کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود جمال میرصادقی + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود

کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود

انتشارات:نشر آواهیا
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود

کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود نوشتهٔ جمال میرصادقی است و نشر آواهیا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود

وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود داستان آشنایی نیلوفر با پسری عاشق‌پیشه و اهل ادبیات در دانشگاه است و ماجراهایی که این دو در راه رسیدن به هم می‌کشند. اتفاقاتی که برای آن‌ها می‌افتد برای بسیاری از جوانان ایرانی دهه شصتی و هفتادی آشناست و با آن‌ها همذات‌پنداری خواهند کرد. در انتهای داستان خواننده می‌تواند با شخصیت‌ها کامل آشنا و حتی دوست شود و سرنوشت آن‌ها را حدس بزند و با آن‌ها همدلی کند.

خواندن کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب وقتی افتاد، آوازش بلندتر شده بود

اولین بار در کلاس آمد و لبخند زد و کنار او نشست. لبخندش قشنگ بود.

با هم از کلاس بیرون آمدند.

«چقدر نگهت داشتن؟»

در تظاهرات دانشجوها، صحبت کرده بود و او را با خود برده بودند. خندید.

«یه نوشته ازم گرفتن که دیگه از این غلط‌ها نکنم.»

گفته بود در همهٔ دنیا، دانشگاه مهد آزادی است و در این‌جا زندانِ آزادی است. حق دانشجو است که خودش امور خودش را به دست بگیرد و آن را از او گرفته‌اند.

نیلوفر گفته بود:

«خیلی مواظب خودت باش، یکی از بچه‌های رشتهٔ فلسفه رو گرفتن و بردن، یه ماهه که از اون خبری نیست.»

خندیده بود.

«من چند ساعت مهمونشون بودم.»

چندبار او را سرِ کلاسِ درس استادها دیده بود. نیلوفر طوری به او نگاه کرده بود که انگار پیش از این او را می‌شناخته. هربار توی دانشکده به هم برمی‌خوردند، سرش را برای او تکان می‌داد. یادش می‌آمد که یک‌بار وقتی متنی را سر کلاس استاد معین می‌خواندند، استاد پرسیده بود واژهٔ «جنگی» در این جمله چه حالتی دارد؟ دست بلند کرده و گفته بود حالت فاعلی و به معنای «جنگنده» آمده. استاد سر تکان داده و گفته بود آفرین، نیلوفر برگشته و به او لبخند زده بود.

دیر به دانشکده رسیده بود. درس شروع شده و صندلی‌ها پُرشده بود. نیلوفر او را دید و به صندلی خالی کنارش اشاره کرد. رفت و پهلوی او نشست. از کلاس که بیرون آمدند. تازه فهمید برای چه نگاهش به او آشنا می‌زند. بهادرخان، همسایهٔ دیوار به دیوارشان، دایی‌اش بود.

روی سکوی سالن دانشکده نشستند و صحبتشان گُل کرد.


معرفی نویسنده
عکس جمال میرصادقی
جمال میرصادقی

جمال میرصادقی یکی از نویسندگان و پژوهشگران مشهور ایرانی در زمینه ادبیات داستانی و داستان‌نویسی است. او کتاب‌های بسیاری در زمینه ادبیات، نقد و پژوهش ادبی و داستان و رمان دارد و یکی از بزرگ‌ترین استادان داستان‌نویسی معاصر ایرانی است. امروزه کتاب‌های او مانند چراغی روشن برای تمام کسانی هستند که دوست دارند درباره داستان‌نویسی بدانند و یا در این مسیر قدم بگذارند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

بریده‌هایی از کتاب

«می‌گم آدم تنهاست، همیشه تنها بوده. تنهایی با آدمه، با آدم به دنیا میاد و با آدم به خاک می‌ره.»
حوریا
«برخیز ومخور غم جهانِ گذران خوش باش و دَمی به شادمانی گذران در طبع جهان اگر وفایی بودی نوبت به تو خود نیامدی از دگران»
حوریا
«حالیا دست سیاه تو برین سینهٔ ما همچون ماری‌ست در این بی‌سر و بی‌سامانی وقت آن گشت که این لحظه، رهایی یابم زین پریشانی و آشفتگی و ویرانی»
حوریا
«به یاد یار و دیار آن‌چُنان بگریم زار که از جهان، ره و رسم سفر براندازم»
حوریا
«وقتی حقیری رو از خودت بیرون بکشی، زندگی برایت معنا پیدا می‌کنه. شرافتِ انسانی به اینه که حقیر نباشه، شرافت انسانی به اینه که خودش باشه، ایدئولوژی زده نباشه...»
حوریا
با این کتاب زندگی را شکلات‌پیچ کنید!
موسی زمان‌زاده‌دربان
آسیب شناسی ادبیات اجتماعی معاصر با درنگی در باب خشونت و مدارا
علی اکبر رشاد
به اندازه یک نقطه
ژیلا تقی‌زاده
بر گستره‌ی تئاتر
فرزاد تقی‌لر
پاکسازی ضایعات گذشته
جان لیدم
پیش از آن که خداحافظی کنیم
توشیکازو کاواگوچی
مجموعه آثار میرزا حسن رشدیه تبریزی
میرزاحسن رشدیه
از بانوان نویسنده چه خبر؟
گروه نویسندگان
قدرت شفابخش شگفت انگیز کرفس (خلاصه کتاب)
ترنس‌ دبلیو استیونز
وقتی همه چیز از هم می‌ پاشد (خلاصه کتاب)
پما چودرون
حکمرانی علم و فناوری (جلد اول، روایت گذار فناورانه)
عباس قنبری باغستان
تاسیان
مطهره فرخی
هشتگ امتحان هندسه ۱ ریاضی دهم
مسعود درویشی
سیستم اطلاعات مدیریت (مدل‌سازی اطلاعات) (نسل سوم)
فروغ‌الزمان زرکار
اصول فی الاصول (جلد اول)
حسین درگاهی
سدها و مخازن ساخته شده در سنگ های تبخیری
پ. میلانوویچ
شبی که باران می بارید
عبدالقادر مرادی
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر نشانگان خلقی و ترس از بازگشت به موادمخدر
نیما حری

حجم

۶۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۶۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۷,۳۰۰
تومان