگز پاره نشده است. کارهای او به زبان‌های مختلف از جمله آلمانی، ارمنی انگلیسی، ایتالیایی، روسی، عربی، عبری، هندو، اردو و چینی ترجمه شده است.

علی دهباشی در مراسمی که به مناسبت بزرگ‌داشت میرصادقی برگزار شده بود، درباره کارهای او و تاثیرش بر داستان‌نویسی و نویسندگان اینطور بیان کرده است: «امروز، کمتر نویسنده‌ای را می‌توان یافت که بی‌نیاز باشد از مراجعه به این بخش از تالیف‌ها و ترجمه‌های استاد میرصادقی».

میرصادقی از نویسندگان بزرگی مانند صادق چوبک و بزرگ علوی تاثیر پذیرفته است و استادانی مانند پرویز ناتل خانلری، مهرداد بهار و محمدرضا شفیعی کدکنی از مشوقان او در مسیرش بوده‌اند. اما در همان سال‌ها، مخالفان و منتقدانی سرسخت مانند جلال آل احمد و ابراهیم گلستان هم داشته است. میرصادقی و هوشنگ گلشیری آموزش داستان‌نویسی را تقریبا همزمان آغاز کردند اما روش‌های متفاوتی داشتند؛ گلشیری تاکید بسیاری بر فردیت داشت. اما میرصادقی معتقد بود فرد، جزئی از اجتماع است. این تفاوت در نگاه هم در نحوه آموزش و هم در داستان‌ها و آثار منتشرشده از آنان، تاثیرش را نشان داده است.

علی زارع قنات نوی، فیلم مستند چراغ‌ها را بر اساس زندگی و فعالیت‌های جمال میرصادقی تهیه کرده است. این فیلم در مردادماه سال ۱۳۹۲ به نمایش درآمد.

آثار و کتاب‌های جمال میرصادقی

از میرصادقی آثار بسیاری منتشر شده است. او هم در زمینه آموزش داستان‌نویسی کتاب دارد و هم در زمینه نقد ادبی و ادبیات. علاوه بر این، داستان‌های کوتاه و رمان‌هایی نیز از او به چاپ رسیده است. آنچه آثار او را جذاب می‌کند، نثر روان و ساده او است. او به دنبال پیچیدگی‌های تصنعی نیست و نثر گفتاری‌اش، مزیتی برای آثارش به شمار می‌رود.

ادبیات داستانی کتابی است که پیش‌تر با نام قصه، داستان کوتاه، رمان منتشر شده بود. این کتاب در حقیقت جزوه اولیه‌ای بود که جمال میرصادقی تدریس داستان‌نویسی را با آن آغاز کرد. کم‌کم با پاگرفتن کلاس‌ها مطالب کامل‌تر شد و برای اولین بار در قالب کتابی به نام ادبیات داستانی در سال ۱۳۵۹ منتشر شد. از آن زمان تاکنون این اثر بارها تجدید چاپ شده است. این کتاب را باید یکی از مهم‌ترین کتاب‌هایی دانست که در این زمینه تالیف شده است.

واژه‌نامه هنر داستان‌نویسی کتابی است که جمال میرصادقی با همراهی همسرش، میمنت میرصادقی (ذوالقدر) در سال ۱۳۷۷ منتشر کرد. این اثر را باید کامل‌ترین و جامع‌ترین فرهنگ‌نامه‌ای دانست که در این حوزه منتشر شده است. میرصادقی و همسرش برای انتشار این کتاب زحمت بسیاری کشیدند و برای تشریح بهتر مفاهیم بیان شده، مثال‌های داستانی بسیاری هم به آن اضافه کردند.

زنان داستان‌نویس نسل سوم اثری از جمال میرصادقی است که بعد از یک دوره انتظار طولانی برای دریافت مجوز، نهایتا در سال ۱۳۸۸ منتشر شد. میرصادقی در این کتاب به بررسی آثار داستانی زنانی می‌پردازد که کار داستان‌نویسی را از سال ۱۳۵۷ به بعد آغاز کرده‌اند. این نویسندگان را به اصطلاح نویسندگان نسل سوم می‌نامند. کتاب ابتدایی بررسی داستان‌های ۶۸ نویسنده زن ایرانی بود که پس از رد شدن از زیر تیغ سانسور به ۶۵ عدد رسید.

داستان‌های نوین؛ جستارهایی در قلمرو ادبیات با شاهد‌های داستانی، در سال ۱۳۹۹ منتشر شد. این کتاب بررسی مفصلی از سبک‌ها و جریان‌های ادبی و فکری گوناگون است. دلیل ارزشمندی این کتاب مثال‌های زیاد آن است که به درک بهتر موضوع نیز کمک می‌کند.

اضطراب ابراهیم یک رمان از میرصادقی است. کتابی که خودش آن را برترین اثرش می‌داند و داستان زندگی مردی به نام شهریار ابراهیم در سال‌های انقلاب ایران است. این کتاب در سال ۱۳۸۱ منتشر شد.

وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود، در سال ۱۴۰۰ منتشر شد. این اثر داستانی است از یک عشق شیرین میان دختری به نام نیلوفر و پسری عاشق‌پیشه و اهل کتاب و شعر و ادبیات. سرنوشتی که این زوج عاشق دارند و سختی‌هایی که برای وصال یکدیگر طی می‌کنند، داستانی آشنا برای تمام آن‌هایی است که در این سال‌ها عشق را تجربه کرده‌اند.

اینگرید، نازنین آلمانی داستان دیگری است که در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است. این کتاب نیز یک روایت از زندگی عاشقانه و مرور خاطرات مردی است که به تازگی از همسر آلمانی خود، طلاق گرفته است. این داستان زیبا در مدت زمان یکسال به چاپ دوم رسید.