دانلود و خرید کتاب صوتی سکون کلید است

کتاب سکون کلید است نوشتهٔ رایان هالیدی با ترجمهٔ مارال فرخی و گویندگی دادبه دادمهر در انتشارات بذر خرد چاپ شده است. سکون از سرعت توپ می‌کاهد تا به آن ضربه بزنیم. ما به طور طبیعی صاحب سکون هستیم اما دسترسی به آن برایمان آسان نیست. شخص برای شنیدن صدای سکونی که با او سخن می‌گوید واقعاً باید گوش دهد.

درباره کتاب سکون کلید است

«سکون» از آشنایی با جنبشی جهانی و رویکردی به نام کندزیستی بود که اهمیت پیدا کرد؛ جنبشی که از دغدغه‌های ایتالیایی‌های معترض به فست‌فود آغاز شد و راه خود را به جنبه‌های دیگر زیستن گشود. برای دستیابی به سکون باید بر سه قلمرو تمرکز کنیم؛ سه‌گانه‌ٔ جاودانه‌ٔ ذهن، روح، بدن، سر، قلب، جسم. در هر قلمرو، برای توقف جنگ با جهان و با خودمان و ایجاد آرامش و صلح پایدار درونی و بیرونی، در پی کاهش اختلالات و آشفتگی‌هایی هستیم که سکون را ناممکن می‌کنند.

در این کتاب با داستان کوشش‌ها و کامیابی‌های جان اف.کندی، فرد راجرز، آن فرانک و ملکه ویکتوریا را خواهید شنید و نیز داستان‌هایی درباره‌ٔ مسیح، تایگر وودز، سقراط، ناپلئون، جان کیج آهنگساز، ساداهارو آه، رُزین کش، دوروثی دی، بودا، لئوناردو داوینچی، سقراط و مارکوس اورلیوس آشنا خواهیم شد. به رمان‌ها، شعرها، متون فلسفی و تحقیقات علمی هم سر خواهیم زد و هر مکتب فکری و هر عصری که بتوانیم در آن‌ها استراتژی‌هایی پیدا کنیم که کمکمان کند افکارمان را جهت داده، احساساتمان را پردازش کنیم و بدنمان را رام کنیم، از دستمان در امان نخواهد بود.

این کتاب به شما وعده می‌دهد محل کلید را نشان دهد و این فراخوان نه فقط برای در اختیار گرفتن سکون بلکه برای تابانیدن نور آن مثل خورشید و ستاره به بیرون و بر جهانی است که بیش از همیشه به نور احتیاج دارد.

کتاب سکون کلید است را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سکون کلید است

جان اف.کندی با روشن‌اندیشی، خردمندی، شکیبایی و چشمانی تیز که ریشه‌ی وضعیت بغرنج و درگیری فتنه‌انگیز را می‌دید، جهان را از یک هولوکاست اتمی حفظ کرد.

شاید بتوان گفت کندی، در کمتر از دو هفته، توانست به مرحله‌ی وضوحی برسد که در این متن باستانی چینی، به نام دائودجینگ، درباره‌اش صحبت شده. او، این‌چنین به نابودی اتمی خیره شده بود:

بیمناک همچون کسی که بر رود یخ‌زده‌ای قدم می‌گذارد

هوشیار همچون جنگجویی در قلمرو دشمن

خوش‌خو همچون یک میهمان

روان همچون یخی در حال آب شدن

شکل‌پذیر همچون قطعه‌ای چوب

پذیرا همچون یک دره

زلال همچون لیوانی پر از آب

یک دائویست می‌گوید او آب‌های گل‌آلود ذهنش را به سکون واداشت تا زمانی‌که توانست از پس آن‌ها چیزها را ببینید. می‌توانیم برای توصیف کاری که کندی انجام داد، تصویری از امپراتور مارکوس اورلیوس۳۴ را وام بگیریم که خودش هم فیلسوفی رواقی بود و به چالش‌ها و بحران‌های بی‌شماری چشم دوخت و آن‌ها را از میدان به در کرد؛ کندی همچون صخره‌ای بود که امواج مدام با سروصدا به آن برخورد می‌کنند و خود استوار و پابرجا می‌ماند و امواج دریا همچنان در اطرافش در خروشند.

هر یک از ما در زندگی‌مان با بحران مواجه خواهیم شد. شدت بحران ممکن است کمتر از چیزی باشد که کندی با آن روبه‌رو بود، اما برای ما مهم است؛ کسب‌وکاری در آستانه‌ی فروپاشی، یک طلاق تلخ یا تصمیم‌گیری درباره‌ی آینده‌ی حرفه‌مان، لحظه‌هایی هستند که تمام بازی به ما بستگی دارد. این موقعیت‌ها تمام منابع ذهنی ما را طلب می‌کنند. یک پاسخ احساسی و واکنشی فکرنشده و نسنجیده مسئله را حل نمی‌کند. اگر می‌خواهیم کارها را روبه‌راه کنیم و بهترین عملکرد را داشته باشیم باید از کارهای نسنجیده و احساسی اجتناب کنیم.

چیزی که به کارمان می‌آید همان سکونی است که کندی از آن استفاده کرد، همان آرامش و ذهن گشوده و شفقت و روشن‌بینی او درباره‌ی چیزی که واقعاً اهمیت داشت.

در چنین موقعیتی ما باید:

- با تمام وجود حضور داشته باشیم.

- ذهنمان را از پیش‌فرض‌ها خالی کنیم.

- وقت بگذاریم و حوصله به خرج دهیم.

- آرام بنشینیم و تأمل کنیم.

- از حواس‌پرتی بپرهیزیم.

- روی نظر خودمان پافشاری نکنیم و با دیگران مشورت کنیم.