دانلود و خرید کتاب صوتی سفر بخیر آقای رئیس جمهور
معرفی کتاب صوتی سفر بخیر آقای رئیس جمهور
کتاب صوتی «سفر بهخیر آقای رئیس جمهور» نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز با ترجمهٔ فرزام حبیبی اصفهانی و گویندگی امین شکوهی در واوخوان منتشر شده است.
درباره کتاب سفر بخیر آقای رئیس جمهور
این کتاب چهارمین مجموعهٔ داستانهای کوتاه گابریل گارسیا مارکز و شامل یازده داستان کوتاه است. به گفتهٔ خود نویسنده، این داستانها گوشهای از خاطرات او است که آنها را بازآفرینی کرده است.
عناوین داستانهای این کتاب صوتی به این ترتیب است:
سفر بهخیر آقای رئیس جمهور
قدیسه
زیبای خفته و هواپیما
رؤیاهایم را میفروشم
فقط آمدم که تلفن کنم
ارواح ماه اوت
ماریا دوسپراسرس
باد شمالی
تابستان خوش دوشیزه فوربس
نور شبیه آب است
رد خون تو در برف
داستان سفر بهخیر آقای رئیس جمهور دربارهٔ مردی است که پیش از این رئیسجمهور یکی از کشورهای آمریکای جنوبی بوده و به شکلی ناشناس به ژنو سفر میکند. یکی از هموطنان مهاجر او رئیسجمهور را میشناسد و او را به خانهاش دعوت میکند.
کتاب سفر بخیر آقای رئیس جمهور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به داستان کوتاه و آثار مارکز پیشنهاد میشود.
درباره گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۲۸ در کلمبیا به دنیا آمد. او داستاننویس و رماننویسی است که به حرفۀ روزنامهنگاری نیز مشغول بود. مارکز خبرنگار و منتقد فیلم نیز بود و نمایشنامه و فیلمنامه هم مینوشت. برخی گابریل گارسیا مارکز را محبوبترین و شاید بهترین نویسنده در اسپانیا، پس از سروانتس، میدانند. این نقل قولی از کارلوس فونتس (نویسنده) است.
مارکز در کودکی، پیوسته، در معرض افکار، باورها و قصههای خیالی و خرافاتی مردم اطرافاش بود. بهطوریکه تفکیک خیال و واقعیت از یکدیگر برایش سخت و دشوار شده بود. این نویسندۀ مشهور، در دوران جوانی، در رشتۀ حقوق تحصیل میکرد اما آن را رها کرد و به نوشتن روی آورد.
گابریل گارسیا مارکز نخستین داستان خود را در سال ۱۹۴۶ در یک روزنامه به چاپ رساند. این داستان «سومین استعفا» نام داشت.
درونمایههای تاریخی که حاصل و نشاندهندۀ شناخت گابریل گارسیا مارکز از کشورش است، در آثار او هویداست. سبک نگارشی مارکز را رئالیسم جادویی میدانند. این سبک، در بستری واقعگرایانه، حاملِ رخدادهایی غیرواقعی است.
برخی از آثار وی عبارتاند از: صد سال تنهایی، عشق سالهای وبا، شرح وقایع پیشگوییهای مرگ، تشکیلات سری شیلی، ژنرال در دخمه پرپیچ و خم، مهاجر غریبه، عشق و مصیبتهای دیگر، حقیقت ماجراجوییهای من، کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد، اسیر ساعت شیطانی، یک روز پس از شنبه، خاکسپاری بزرگ مامان و... .
گابریل گارسیا مارکز در سال ۲۰۱۴ در مکزیکوسیتی درگذشت.
بخشی از کتاب سفر بخیر آقای رئیس جمهور
«قهوه را تلخ و به آرامی نوشید. آنگاه فنجان را روی نعبلکی برگرداند تا پس از گذشت این همه سال باز هم سرنوشتش را از تهنشین قهوه پیشبینی کند. طعم خوش قهوه، برای لحظاتی زودگذر، افکار ناخوشایند را از او دور کرد. آنگاه گویی در ادامهی همان افسونگری، احساس کرد که کسی او را زیر نظر دارد. بدون اینکه تغییر حالت دهد، روزنامه را ورق زد. اما از بالای عینک، نگاهی به آن مرد انداخت که چهرهای اصلاح نشده داشت و رنگ پریده بود. کلاهی هم بر سر و کتی از جنس پوست گوسفند بر تن داشت.
مرد، بلافاصله نگاهش را از او برگرداند تا با نگاه او تلاقی نکند.
آشنا به نظر میرسید. در راهرو بیمارستان بارها از کنار یکدیگر عبور کرده بودند و حتی یک بار نیز او را در حالی که در کنار دریاچه دیده بود که موتورسواری میکرد. اما به نظرش نمیآمد که آن مرد او را شناخته باشد. شاید هم فقط از همان کابوسهایی بود که گاه و بیگاه به سراغش میآمد.
بدون هیچ شتابی روزنامه را خواند. اثر دلنشینی که ندای ویلن سل برامس رویش داشت، باعث میشد تا درد درونش را به باد فراموشی بسپارد. از جیب جلیقهاش، ساعت کوچک طلاییاش را بیرون آورد و نگاهی به آن انداخت. آنگاه دو قرص مسکن را با آخرین جرعهی آب معدنی بلعید و پیش از اینکه عینک را از چشم بردارد، نگاهی دیگر به کف فنجان قهوه انداخت. بیاختیار لرزید. انگار که تردید در آنجا تلنبار شده بود. بعد، صورتحساب را پرداخت. پول خردی هم بابت انعام به آن اضافه کرد. عصا و کلاهش را برداشت و از کافه بیرون آمد. به آرامی از کنار باغچههایی گذشت که باد، گلهای آن را شکسته بود. هرچه جلوتر میرفت، احساس میکرد که بیشتر از شر آن کابوس خلاص میشود.
اما ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنید. ایستاد و به عقب برگشت. مردی که او را تعقیب میکرد نیز ایستاد تا به او برخورد نکند. بیش از چهار، پنج اینچ با او فاصله نداشت و با چشمانی وحشتزده به او خیره شده بود.»
زمان
۵ ساعت و ۲۴ دقیقه
حجم
۲۹۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵ ساعت و ۲۴ دقیقه
حجم
۲۹۷٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد