دانلود کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی با صدای حسین نصیری + نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ

دانلود و خرید کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی

معرفی کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی

کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و از آن زمان همواره یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا بوده است. این کتاب را انتشارات گیوا با ترجمهٔ محمدصدیق سپهری نیا و با صدای حسین نصیری منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی

ریچارد باخ در کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی داستان پرنده‌ای را روایت می‌کند که با بقیه همنوعان خود تفاوت دارد. این مرغ دریایی سرشار از امید است و می‌خواهد تندتر و بالاتر پرواز کند؛ اما سایر همنوعانش حاضر به پذیرش این تغییر نیستند و او را از جمع خود طرد می‌کنند. این کتاب الهام‌بخش انسان‌هایی است که به دلیل تفاوت، جامعه حاضر به پذیرش آن‌ها نیست. کسانی که به دنبال معنای تازه‌ای از زندگی هستند و بدون ترس در مسیر تحقق هدف خود گام بر می‌دارند. باید خاطرنشان ساخت که باخ در کتاب جاناتان مرغ دریایی، مفاهیم والایی چون خودشناسی، عشق و آزادی را مطرح می‌کند.

شنیدن کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

شنیدن کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی را به همه کسانی که به دنبال کشف تازه‌ای از معنای زندگی هستند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ریچارد باخ

ریچارد باخ در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی متولد شد. ریچارد علاقه فراوانی به پرواز داشت و در تمامی رشته‌های مرتبط با خلبانی فعالیت کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به ساخت تصاویر متحرک در آسمان توسط نمایش هوایی خلبان تاکتیکی جنگنده‌های نیروی هوایی و و آموزگاری فنی هوانوردی اشاره کرد. نویسندگی دیگر علاقه ریچارد باخ بود که در آن هم با موفقیت حاضر شد. او در تمام کتاب‌های خود از هواپیما و پرواز به‌عنوان وسیله‌ای برای انتقال یک پیام استفاده می‌کند. از جمله مهم‌ترین آثار باخ می‌توان به جاناتان مرغ دریایی، هدیه پرواز، پندار یا اوهام، پلی به سوی جاودانگی، گریز از سرزمین امن، یگانه، فراسوی ذهنم و یادداشت‌های مرد فرزانه اشاره کرد.

بخشی از کتاب صوتی جاناتان مرغ دریایی

صبح بود و جوانه‌ی خورشید، نور طلایی‌اش را بر امواج دریا پهن کرده بود. در یک مایلی ساحل، یک قایق ماهی‌گیری بر آب، آرام گرفته بود و مرغان دریایی در پهنه‌ی آسمان آماده‌ی ضیافت شدند تا بر سر تکه‌ای غذا به جان هم بیفتند. این شروع یک روز پرهیاهوی دیگر بود. اما در دوردست‌ها، آن طرف‌تر از ساحل و قایق، جاناتان مرغ دریایی به‌تنهایی آسمان را می‌نوردید. او در اوج صدپایی، پاهای پره‌دارش را به عقب کشیده، چانه‌اش را بالا گرفته و در تلاش بود تا قوسی تند به بال‌هایش بدهد. این قوس نشان می‌داد که با سرعت کمی در حال پرواز است و حالا آنقدر از سرعتش کاسته بود که دست مهربان باد را بر گونه‌هایش احساس می‌کرد، به‌طوری‌که اقیانوس، زیر بال‌هایش بی‌حرکت به نظر می‌رسید. با تمرکز عمیقی چشم‌هایش را ریز و نفس را در سینه حبس کرد. تلاش کرد تا قوس بیشتری به بال‌هایش بدهد، اما ناگهان پرهایش سست شد، از تلاش باز ماند و سرنگون شد.

همانطور که می‌دانید، مرغان دریایی هرگز در هنگام پرواز توقف نمی‌کنند و حتی لحظه‌ای بی‌حرکت نمی‌مانند. برای یک مرغ دریایی شرم‌آور است که در حال پرواز، بال‌هایش متوقف شود. اما جاناتان مرغ دریایی بدون هیچ شرم و خجالتی، یکبار دیگر هم به بال‌هایش قوس تندی داد، سرعتش را کمتر و کمتر کرد و دوباره از حرکت ماند. بله، جاناتان یک مرغ عادی نیست.

