دانلود و خرید کتاب صوتی مربع های قرمز
معرفی کتاب صوتی مربع های قرمز
کتاب صوتی مربع های قرمز نوشتهی زینب عرفانیان مجموعهای از خاطرات حاج حسین یکتا، از زمان کودکی تا پایان دفاع مقدس است. این کتاب توسط نشر سماوا با گویندگی ایوب آقاخانی به صورت صوتی منتشر شده است.
درباره کتاب صوتی مربعهای قرمز
بازماندگان جنگ تحمیلی گنجینهای از خاطرات باارزش در دل خود دارند. هرکدام که لب به سخن باز میکنند زوایای تازهای از رشادتها، جوانمردیها و ایثار رزمندگان هشت سال دفاع مقدس مشخص میشود. در این میان برخی از همرزمان شهدا هستند که به واسطه سمت و مسئولیتشان در جنگ، اطلاعات و خاطرات بیشتری از آن دوران دارند. یکی از این افراد حاج حسین یکتا است. ایشان در زمان جنگ مسئول آمار گردان (در عملیات بدر) بود و خاطرات بسیاری از شهدا در دل خود دارد.
کتاب صوتی مربع های قرمز از کودکی حسین یکتا در محلهای به نام خاکفرج قم شروع میشود. روزگاری که کشور دستخوش تغییراتی بزرگ بود و صدای انقلاب همه جا شنیده میشد.
دوران کودکی به سرعت سپری شد و جای خود را به نوجوانی داد. او از زمانی روایت میکند که میخواست به جبهه برود ولی هنوز به سن قانونی نرسیده بود. دوستان بزرگتر از خودش یکی پس از دیگری راهی جبهه میشدند، ولی حسین هنوز نتوانسته بود. مثل خیلیها تصمیم گرفت شناسنامهاش را دستکاری کند، اما تلاش ناموفقی بود.
مربعهای قرمز شرح حال نوجوانی است که به زحمت موفق شد راهی جنگ شود و این تازه اول ماجرای زندگی او بود. ابتدای راهی که در انتها، او ماند و کولهباری از خاطرات.
چرا نام این کتاب، مربعهای قرمز است؟
شاید در اولین برخورد با اسم این اثر، برایتان سؤال پیش بیاید که چرا مانند خیلی از کتابهای دیگر محدود به نامی از راوی یا نشانی از جبهه و جنگ نیست. چرا مربع؟ چرا قرمز؟
روای خاطرات، که در زمان جنگ مسئول آمارگیری بود، همیشه همراه خود دفترچهای داشت. روی برگههای آن نام افراد لشکر را نوشته بود. هرکدام که به شهادت میرسیدند جلوی اسمشان با خودکار قرمز مربعی میکشید. بعد از مدتی آرزویش این شد روزی یکی از این مربعها هم کنار اسم خودش کشیده شود. اما دفترچه بعد از مجروحیت حسین یکتا در عملیات بدر، از ناحیه شکم، غرق در خون شد.
کتاب صوتی مربع های قرمز بیش از صد روایت از شهدا را در خود جای داده است. شهدایی که هرکدام میتوانند به تنهایی موضوع یک کتاب باشند. در این کتاب با شهیدانی مانند «مهدی زینالدین» «جعفر احمدی میانجی» «محمد زلفی» و بسیاری از شهدای دیگر آشنا خواهید شد. زینب عرفانیان، نویسنده کتاب، در مصاحبهای، از قسمتی که به روایت شهادت شهید زینالدین پرداخته بود اشاره کرد و آن را یکی از روایتهای تأثیرگذار دانست. شهیدی که کمتر از سی سال سن داشت. همیشه یک قدم جلوتر از نیروهایش حرکت میکرد و شجاعتی مثالزدنی داشت.
