دانلود و خرید کتاب صوتی گربه صفتی

کتاب صوتی گربه صفتی نوشتهٔ جان گری و ترجمهٔ مهدی مومنی نیا است. گویندگی این کتاب صوتی را نگار نیکدل انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی سنت‌های تفکر اخلاقی غرب.

درباره کتاب صوتی گربه صفتی

کتاب صوتی گربه صفتی (Feline Philosophy: Cats and the Meaning of Life) را حاوی بحث و جدلی کوتاه در تقابل با برخی سنت‌های تفکر اخلاقی غرب دانسته‌اند. این کتاب صوتی به قلم یک استاد دانشگاه، متخصصِ فلسفهٔ سیاسی و پژوهشگر تاریخ به نام «جان نیکلاس گری» (John Nicholas Gary) نوشته شده است. جان گری در این کتاب منتخبِ آمازون، تلاش کرده تا از طریق بررسی رفتار گربه‌ها به مباحث فلسفی دربارهٔ زندگی و معنای آن بپردازد. او با درهم‌آمیختن دانش خود از فلسفه و علاقه‌ای که به موشکافی واکنش‌های رفتاری گربه‌ها داشته، مخاطب را به چالش کشیده است تا نگاهی متفاوت به زندگی و مفهوم آن داشته باشد. این نویسنده مترصد آن است تا با کاوش در زندگی و کنش‌ و واکنش‌های گربه‌ها، پاسخی برای پرسش‌های بی‌پایانِ بشر در درک خود ارائه دهد. او را از زمرهٔ فیلسوفان باورمند به بدبینی فلسفی می‌دانند؛ نگرشی که برای زندگی، معنا و هدف چندانی متصور نیست. به‌باور او ارادهٔ آزاد توهمی بیش نیست و ذات مشترکی که بتوان آن را خصیصهٔ منحصربه‌فرد انسان‌ها دانست که مشخصهٔ متمایزکنندهٔ انسان از حیوان باشد، وجود ندارد. فیلسوفان و نویسندگان بسیاری در طول زندگی خود شیفتهٔ گربه‌ها بوده‌اند. این‌بار همراه شوید با جان گری در کتاب صوتی گربه صفتی.

شنیدن کتاب صوتی گربه صفتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه درمورد سنت‌های تفکر اخلاقی غرب از رهگذر گربه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان گری

جان گری، نویسندهٔ کتاب «ولتر»، در زمان نوشتن این کتاب استاد اندیشهٔ اروپایی در دانشگاه اقتصادی سیاسی لندن (ال.اس.ئی) بود. او که در سال ۲۰۰۸ بازنشسته شد، مؤلف کتاب‌های متعدد از جمله «آیزایا برلین» و نویسندهٔ دائمی نشریاتی چون گاردین، نیواستیسمن،‌ تی.ال.اس و نیویورک تایمز بوک ریویو بوده است.

بخشی از کتاب صوتی گربه صفتی

«روزی روزگاری فیلسوفی با اطمینان کامل به من گفت که گربه‌اش را متقاعد کرده که گیاه‌خوار شود. یقین داشتم که دارد شوخی می‌کند. از او پرسیدم که چگونه به این موفقیت دست یافته؟ آیا به گربه‌اش لقمه‌هایی گیاهی با طعم موش می‌داد؟ آیا گربه‌اش را به منزله‌ی الگویی برای گربه‌های دیگری که مقید به گیاه‌خواری‌اند معرفی کرده بود؟ یا با گربه‌اش جروبحث کرده و متقاعدش کرده بود که گوشت‌خواری اشتباه است؟ این پرسش‌ها به مذاق هم‌صحبتم خوش نیامد.

متوجه شدم که او واقعاً بر این باور است که آن گربه رژیم غذایی بدون گوشت را انتخاب کرده است. در نتیجه گفت‌وگوی‌مان را با یک پرسش به پایان رساندم: آیا آن گربه به بیرون هم رفت‌وآمد دارد؟ پاسخ داد بله. همین نکته معما را حل کرد. به‌وضوح پیدا بود که گربه با رفتن به خانه‌های دیگر و شکارکردن تغذیه می‎‌کند. اگر هم لاشه‌ای را به خانه بیاورد – متأسفانه شیوه‌ای است شایع در میان گربه‌هایی که به زیور اخلاق مزین نیستند- فیلسوف فضیلتمند ما تدبیری اتخاذ کرده که توجهی به آن نداشته باشند.

دشوار نیست تصور کنیم که گربه‌ی هدف در این آزمایشِ تربیت اخلاقی به این انسانِ در نقش معلم چگونه می‌نگرد؛ خیلی زود به رفتار عجیب فیلسوف بی‌تفاوت می‌شود. گربه‌ها به‌ندرت کاری را انجام می‌دهند مگر این که هدف مشخصی را دنبال کنند، یا این که آن‌ کار باعث لذت آنی‌شان شود. گربه‌ها بزرگ‌ترین واقع‌گرایان‌اند. آن‌ها در مواجهه با حماقت انسان‌ها اصلاً خودشان را درگیر نمی‌کنند.»