دانلود و خرید کتاب دانه های قهوه مریم رعنایی
تصویر جلد کتاب دانه های قهوه

کتاب دانه های قهوه

نویسنده:مریم رعنایی
انتشارات:انتشارات نظری
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب دانه های قهوه

کتاب دانه‌های قهوه نوشتهٔ مریم رعنایی مجموعه‌ای است از دل‌نوشته‌های نویسنده با نثری شاعرانه که تحت عنوان دانه‌های قهوه گرد آمده‌اند. این مجموعه در انتشارات نظری به چاپ رسیده است.

اما مبارزه بر ضد «بلندافرا» منتهی به اسرار سحرآمیز و رمانتیک و غیرعادی‌تری، مانند یک سلسله سوء‌تفکرهای متوالی پیچیده که توسط چند رشته خط منظم، تنظیم شده بود را تشریح می‌کردکه این اعمال در نتیجه تعصب در یک کلمه جدید صورت می‌گرفت و حتی قهرمانان سطح سپید، تفکر و تندگویی را به صورت کسانی درمی‌آوردند که آنان حرکت عظیم‌اش را به جایی می‌رساندند که برای توفیق در کشف اسرار بازگویاننده، ردیف‌های مخفی در خدمت روشنفکران هم پایه وارد می‌شدند.

بدون تردید، نتیجه نهایی کتاب «دانه‌های قهوه» پیروزی نای و نی است که در سرتاسر کتاب، تفکرات ناب و دست نخورده کسانی را که بوی عظمت و اقتدارشان در همه جای این سرزمین عطرافشانی کرده‌اند معرفی شده است. آنان کسانی بودند که وجود خویش را با جهش‌های ناگهانی به اثبات رساندند و هیچ‌گاه به لالائی‌های خواب‌آور راحت‌طلبی و وعده‌های فریبنده دل خوش نکردند. بدون تردید! عمل آنها با سر و صدا همراه نبوده، بلکه با خرد مسیر تکامل خویش را پیموده‌اند.

درباره کتاب دانه های قهوه

اینک شش سال از تاریخ وقوع عطر دانه‌های قهوه گذشته است که منِ من درباره‌ی رهایی مسافر بزرگراه از چنگال بی‌رحمی «پست خارا» با اندیشه‌ها و مشاهدات دقیق و ریزبینانه‌ام جهش ادبی زده‌ام و جهش این خشم و عصیان و رسیدن به آرامش از دست رفته را بازمی‌شناسم. از این پس چگونگی تصادفات و برخوردها دگرگون خواهد شد، در حالی که علت این برخوردها به جای خود باقی مانده است. خواندن این ماوقع و عطر دانه‌هایی که خوب دم کشیده است، شما را به مقایسه وامی‌دارد که باید بین شب وقایع و بروز واقعیات امروز حرفی نو به عمل آورید. و این مقایسه و باز نگری روشنفکرانه تمام اشکالاتی که در راه ما به نفع امیدهایی است که در کیمیاگری منِ من و خویشتن او، به آن دوران رسیده‌ایم. برای این که ما حق داریم، پیروزی ما قطعی است. افتخار می‌کنیم که حق داریم. قوی هستیم چون حق داریم و مطمئن قدم برمی‌داریم که حق... حق است «من ِمن و بزرگراه، مسافر»

من همواره مثل ایمانی از اجناس معصومیت در مذاق بودن‌ها، به بالا رفتن از پلکان نور در پیاله شب اندیشیده‌ام. بنای ظالمانه‌ٔ دردها و مصائب بالای سرِ من، برای من پشت کاجستان‌ها سدی نشد و حرف تازه‌ای برای من نداشت. شاخ پیچک، رسیدن و حیات، قطره‌های عبودیت را در من سیر نوشانید و پس از آن چیزی که مرا به خود جلب کرد، پایه‌های استوار بودن‌ها، خواستن‌ها و نگاه تیزبین عقاب ابرهایی بود که سپید بودند و پاک و همواره به من می‌گفتند و حالا نیز می‌گویند: «حضور سبز دستانت میان شبدرها خراش صورت احساس را در هوشیاری مرمت می‌کنند. شتاب باید کرد تا رسیدن به گاهواره چراغی که از سقف خواستن‌ها آویزان است، تنها یک قدم باقی‌ست.»

کتاب دانه های قهوه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به متون شاعرانه و مفهومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دانه های قهوه

من همواره تحت مراقبت و تاثیر این اتفاق قرار دارم. اتفاقی که از دیر باز، شب و روز میان کوچکترین جزئیات آن زیسته ام. تمام دنیا می دانند که مسافر بزرگراه به سختی کار کرد و به شدت به خاطر آزادی از "اسارتی که از آن بیزار بود" رنج برد. اما هیچ‌کس این امر را بهتر از من نمی‌شناسد. من در این سال های پر آشوب که در زندگی او شریک بودم، توانستم بردباری، کوشش خستگی ناپذیر و فداکاری مطلق و بی‌قید و شرط او را در راه ادعایی که یک عمر به خاطر آن گریست، ببینم.

من سخت کوشی کلماتم را در بشارتی مطلق، بی‌انتها می‌شوم تا روحم به سادگی این مطلب را نقل کند. نقل کند که چگونه مسافر بزرگراه درون زندگی من تعبیر شد و چگونه نفوذ جان سخت عشق و پراعتبار او در من ریشه دواند. تا این که "منِ من، در خویشتن او" قسمتی از وی شدم و او تغییرات معجزه‌آسایی در تمامیت سرنوشت من به وجود آورد. شما با این شرح می توانید مسافر بزرگراه را از دریچه چشم دنیای منِ من ببینید و او را چون راز شیرینی که آشکار کردنش از منِ من است، همان‌گونه که من او را شناخته‌ام، بشناسید. منی که او را نخستین بار، سال هزار و سیصد و شصت و هشت دیدم، هنگامی که توسط پدرم برای ماموریت جدید پرواز با بال‌های بر افراشته، انتخاب شده بودم تا به افسانهٔ شخصی‌ام، در روح جهان دست پیدا کنم، دیدم.

بال‌های برافراشته شده؛ همان رمز و تمثیلی است که با برخورداری از اصول و مبانی مشترک و یگانهٔ خود، دلالت بر معانی مجرد و امور حسی و قابل تصور دارد و من می‌توانم اقرار کنم، نخستین اثری که از او در ذهنم باقی مانده شورانگیز بود. احساسی که با شگردهای بیانی و نوعی اعتدال، تناسب و توازن اساسی در وجود من برقرار نمود. حالت رمز و راز گونه‌اش در سلسله امور مجازی، نماینده و نمودار چیزی در امور حقیقی بود. و لفظ خاص آن از معنی جدا و مجازا به معنی دیگری اطلاق می‌شد که شگرف بود و حقایق در پرده رموز نموداری را رسوا می‌ساخت و هر کس که این حالت او را می‌دید، به قدر فهم و ذوق خویش، از این رموز دوست‌داشتنی برداشتی خاص داشت و راز ماندگاریش، همین ویژگی نهفته در سلول‌های بنیادین اوست.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۱۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان