دانلود و خرید کتاب صوتی قصه های غصه
معرفی کتاب صوتی قصه های غصه
کتاب صوتی قصه های غصه، اثر احمد پدارم، مجموعه داستانهای کوتاه از خاطرات یک روانشناس ۲ است. این قصهها، حکایتهایی واقعی از زندگی مردم هستند که دکتر احمد پدرام در طول سی سال کار و مشاوره با مردم، شنیده است و حالا به شکل یک کتاب صوتی و مجموعه خاطرات درآورده است.
این کتاب را میتوانید با صدای نوید پدارم بشنوید.
درباره کتاب صوتی قصه های غصه
احمد پدارم که سالها است در کار روانشناسی و مشاوره دادن به مردم فعالیت میکند، در کتاب صوتی قصه های غصه، مجموعه خاطراتش را نوشته است.
این خاطرات، برگرفته از ماجراهای حقیقی است که مراجعانش برای او تعریف کردهاند. داستانهایی که از زندگی واقعی مردم تعریف میشوند و از اتفاقاتی صحبت میکند که در زندگی مردم رخ میدهد. داستانهایی که از زندگیهایی عجیب میگویند؛ گاهی عجیب و گاهی خندهدار هستند. گاهی نیز ما را به فکر فرو میبرند و ذهنمان را درگیر میسازند و البته همگی آنها نکتهای دارند که به ما کمک میکنند تا آن را در زندگی خود به کار ببریم تا گرفتار مشکلات مشابه آدمهای دیگر نشویم.
کتاب صوتی قصه های غصه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از شنیدن داستانهایی با درونمایههای روانشناسی که واقعی باشند لذت میبرید، کتاب صوتی قصه های غصه گزینه خوبی برای شما است. دوستداران کتابهای خاطرات هم از شنیدن این داستانها لذت میبرند.
درباره احمد پدارم
احمد پدرام ۲۴ شهریور سال ۱۳۳۵ در شهر درود استان لرستان به دنیا آمد. در مقطع لیسانس در رشته روانشناسی با گرایش مشاوره در دانشگاه تهران تحصیل کرد و فوق لیسانس روانشناسی بالینی را از انستیتو پزشکی تهران گرفت. همچنین دکترا را از دانشگاه پیام نو دریافت کرده است.
از همان دوران دانشجویی به کار مشاوره در مدارس تهران مشغول شد و در بخش روانپزشکی بیمارستانهای مختلف شهر اصفهان نیز فعالیت میکرد. در دو دهه اخیر به عنوان کارشناس در برنامههای تلویزیونی و رادیویی اصفهان همکاری کرده است و به نوشتن کتاب و مقاله مشغول است. او در حال حاضر در مرکز مشاوره اسپادانا در اصفهان کار میکند.
بخشی از کتاب صوتی قصه های غصه
عشق و جنون
مردی را میشناسم که یک کامیون سوپی شرت برای همسرش هدیه خریده است. زنی میگوید:شوهرم تو نامزدی یک روز با یک وانت گل اومد خانه بابام و گلها را در حیاط و دور راهپلهها چید. همسایهها میگفتند: وای چقدر تو رو دوست دارد! مردی نشان عشقش را به همسرش فرستادن یک ساندویچ داغ از تهران به اصفهان میدانست. چون معشوقش هوای ساندویچهای تهران به سرش زده بود.
جنون چهها که نمیکند. عشق چهها که نمیکند. ولی مرز رفتار طبیعی و غیر طبیعی مهم است. زن روبهروی من نشسته است و میگوید: شوهرم وقتی خوب بود خیلی خوب بود. انقدر عاشقم بود که روزی صدتا اس ام اس برایم میفرستاد...
زمان
۴ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۲۷۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۵۷ دقیقه
حجم
۲۷۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
من عملا تو روز اول ۶۰ درصد کتاب رو گوش کردم و به نظرم تجربه ی زیبایی میتونه باشه؛ داستان های کوتاهی که تراژدی ها و عواطف عمیق انسانی رو به نمایش میذاره. گوینده هم صدای لطیف و دوستداشتنی ای دارن
کتاب خوبیه، صوتیش هم قشنگه.
گیرایی نداره لحن یکنواخت و عاری از احساس و فراز و فرود باعث دلزدگی میشه