نویسنده معتقد است همهی این روایات یک نقطه تلخ مشترک دارند. حس تلخ جاماندن. همه خاطرات، این حس را منتقل میکنند که راوی آن، چقدر دلتنگ رفقا و دوستان رفتهاش است. همنانطور که در مقدمه کتاب هم از قول حاج حسین یکتا نوشته شده: «امیدوارم در روزهای حسرت، رفقای شهیدم دستم را بگیرند. رفقایی که در روزهای مصاحبه و بازخوانی خاطراتم، میان این ورقها دوباره دیدمشان، کنارشان جنگیدم، کمین کردم، سنگر گرفتم، زخمی شدم، نماز خواندم، خندیدم، شوخی کردم، بوسیدمشان، بوییدمشان، و دوباره ایستادم و رفتنشان را نگاه کردم. دوباره تنها شدم. جانم از تنهایی و دلتنگی پر است. امید که این کتاب پلی باشد میان من و رفقای شهیدم. پلی باشد به آسمان.»
چرا باید این کتاب صوتی را بشنویم؟
برای اینکه با قهرمانان کشورمان آشنا شویم، آنها که برای دفاع از خاک میهنمان از شیرینترین دوران زندگیشان گذشتند، از خانواده، عشق و آرامش دور شدند تا کشور به دست دشمن نیفتد، باید کتاب صوتی مربع های قرمز را بشنویم. روزگار زندگی آنان در کنار آتش و تانک و اسلحه، در کنار خاک و دود و خون، روزگاری عجیب و خواندنی است.
شنیدن کتاب صوتی مربع های قرمز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
همهی آنها که به خاطرات قهرمانان جنگ علاقه دارند. آنها که پی کشف گوهر وجود شهدا هستند. چطور زندگی کردند و چطور شهید شدند؟ هدفشان چه بود؟ اینهمه شجاعت را از کجا آورده بودند؟ چرا همرزمانشان اینقدر برای دیدار مجدد با آنها بیتابی میکنند؟
درباره زینب عرفانیان
زینب عرفانیان متولد ۱۳۶۳ در تهران است. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته تاریخ اسلام گرفته است. نوشتن را بعد از گذراندن دوره کارشناسی شروع کرد. به گفتهی خودش پس از خواندن کتابی به نام «شوکران» که زندگینامه جانباز منوچهر مدق و همسرش بود، نگاهش به مقوله جنگ تغییر کرد. او پس از خواندن این کتاب بود که به فکر نوشتن درباره شهدا افتاد. از تجربیاتی که در زمینه زندگینامهنویسی داشت و چند رتبه و مقام هم در این زمینه کسب کرده بود، استفاده کرد. در کلاسهای داستاننویسی شرکت کرد و با جمعآوری همهی این تجربیات، شروع به نگارش کتاب «علمداران» کرد. پس از انتشار این کتاب و بازخوردهای مثبت، خانواده رحیمی از وی خواستند تا کتاب «رسول مولتان» را بنویسد و این عنوان دومین کتاب او شد.
این زنجیره ادامه پیدا کرد و حسین یکتا در مراسم رونمایی از کتاب «رسول مولتان» به وی پیشنهاد داد تا درباره خاطرات خودش از جنگ بنویسد. عرفانیان برای نگارش این کتاب سه سال زمان گذاشت و ۱۴ بار کتاب را بازخوانی و بازنویسی کرد تا اثری مورد قبول در اختیار مخاطبان قرار دهد. کتاب مربعهای قرمز حاصل سیزده ساعت مصاحبه با حسین یکتا و جمعآوری اطلاعات از افراد مطلع دیگر است.
او میگوید تمام تلاش خود را انجام داده با افراد مختلف دربارهی یک خاطره گفتگو کرده تا شاخ و بال خاطره زده شود و واقعیت در سطرهای کتاب خود را به نمایش بگذارد. زینب عرفانیان یکی از نویسندگانی است که همهی کتابهایش رنگ و بوی جنگ و جبهه دارند.
در بخشی از کتاب صوتی مربعهای قرمز میشنویم
سر کوچه را نگاه کردم. فقط صدای دور شدن ماشینی که نور کمرنگ چراغهایش را با خود برد. آنهایی که آقا را دیده بودند با بغض برای دیگران تعریف میکردند. بابا نم چشمش را با دست خشکاند و حسرت و نفس عمیقش را بیرون داد. از بین مردم وارد خانهای شدم که درش باز بود. خانۀ آیت الله احمدی میانجی که آقا مهمانش شده بود. روز و ماهش را یادم نیست، سال ۵۸ بود و من دوازده سال داشتم. آن روزها نه با جعفر دوست شده بودم نه پدرش آیت الله احمدی میانجی را میشناختم.
سرم را پایین انداختم و داخل رفتم؛ راحت و بی دعوت. همه از آقای خمینی حرف میزدند که چند دقیقه پیش مهمان این خانه بود. در اتاق کوچک چشم گرداندم و مطمئن شدم دیر رسیدهام. آقای خمینی رفته بود. جای خالیاش رو ی تشکچۀ پای دیوار و نصفۀ سیبی در پیش دستی.
آن شب خیلی اتفاقی از خانۀ آقای میانجی، عالم محل سر درآوردم. بدون این که کسی تعارفم کند در مهمان خانهشان چهارزانو نشستم و از خودم با نصفه سیبی که در پیش دستی مانده بود، پذیرایی کردم. سر تا ته خانه به زور شصت متر میشد. بیرونی یا همان مهمان خانهاش، زمین تا آسمان با مهمانخانۀ مبلۀ ما فرق داشت.
زمان
۱۱ ساعت و ۲۸ دقیقه
حجم
۹۴۶٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱۱ ساعت و ۲۸ دقیقه
حجم
۹۴۶٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
سلام. خوشحالم که کتاب رو به صورت صوتی گوش کردم و لذت بردم. به طنز جذابی که سنجاق شده بود به خاطرات کتاب خندیدم و با خاطرات نورانی و آسمانی اش گریه کردم. در آخر هم بگم آقای آقاخانی کتاب
من هرلحظه ای رو که توصیف میشد انگار زندگی کردم،حس کردم همونجام و دارم اتفاقاتو میبینم و حتی مجروحیت های حاج حسین رو عمیقا فهمیدم و اون دردو حس کردم.خیلییی توصیف ها قشنگ بود.
حاج حسین یکتا تو مسجد ایت الله میانجی بوده و حتی با پسر شهید ایشون جعفر دوست بوده. یک توصیه از ایشان ک در کتاب آمده بود. ایت الله میانجی: همه گرفتاری ها از توقع است وقتی یاد بگیری از کسی توقع
واقعا به شکل عالی جنگ رو تفسیر کرده بود. سختی های جنگ و شجاعت رزمندگان رو. اصلا دید من نسبت به جوانان اول انقلاب که به ظاهر بزرگ شده زمان طاغوت بودند متحول شد. از خودم خجالت می کشم.
عالی
بسیار زیبا
سلام. کتاب متنی را مطالعه کردم و لذت بردم. خندیدم و گریستم. ممنون از نویسنده و راوی[آقای یکتا] و گوینده . که حتما خلوصشان در تاثیرگذاری بیشتر موثر بود. سرعت گویندگی را برخلاف نظر برخی کاربران مناسب دیدم.
کتاب که نیازی به تعریف نداره. چقدرررر آقای آقاخانی کتاب رو عالی خوندن. حس ها رو عالی میرسونن. حسرت های حاج حسین یکتا با لحن آقای آقاخانی واقعا قابل درک میشه
عالی کلا کتابهائی در مورد دفاع مقدس مدنظر من هستند که راوی کننده حالات و خاطرات خود شخص باشد نه اینکه زندگی شخص دیگری از نگاه اطرافیان بیان شود
وای عالی :) راوی داستان شخصیه که خیلیامون قبول داریم... داستان ها ، یا خنده داره یا بغض ، گریه ... قشنگ انگار اونجایی...داری میبینی همه چیو :) عالی و دقیق توصیف شده... پیشنهاد میکنم وقتایی ک تنهایید سحر ها بین الطلوعین گوش کنید تا