دانلود و خرید کتاب صوتی چگونه صبح‌ها سرحال‌تر باشیم

کتاب صوتی چگونه صبح‌ها سرحال‌تر باشیم اثر کریستا گبهارت را با ترجمه مسعود حجوانی و صدای سپیده سلیمیان می‌شنوید.

 ردباره کتاب صوتی چگونه صبح‌ها سرحال‌تر باشیم شما را در برابر یکی از دغدغه‌های اصلی انسانی قرار داده است. دغدغه‌ای که زندگی روزمره ما درآمیخته و گاهی یکی از مهم‌ترین مسائلمان می‌شود؛ سرحال بودن هنگام برخاستن از خواب.

منظم‌ترین و پرانرژی‌ترین آدم‌ها هم زمان‌هایی در زندگیشان پیش آمده که از آغاز روز خوشحال نبوده‌اند و نتوانستند تا پایان روزشان سرحال شوند. گبهارت در این کتاب صوتی با زبان و بیان صمیمی و روانش با شما درباره این موضوع صحبت می‌کند. بیحالی صبحگاهی و راه‌های غلبه بر آن؛ چیزی که گاهی در زندگی ما به یک معضل بزرگ تبدیل می‌شود.

 شنیدن کتاب چگونه صبح‌ها سرحال‌تر باشیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 خواندن این کتاب برای همه در هر سن و سالی مفید و کمک‌کننده است.

 بخشی از کتاب چگونه صبح‌ها سرحال‌تر باشیم

بیدار بودن یعنی پذیرش مسئولیت

متأسفانه در زندگی کاری و تحصیلی اوضاع همیشه آن‌طور نیست که انسان مطابق با میل و حوصله‌اش زمان را برای کار دلخواهش تنظیم کند. زمانی که دورهٔ دانشجویی را می‌گذراندم، شاید می‌توانستم در بعضی از درس‌ها و سمینارها، بعدازظهر شرکت کنم، اما با افزایش مسئولیت‌ها این آزادی عمل رفته‌رفته کمتر شد.

در جامعهٔ امروزی مسئولیت‌ها و وظایف، زمان انجام هر کار را تعیین می‌کنند و آنها هستند که زمان خروج از خانه و آشیانه را به جغد خواب‌آلود دیکته می‌کنند. همین‌طور حضور بچه‌ها نیز بزرگ‌ترها را مجبور به تغییر چرخهٔ طبیعی زندگی می‌کنند. بچه‌ها در دوران شیرخوارگی، با روشن‌شدن هوا از خواب بیدار می‌شوند، اما در دوران مدرسه است که همان بچه‌های سحرخیز، به انسان‌هایی تبدیل می‌شوند که دوست ندارند صبح‌ها زود از خواب بیدار شوند.

این درست است که ژن‌ها چرخش طبیعی و خاص هر انسان را تعیین می‌کنند، اما تحقیقات دانشمندان نشان داده است که درصد زیادی از بچه‌مدرسه‌ای‌ها در ساعت اول، توان درک بسیار کمی دارند و در این موضوع فرقی ندارد که آیا بچه‌ای ژن سحرخیزی دارد یا برعکس. با وجود این مطلب، مدرسه‌ها در آلمان ساعت ۸ صبح شروع به‌کار می‌کنند.

در میان بسیاری از بزرگ‌ترها هم همین حالت وجود دارد. در جوامع امروزی شغل‌هایی که صبح زود شروع می‌شوند فراوان است و مستلزم این هستند که صبحِ زود، سرحال بیدار شویم؛ هرچند ساعت بیداری ما مطابق زمان بیداری بقیهٔ افراد جامعه است. فرقی ندارد که آموزگار باشیم یا در کارهای مربوط به ارتباطات، خدماتی، اداری یا در بخش بهداشت و تجارت مشغول به کار هستیم، بیشتر ما باید صبحِ زود، کاملاً بیدار و سرحال و آماده‌به‌کار باشیم؛ در حالی‌که ساعت درونی بدن ما انسان‌ها به‌صورت دیگری کار می‌کند.

جنونی کاملاً عادی در خانواده / خانواده‌ای که صبح‌ها خسته و خواب‌آلود هستند

این فکر هر روز صبح از مغز «آنیا» مادر خانواده، می‌گذرد؛ ای بابا! چرا این مرد جواب مرا نمی‌دهد. او در حالی‌که با بی‌میلی به نان گاز می‌زند، حتی به ساده‌ترین سؤال‌ها هم با تأخیر جواب می‌دهد؛ در صورتی که آنیا اصلاً خیال بحث و گفتگوی طولانی با او را ندارد. آنیا فقط می‌خواهد دربارهٔ برنامهٔ روزانه صحبت کوتاهی کرده و مسایل را یادآوری و مرور کند؛ مثلاً آیا او، «سامی» پسر خانواده را بعد از تعطیلی مدرسه، به خانه می‌رساند یا نه؟ یا او سر راه خانه، حوصلهٔ خرید یک کیلو سیب‌زمینی را دارد یا نه؟ تمام این کارها سر راه مرد خانه است، در صورتی‌که آنیا باید راهی طولانی را برای انجام آن طی می‌کرد.