اکثر مرغان دریایی نهایت زحمتی که به خود می‌دهند آموختن ساده‌ترین اصول پرواز است. تنها چیزی که می‌آموزند این است که چطور از ساحل به سمت غذا پرواز کنند و چطور برگردند. برای اغلب آنها فقط خوردن غذا مهم است، نه پرواز، اما برای جاناتان مرغ دریایی پرواز اهمیت داشت؛ او عاشق پرواز بود.

او می‌دانست که با این دیدگاه، هرگز مورد لطف دیگر مرغان قرار نخواهد گرفت. او در تمام روز، یکه و تنها، در ارتفاع پایین به تمرین پرواز می‌پرداخت و حتی والدینش از این موضوع نگران بودند. به‌عنوان مثال؛ نمی‌دانست که چرا وقتی در ارتفاعی کمتر از نصف بال‌هایش روی سطح آب پرواز می‌کند، با تلاشی کمتر، مدت بیشتری در هوا می‌ماند.

پاهای به شکم چسبیده‌اش در آب می‌رفت و ردی طولانی و وسیع بر سطح آب می‌انداخت، اما با این حالت هم پروازش پایان نمی‌گرفت. زمانی که شروع به فرود می‌کرد، پاهایش را جمع کرده و از مسیر ماسه‌ای عبور می‌کرد. والدینش حقیقتاً می‌ترسیدند.

روزی مادرش پرسید: جاناتان! چرا نمی‌توانی مانند بقیه باشی؟ چرا پروازکردن در ارتفاع پایین را به پلیکان‌ها و آلباتروس‌ها واگذار نمی‌کنی؟ چرا غذا نمی‌خوری؟ چیزی جز پر و استخوان از تو باقی نمانده.

- مادر! اصلا برایم اهمیتی ندارد که پر و استخوان شده باشم، فقط دلم می‌خواهد بدانم چه کارهایی را می‌توانم در هوا انجام بدهم و چه کارهایی را نمی‌توانم. فقط همین؛ دانستن برایم خیلی مهم است.

پدر با مهربانی گفت: ببین جاناتان! زمستان در راه است! کم‌کم قایق‌ها کم می‌شوند و ماهی‌ها به اعماق آب می‌روند. اگر لازم باشد چیزی بدانی، بهتر است درباره‌ی غذا و نحوه‌ی به‌دست آوردن آن بدانی. پرواز خیلی خوب است، اما این را بدان که پرواز، برای پیدا کردن غذا و سیر کردن شکم است.

جاناتان حرف‌های پدر را به گوش گرفت و چند روزی تلاش کرد تا رفتارش مانند مرغان دیگر باشد؛ واقعاً تمام تلاشش را کرد و درحالی‌که حوالی اسکله و قایق‌های ماهی‌گیری به دنبال تکه‌های نان و ماهی شیرجه می‌زد، به داد و بیداد و ستیز با دیگر مرغان پرداخت، اما هیچ فایده‌ای نداشت.

به زحمت یک ماهی کولی به‌دست آورد و آن را برای مرغ پیر و گرسنه‌ای که به دنبال آن بود انداخت و با خود گفت: «این چه کار بیهوده‌ای است! می‌توانستم تمام این وقت را به تمرین پرواز بپردازم. چیزهای زیادی برای آموختن هست.»

خیلی زود، دوباره به کار خود در دوردست‌ها پرداخت. او بیش از تیزبال‌ترین مرغ دریایی جهان، تمرین پرواز می‌کرد و به دنبال آموختن بود. در ارتفاع هزار پایی، درحالی‌که بال‌هایش را تندتند به‌هم می‌زد، ناگهان به سمت امواج شیرجه رفت و به‌خوبی دانست که چرا مرغان دریایی هرگز شیرجه‌های تیز و پرقدرت انجام نمی‌دهند.

به مدت شش ثانیه با سرعت صد کیلومتر پرواز کرد؛ سرعتی که در آن، بال‌هایش رو به بالا کشیده می‌شد. علیرغم اینکه تمام تلاشش را کرد و تا جایی که امکان داشت احتیاط می‌کرد، در آن سرعت، کنترلش را از دست داد و این موضوع بارها و بارها تکرار شد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

زمان

۱ ساعت و ۱۹ دقیقه

حجم

۷۹٫۱ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۱ ساعت و ۱۹ دقیقه

حجم

۷۹٫۱ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۱۹,۹۰۰
تومان