دانلود و خرید کتاب صوتی نمایش صوتی داستان «داش آکل»
معرفی کتاب صوتی نمایش صوتی داستان «داش آکل»
نمایش صوتی داش آکل هشتمین برنامه از نمایشهای رادیویی آکادمی داستاننویسی کانون فرهنگی چوک است. این اثر ماندگار صادق هدایت را با کیفتی عالی و اجرای گروهی از هنرمندان کانون، به کارگردانی علی شمسی میشنوید.
درباره نمایش صوتی داش آکل
داش آکل، لوطی معروف شیراز به خاطر جوانمردیهایش محبوب خاص و عام است و کاکارستم یکی از گندهلاتهای محله که بارها ضرب شست داش آکل را دیده است از او دل خوشی ندارد و دنبال فرصتی برای انتقام است. در همین حین یکی از بزرگان شیرازی به نام حاجی صمد فوت میکند و داش آکل را وصی خود قرار میدهد. او برخلاف میلش میپذرید و در رفتوآمدهایش به منزل حاجی به دختر چهارده ساله او، مرجان، دل میبازد اما ابراز عشق را رسم جوانمردی نمیداند پس رازش را در دل نگاه میدارد.
شنیدن نمایش صوتی داش آکل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
دوستداران نمایشنامه های صوتی و علاقهمندان به آثار صادق هدایت
درباره صادق هدایت
صادق هدایت، نویسنده برجسته ایرانی، از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران است و بسیاری از محققان رمانِ «بوف کور» او را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران میدانند.
به گفته خود هدایت اولین آشناییاش با ادبیات جهان در مدرسه سنلویی، مدرسه فرانسویها، بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی میداد و کشیش هم او را با ادبیات جهان آشنا میکرد.
دو سال پس از فارغالتحصیلی از مدرسه سن لویی در ۱۳۰۵ با اولین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج، راهی بلژیک شد و در رشته ریاضیات محض به تحصیل پرداخت.
هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و مترصد بود که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس، که آن زمان مرکز تمدن غرب بود، برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد.
در ۱۳۰۷ اقدام به خودکشی در رودخانه مارن (فرانسه) کرد، ولی سرنشینان یک قایق او را نجات دادند. در همین دوران در پاریس با دختری به نام ترز دوست بود. او در مورد خودکشیاش به برادرش محمود مینویسد: «یک دیوانگی کردم به خیر گذشت».
هدایت در ۱۳۰۹، بیآنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی (در قسمت محاسباتی و دفتر ارسال مرسلات) مشغول به کار شد ولی از وضع کارش راضی نبود.
در همین سال مجموعه داستان «زندهبهگور» و نمایشنامه «پروین دختر ساسان» را در تهران منتشر کرد. هدایت در این سال با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی آشنا شد و حلقه دوستیای با نام «گروه ربعه» ایجاد شد.
در آن دوران گروهی از نویسندگان و ادیبان بودند که به آنها «ادبای سبعه» میگفتند. گروه ربعه این نام را برای دهنکجی به این افراد (که به نظر ایشان کهنهپرست بودند) انتخاب کردند.
سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب میشود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد.
هدایت در ۱۳۱۵ به همراه ش. پرتو به هند رفت و در آپارتمان او اقامت گزید. در هند به فراگیری زبان پهلوی پرداخت و کارنامه «اردشیر پاپکان» را از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.
در طی اقامت خود در بمبئی «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود پس از اندکی تغییر با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشت و بهصورت پلیکپی در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد؛ از جمله نسخهای برای مجتبی مینوی که در لندن اقامت داشت و نسخهای برای جمالزاده که آن زمان در ژنو بود.
هدایت پس از سفر به هند بهشدت در مضیقه مالی قرار داشت و خرج زندگیاش از سوی ش. پرتو تقبل میشد. همین فقر و شکست از بیاعتنایی جامعه سبب شد او روی به طنزنویسی بیاورد و همین طنز تلخ، زخمهای سینه وی را بیشتر هویدا میکرد.
او در ۱۳۱۶ از هند بازگشت و دوباره در بانک ملی مشغول به کار شد. یکسال بعد از بانک ملی استعفا داد و در وزارت فرهنگ استخدام شد.
او تا ۱۳۲۰ که متفقین ایران را اشغال کردند به فعالیتهای ادبی پرداخت و چندین داستان و مقاله انتشار داد. با وجود این «بوف کور» همچنان در ایران منتشر نشده بود.
بعد از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ و پایان جنگ جهانی دوم انتقادهای اجتماعی صادق هدایت شدت میگیرد.
در این دوران بسیاری از دوستان هدایت از جمله علوی و عبدالحسین نوشین به حزب توده پیوسته بودند و در مجموع نشست و برخاست وی با تودهایها بیشتر شده بود ولی علیرغم اصرار سردمداران حزب هرگز به حزب توده نپیوست.
در ۱۳۲۶ به نوشتن «توپ مرواری» پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. معروفترین نام مستعار او که توپ مرواری هم تحت آن منتشر شد، هادی صداقت است.
در ۱۲ آذر ۱۳۲۹ با گرفتن گواهی پزشکی (برای اخذ روادید) و فروختن کتابهایش به فرانسه رفت. در طول اقامت در فرانسه سفری به هامبورگ داشت و نیز سعی کرد به لندن برود که موفق نشد.
سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در پاریس با گاز خودکشی کرد. او نخستین نویسنده و ادیب ایرانی محسوب میشود که خودکشی کرده است.
هدایت چند روز قبل از خودکشی، بسیاری از داستانهای چاپنشدهاش را نابود کرد.
طی سالیان گذشته بسیاری از آثار او از جمله «بوف کور»، علیرغم ممنوعیت انتشار، بارها خوانده شده است.
زمان
۳۵ دقیقه
حجم
۸۱٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۳۵ دقیقه
حجم
۸۱٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
جمع وجور و با کیفیت! کاش کتابهای اینچنینی زیاد باشه تو چن دیقه همشو گوش کردم و لذت بردم
یکی از بهترین آثار صادق هدایت
غمگین بود خیلی غمگین
چقدر ناراحت کننده بود
خیلی داستان قشنگی بود اما گویندگان اصلا به شنونده حس خوبی نمیدادن و کارشون خیلی خوب نبود.
داستان به این زیبایی رو اینقدر خلاصه کردن که دیگه شنیدن دلنشین نیست. صدای گوینده ها هم واقعااااا بد بود و گیرایی داستان رو کمتر کرده بود
خوب بود
چون اسم داستان رو خیلی شنیده بودم،تصمیم گرفتم گوش بدم.گویندگی راوی و بازیگران از یک پروژه پیش پا افتاده دانشجویی هم بدتر بود.راوی از اول، داستان رو با حال زار و نزار میخوند.و با وجود چندین غلط املایی و آوایی
متن روان و داستان جذابی داشت اما صدا ها و گویندگی حس شخصیت واقعی رو به شنونده نمیده
عالی💥👏