دانلود و خرید کتاب صوتی روایت های زنانه
معرفی کتاب صوتی روایت های زنانه
کتاب صوتی روایت های زنانه نوشتهٔ رضا فیاضی است. اعظم حبیبی و مونا خجسته و شقایق فروبار و کتایون صفویه مقدم و فریبا حاجی محمدی گویندگی این کتاب صوتی را انجام دادهاند و انتشارات دیجیتال آوای موج کتاب (نشر صوتی) آن را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی مجموعه داستان کوتاهی دربارهٔ زنان و دنیای آنها.
درباره کتاب صوتی روایت های زنانه
کتاب صوتی روایت های زنانه با روایتهایی زنانه به دنیای زنان وارد شده و با نگاهی متفاوت قصهٔ زنهایی را گفته است که مخاطب را خیلی ساده با افکار، دغدغهها و شادیها و غمهای خود همراه میکند. این کتاب صوتی پنج داستان کوتاه دربارهٔ پنج زن را در بر گرفته است؛ زنانی که با عشق و دلبستگی و در نهایت، مواجهه با ترکشدن به زندگی ادامه میدهند. اولین روایت، هنرپیشهٔ میانسالی را معرفی کرده است که عاشقانه همسرش را دوست دارد، اما زندگیاش شبیه آن چیزی نشده که انتظارش را میکشیده است. داستان دیگر، روایت دختر جوانی است که معشوقش مفقودالاثر شده، اما این عشق همیشه همراه دختر مانده است؛ حتی امروز که با دیگری ازدواج کرده. سومین روایت، داستان عشق و دلدادگی و دوری «بیبی جان» از زبان «نیلوفر» است؛ مادربزرگی که سالها در انتظار وصال معشوق بود و به او نرسید و اکنون پس از درگذشتش، نیلوفر آن را روایت میکند. روایت چهارم، بهگفتهٔ نویسنده بر اساس یک داستان واقعی شکل گرفته است؛ داستانی پیرامون یک زن و شوهر عاشق و سوءتفاهم و اختلاف و در نهایت، خیال باطل خیانت. پنجمین روایت هم از زنی میگوید که آن قدر دلبستهٔ شوهرش است که تصور زندگی بدون او را محال میداند و در نهایت پس از چشیدن طعم تلخ ترکشدن، دوباره برخاسته و عشق را در خود یافته و شکوفا کرده است.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی روایت های زنانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره رضا فیاضی
رضا فیاضی متولد ۱۳۳۲ در اهواز، بازیگر سینما و تئاتر و نویسندهای ایرانی است. او از سال ۱۳۵۵ فعالیت خود را در سینما و تلویزیون آغاز و شخصیتهای بسیاری را خلق کرد که از جملهٔ آنها میتوان به شخصیت «آقای جمالی» در مجموعهٔ تلویزیونی «زیزی گولو» اشاره کرد. او علاوهبر بازیگری، قلمی توانا و ذوقی سرشار در نوشتن داشته است. «روایتهای زنانه»، «الو... اینجا پدری به قتل رسیده»، «ت»، «مثل تئاتر»، «بازیگر و بانوی نیلوفر» از آثار مکتوب رضا فیاضی است.
بخشی از کتاب صوتی روایت های زنانه
«بیبی جان هفتادوهشت سال داشت که دار فانی را وداع گفت و ترک دنیا کرد. البته به نظر کارشناسی من که کوچکترین نوهی بیبی جان و از همه نوههایش به او نزدیکتر بودم (به گفته خودش و اعتراف همه اهل خانه) مامانبزرگ خیلی سالها پیش تارکدنیا شده و پشت به دنیا و آینده کرده بود. از آن زمانی که عمه شوکت دختر بزرگش دل او را شکست و سرسختانه با ازدواج بیبی جان و دکتر حکمت مخالفت کرد. حالا دلیل عناد عمه خانم همیشه مخالف (من به او لقب عمه همیشه مخالفم دادهام) با دکتر حکمت چه بوده و چرا بشدت با ازدواج آنان مخالفت کرده و سد سکندری شده بود برای جلوگیری از این وصلت، بقول خود بیبی جان، اله و علم.
من با همه هوش و ذکاوتم که معروف خاص و عام بود تا قبل از مرگ بیبی جان چیزی از این موضوع نمیدانستم. کسی هم در این مورد حرفی به میان نیاورده و چیزی نگفته بود. برای همین این راز با سکوتی تلخ و گزنده به دست فراموشی سپرده شد. سکوتی تلخ و دردناک که بیبی جان را به گوشه عزلت و تنهایی کشاند و تا آخر عمر نازنینش با کسی از اهل خانه همکلام نشد مگر من؛ و این من بودم که خواستههای بیبی جان را به گوش دیگران میرساندم و آنها اجرا میکردند.
سینه بیبی جان پر از قصهها، شعر و آتل متل بود و برای هر حرفی که میزد یک ضربالمثل تروتازه از آستینش میکشاند بیرون که تضمین حرفهایش باشد. مثلاً اگر (همین عمه خانم مخالفم) از سر زیرکی و بدجنسی کاری میکرد تا بقول معروف خرش از پل بگذرد؛ اما در این کار خودش را دانا و خرسند میدانست که خب ما اینیم دیگه... فوراً با یک ضربالمثل فتیلهاش را میکشاند پایین و باعث میشد مسخره دیگران بشود. با همین ضربالمثل «زدم چهچه بلبل که خرم بگذرد از پل.»»
زمان
۲ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۱۵۳٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۴۷ دقیقه
حجم
۱۵۳٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
پیشنهاد میکنم اشعار رضا فیاضی را که من باشم به گوش جان بشنوید