کتاب آن سوی پرچین
معرفی کتاب آن سوی پرچین
درباره کتاب آن سوی پرچین
جمال میرصادقی در مجموعه داستان «آن سوی پرچین»، برجستهترین نویسندگان این دورهها را برگزیده، بعد از معرفی مختصر آنها، بهترین داستان کوتاه هرکدام را به انتخاب خود ترجمه کرده است. در این کتاب، آثار نویسندگان برجستهای همچون گی دو موپاسان، چخوف، همینگوی و فورستر و داستانکوتاهنویسان مهم ولی کمتر شناختهشدهای مانند نرگس دالال، شموییل یوسفاگنن، ولادیسلاو استانیسلاو ریمونت و دیگران را با ترجمۀ روان جمال میرصادقی میخوانید.
خواندن کتاب آن سوی پرچین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیاتداستانی جهان پیشنهاد میکنیم.
درباره جمال میرصادقی
جمال میرصادقی با نام اصلی سید حسین میرصادقی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. او کتابهای بسیاری در زمینهٔ ادبیات، نقد و پژوهش ادبی و داستان و رمان دارد و یکی از بزرگترین استادان داستاننویسی معاصر ایرانی است. از میرصادقی آثار بسیاری منتشر شده است. او هم در زمینه آموزش داستاننویسی کتاب دارد و هم در زمینه نقد ادبی و ادبیات. داستانهای کوتاه و رمانهایی نیز از او به چاپ رسیده است که موردتوجه منتقدان بسیاری بوده است. آنچه آثار او را جذاب میکند، نثر روان و ساده است. او به دنبال پیچیدگیهای تصنعی نیست و نثر گفتاریاش، مزیتی برای آثارش به شمار میرود. از مجموعه داستانهای او میتوان به «چشمهای من خسته»، «شبهای تماشا و گل زرد»، «این شکستهها»، «درازنای شب»، «شب چراغ»، «دوالپا»، «هراس» نام برد. بعضی از کتابهای پژوهشی او در زمینهٔ داستان عبارتاند از «عناصر داستان»، «ادبیات داستانی»، «داستان و ادبیات»، «جهان داستان غرب»، «داستاننویسهای نامآور معاصر ایران»
علی دهباشی در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت میرصادقی برگزار شده بود، دربارهٔ کارهای او و تأثیرش بر داستاننویسی و نویسندگان اینطور بیان کرده است: «امروز، کمتر نویسندهای را میتوان یافت که بینیاز باشد از مراجعه به این بخش از تألیفها و ترجمههای استاد میرصادقی».
بخشی از کتاب آن سوی پرچین
«داستان کوتاه موپاسانی، داستانی حادثهپردازانه است که از آن با عنوان داستان پیرنگی هم یاد میشود. شیوهٔ روایت در این نوع داستان بیشتر بر حادثهای تمرکز مییابد و به همین دلیل، روایت حادثه در آن نقش تعیینکنندهای دارد. این حادثه اغلب عینی است و برجسته شده تا گیرایی روایت داستان بیشتر نشان داده شود؛ همهٔ قدرت پیکرهٔ داستان بر آفرینش این حادثه قرار میگیرد و روایت حادثههای فرعی دیگر برای تکمیل آن میآید، مثل داستان کوتاه «مهتاب» که برخورد کشیشی با حادثهای است که برخلاف باورهای عقیدتی اوست و در آنی ذهنیت او را بهکلی منقلب میکند. همین تفاوت اساسی است میان داستانهای او با داستانهای چخوف و پیروانش. دگرگونی ناگهانی در داستانهای نوین کمتر پیش میآید و تحول روحی در شخصیت داستانهای کوتاه و رمانهای امروزی برخلاف قصههای کوتاه و بلند، تدریجی است. درواقع، داستان گی دو موپاسان در مرز تحول دگردیسی داستان قرار دارد، از جهتی به ویژگیهای قصه نزدیک است و در آن حادثه برجسته میشود تا بر عامل سرگرمکنندگی و کیفیت تجارتی آن اضافه شود و داستانی را به وجود آورد که همچون دیگر کالاها بتوان آن را فروخت؛ از جهت دیگر ویژگیهای داستان کوتاه و رمان را دارد و شخصیتها تا حدودی از روانشناختی فردی و واقعی برخوردارند. در شیوهٔ روایت آنها نیز غلبه بر توضیح و توصیف است و داستانها از نوع «خوانندهوار» هستند.
در ادامه داستان کوتاه «مهتاب» میآید که در آن هر دو ویژگی که برای داستانهای موپاسان برشمردم؛ برجسته شدن حادثه و توجه کمتر به روانشناختی فردی، دیده میشود.»
حجم
۱۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۱۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه