دانلود و خرید کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته اند

کتاب در خانواده من همه آدم کشته‌اند نوشته‌ بنجامین استیونسن با ترجمه‌ سبا هاشمی‌نسب و گویندگی رامین سلیمی، توسط انتشارات دیجیتال آوای موج کتاب (نشر صوتی) منتشر شده است. این کتاب صوتی در ژانر معمایی و جنایی قرار می‌گیرد و با روایتی طنزآمیز و هوشمندانه، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که هر یک از اعضایش به نوعی با قتل و جنایت درگیر شده‌اند. نویسنده با بهره‌گیری از تجربه‌ی خود در استندآپ کمدی و داستان‌نویسی، اثری خلق کرده که همزمان هم تعلیق و هم شوخ‌طبعی را به شنونده منتقل می‌کند. نسخه‌ی صوتی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته اند

کتاب در خانواده من همه آدم کشته‌اند نوشته‌ی بنجامین استیونسن، داستانی معمایی و خانوادگی را در بستری مدرن و با نگاهی طنزآمیز روایت می‌کند. این کتاب صوتی با محوریت شخصیت ارنست کانینگهام، شنونده را به دل ماجرایی می‌برد که در آن اعضای یک خانواده‌ی عجیب و پرحاشیه، هرکدام به نوعی با قتل و رازهای تاریک گذشته‌شان گره خورده‌اند. روایت کتاب با الهام از سنت رمان‌های معمایی کلاسیک و با ارجاع به قواعد «عصر طلایی» داستان‌های جنایی، ساختاری بازیگوشانه و خودآگاه دارد. نویسنده با شکستن دیوار چهارم و گفت‌وگو با شنونده، فضای متفاوتی خلق کرده و در عین حال، قواعد ژانر را به چالش کشیده است.

ماجرای کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته‌اند از جایی آغاز می‌شود که ارنست، راوی داستان، اعتراف می‌کند که در خانواده‌اش همه آدم کشته‌اند و خودش هم از این قاعده مستثنا نیست. با ورود به یک دورهمی خانوادگی در یک استراحتگاه کوهستانی، رازها و تنش‌های قدیمی دوباره زنده می‌شوند و قتل‌های جدیدی رخ می‌دهد. کتاب با ترکیب عناصر طنز، تعلیق و نقد اجتماعی، تصویری چندلایه از خانواده، وفاداری و حقیقت ارائه می‌دهد.

رمان در خانواده من همه آدم کشته‌اند با واکنشی روبه‌رو شد که به همان اندازه‌ی راوی‌اش جسور و پرحرف بود. منتقدان و خوانندگان عموماً توافق داشتند که نخستین رمان معمایی بنجامین استیونسن اثری هوشمندانه، بامزه و سرشار از اعتمادبه‌نفس است، اما همیشه موافق نبودند که این اعتمادبه‌نفس کاملاً موجه است. بسیاری از منتقدان از بازیگوشی کتاب در شکستن قواعد کلاسیک داستان‌های کارآگاهی - از اشاره‌ی مستقیم به سرنخ‌ها و ساختار روایت گرفته تا تأکید بر اصل بازی جوانمردانه - استقبال کردند و آن را نامه‌ای عاشقانه به ژانر دانستند، نه هجویه‌ای از آن. موفقیت تجاری کتاب و حرکت سریعش به‌سوی اقتباس تلویزیونی نیز این احساس را تقویت کرد که استیونسن به نیاز مخاطبانی دست یافته که خواهان داستان جنایی‌ای هستند که دقیقاً می‌داند چه می‌کند و از گفتن آن ابایی ندارد. با این حال، همان ویژگی‌هایی که برای کتاب طرفدارانش را به ارمغان آورد، زمینه‌ساز تندترین انتقادها هم شد. منتقدان کم‌اقبال‌تر معتقد بودند که عناصر فراداستانی بیش از حد استفاده شده‌اند و درست در لحظاتی که تعلیق باید اوج بگیرد، خواننده را از داستان بیرون می‌کشند. به نظر برخی، رمان آن‌قدر سرگرم توضیح دادن هوشمندی خودش است که فرصت کمی برای عمق احساسی باقی می‌گذارد؛ به‌گونه‌ای که اعضای خانواده بیشتر به مظنونان و ابزارهای ساختاری شبیه‌اند تا انسان‌هایی کاملاً پرداخت‌شده. برای این گروه، کتاب بیشتر اثری بود برای تحسین ذهنی تا تجربه‌ی عاطفی-معمایی که بیش از آنکه هیجان ایجاد کند، سر تکان دادنِ تأییدآمیز برمی‌انگیخت.

با این همه، نکته‌ی قابل توجه در واکنش‌ها این است که حتی منتقدان نیز جاه‌طلبی کتاب را انکار نکردند. کمتر کسی آن را تنبلانه یا تقلیدی دانست؛ بحث اصلی بر سر این بود که آیا خودآگاهی اثر به غنای معما کمک کرده یا آن را خفه کرده است. همین دوگانگی جایگاه رمان را در ادبیات جنایی معاصر تعریف می‌کند: اثری که به همان اندازه که مخاطب را به حل معما دعوت می‌کند، او را به گفت‌وگو و بحث می‌کشاند. چه دوستش داشته باشید و چه نه، واکنش‌ها نشان می‌دهند که کتاب دست‌کم در یک چیز کاملاً موفق بوده است: اینکه مردم را وادار به صحبت کند.

خلاصه کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته اند

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته‌اند با اعتراف صریح راوی، ارنست کانینگهام، آغاز می‌شود: «در خانواده‌ی من همه آدم کشته‌اند.» ارنست که خود را راوی معتمد معرفی می‌کند، شنونده را به دل ماجرایی می‌برد که با قتل، پول نقد، رازهای خانوادگی و گذشته‌ای پر از ابهام گره خورده است. داستان با حادثه‌ای شبانه شروع می‌شود؛ جایی که برادر ارنست، مایکل، با ماشینش به خانه می‌آید و اعتراف می‌کند که به مردی زده است. اما ماجرا پیچیده‌تر از یک تصادف ساده است: مرد تیر خورده، مقدار زیادی پول نقد در ماشین است و تصمیم‌های عجولانه، خانواده را وارد مسیری بی‌بازگشت می‌کند. سه سال بعد، اعضای خانواده برای یک دورهمی اجباری در یک استراحتگاه کوهستانی جمع می‌شوند. گذشته‌ی تلخ، دادگاه، زندان و رازهای ناگفته میان اعضا سایه انداخته است. هرکدام از شخصیت‌ها با انگیزه‌ها و زخم‌های خود وارد این تعطیلات می‌شوند و به‌تدریج، قتل‌های جدیدی رخ می‌دهد. ارنست که همزمان نقش راوی، شاهد و کارآگاه را دارد، تلاش می‌کند حقیقت را کشف کند و در عین حال، با طنز و خودانتقادی، قواعد داستان‌های معمایی را به بازی می‌گیرد. روایت کتاب با لایه‌های متعدد، شوخی‌های تلخ و پیچیدگی‌های خانوادگی، شنونده را تا انتها در تعلیق نگه می‌دارد.

چرا باید کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته اند را بشنویم؟

کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته‌اند با ترکیب طنز، تعلیق و نقد اجتماعی، تجربه‌ای متفاوت از داستان‌های معمایی ارائه می‌دهد. روایت اول‌شخص و خودآگاه ارنست، شنونده را به دل ماجرایی می‌برد که همزمان هم رازآلود و هم سرگرم‌کننده است. نویسنده با ارجاع به قواعد کلاسیک رمان‌های جنایی و بازی با انتظارات مخاطب، اثری خلق کرده که هم برای علاقه‌مندان به معما و هم دوستداران طنز جذاب است. شخصیت‌پردازی دقیق، دیالوگ‌های هوشمندانه و فضاسازی منحصربه‌فرد، باعث می‌شود شنونده با هر فصل بیشتر درگیر داستان شود و تا پایان، انگیزه‌ی کشف حقیقت را حفظ کند. این کتاب صوتی نه‌تنها یک معمای خانوادگی را روایت می‌کند، بلکه به موضوعاتی مثل وفاداری، حقیقت و هویت نیز می‌پردازد و شنونده را به تفکر درباره‌ی مرزهای اخلاقی و خانوادگی وامی‌دارد.

شنیدن کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته اند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

شنیدن این کتاب صوتی به علاقه‌مندان داستان‌های معمایی، دوستداران طنز سیاه، کسانی که به روایت‌های خانوادگی پیچیده علاقه دارند و افرادی که از داستان‌هایی با راوی غیرمعمول و ساختارشکن لذت می‌برند پیشنهاد می‌شود.

درباره بنجامین استیونسن

بنجامین استیونسن نویسنده، فیلمنامه‌نویس و کمدین استرالیایی است که بیش از همه به‌خاطر آثارش در حوزه‌ی داستان‌های جنایی معاصر شناخته می‌شود؛ آثاری که ساختارهای کلاسیک معما را با طنز و خودآگاهی روایی درهم می‌آمیزند. او متولد سیدنی است و پیش از آنکه به‌طور جدی وارد عرصه‌ی رمان‌نویسی شود، مسیر خلاقانه‌ای متنوع را پیموده و در استندآپ کمدی، نویسندگی تلویزیونی و ادبیات کودک و نوجوان فعالیت داشته است. این پیشینه به‌وضوح در آثارش دیده می‌شود، به‌ویژه در گفت‌وگوهای تیزهوشانه، ضرباهنگ طنزآمیز و علاقه‌اش به بازی با فرم روایت.

استیونسن پیش از کسب شهرت بین‌المللی به‌عنوان نویسنده‌ی رمان‌های جنایی، چندین کتاب برای مخاطبان نوجوان و جوان منتشر کرد، از جمله مجموعه‌های Either Side of Midnight و Greenlight که توانایی او را در روایت پرکشش و شخصیت‌پردازی نشان می‌دادند. او همچنین برای تلویزیون و رادیوی استرالیا می‌نوشت؛ تجربه‌ای که به شکل‌گیری سبک روان، صدا‌محور و مخاطب‌پسند او کمک کرد.

نقطه‌ی عطف حرفه‌ای استیونسن با انتشار رمان در خانواده من همه آدم کشته‌اند در سال ۲۰۲۲ رقم خورد؛ یک داستان معمایی متفاوت که به‌خاطر رویکرد فراداستانی و طنز سیاهش توجه گسترده‌ای را جلب کرد. موفقیت این کتاب جایگاه او را به‌عنوان صدایی متمایز در ادبیات جنایی تثبیت کرد و به انتشار دنباله‌ای با عنوان در این قطار همه مضنون‌اند انجامید. آثار استیونسن اغلب مستقیماً با قواعد ژانر وارد گفت‌وگو می‌شوند و در عین ارائه‌ی معماهای دقیق، خواننده را به اندیشیدن درباره‌ی خودِ داستان‌های معمایی دعوت می‌کنند.

استیونسن که به ایجاد تعادل میان شوخ‌طبعی و دقت فنی شناخته می‌شود، همچنان به نوشتن داستان‌های جنایی ادامه می‌دهد و در کنار آن در حوزه‌ی فیلمنامه‌نویسی و کمدی نیز فعال است. افزایش مخاطبان بین‌المللی او نشان‌دهنده‌ی توانایی‌اش در نوسازی ژانرهای سنتی، بدون از بین بردن لذت‌های آشنای آن‌هاست؛ ویژگی‌ای که او را به یکی از نویسندگان خلاق و قابل‌توجه معاصر در ژانر معمایی تبدیل کرده است.

بخشی از کتاب صوتی در خانواده من همه آدم کشته اند

«در خانوادهٔ من همه آدم کشته‌اند. برخی از ما، آن زرنگ‌ترها، بیش از یک بار آدم کشته‌ایم. نمی‌خواهم شلوغش کنم، اما حقیقت همین است و وقتی خواستم نوشتن این داستان را آغاز کنم، هرچند که با یک دست سخت است، فهمیدم تنها راه انجامش گفتن حقیقت است. بدیهی به نظر می‌رسد، اما رمان‌های معمایی مدرن گاهی فراموشش می‌کنند. آن‌ها بیشتر شامل حقه‌های نویسنده‌اند: آنچه در آستین دارد، به‌جای آنچه در دست گرفته. صداقت چیزی است که آنچه را «عصر طلایی» داستان معمایی می‌نامیم متمایز کرده؛ کریستی‌ها و چسترتون‌ها. این را از آنجایی می‌دانم که دربارهٔ چطور کتاب نوشتن، کتاب می‌نویسم. نکته این است که قواعدی در کارند. همکاری به نام رونالد ناکس عضوی از این دارودسته بود و یک بار مجموعه‌ای از این قواعد را نوشت؛ البته نامشان را «فرمان» گذاشت. این فرمان‌ها در بخش آغازی کتاب که همه آن را جا می‌اندازند آمده، اما باور کنید ارزش برگشتن را دارد. اصلاً باید گوشه‌اش را تا کنید تا گمش نکنید. اینجا با جزئیاتش حوصله‌تان را سر نمی‌برم، اما چکیده‌اش این است: قاعدهٔ طلایی عصر طلایی عبارت است از «بازی جوانمردانه». البته این کتاب رمان نیست. همهٔ این اتفاقات برای من افتاده، اما بالاخره من هم درگیر قتلی برای حل کردن می‌شوم. در واقع چند تا. خب، دارم جلوجلو می‌روم.»