کتابهایی شبیه ۳۶۵ روز بدون تو
اشعار کوتاه عاشقانه، با زبانی ساده و روان، که از درد جهانشمول فراق معشوق میگوید، از ویژگیهای بارز کتاب ۳۶۵ روز بدون تو از آکیرا است. آکیرا، نویسندهی کانادایی این کتاب، هر روز یک شعر در توصیف احوال خود در نبود شخصی خاص، سروده است. این کتاب، ۳۶۵ روز بدون تو نام دارد، اما نویسنده اشعار را تا روز ۲۰۰ام ادامه میدهد و سپس کتاب تمام میشود. این پایان ناگهانی، مخاطب را درگیر با کتاب نگه میدارد و سوالاتی بیجواب برای او به جا میگذارد؛ مگر نام کتاب ۳۶۵ روز بدون تو نیست؟ پس چرا کتاب، در میانه، به پایان رسیده؟ چه اتفاقی برای راوی افتاده؟ همهی این ویژگیها نشان میدهد آکیرا نه فقط در محتوا که در فرم نیز ذهن مخاطب را درگیر میکند و او را به فکر وا میدارد. آیا اشعار در وصف معشوقی خیالی سروده شده؟ نمیدانیم. اما میتوان فهمید که تمام اشعار از دل برآمدهاند چراکه بیواسطه بر دل مینشینند. ما در این یادداشت در تلاشیم تا کتابهایی مثل ۳۶۵ روز بدون تو را معرفی کنیم. هر کدام از کتابهای زیر، از جهاتی متفاوت به این کتاب شباهت دارند. اگر شما نیز پس از مطالعهی این اثر از آکیرا، به دنبال کتاب دیگری با اتمسفر مشابه هستید، با ما همراه باشید.
۱. فکرهای نیمه شبی
همهی ما دلمشغولیها و ترسهایی داریم که با کسی در میان نمیگذاریم. هرچه سعی میکنیم از این افکار فرار کنیم، نمیتوانیم. نیمه شب در تنهایی به سراغ ما میآیند و نگرانیهایمان را به رخمان میکشند. فکر میکنیم این افکار تنها متعلق به ماست و دیگران درکی از آن ندارند. کورتنی پپرنل در کتاب فکرهای نیمه شبی از این دغدغهها میگوید. او این نگرانیها را به کلمه درآورده است. خواندن این کتاب حس تنها نبودن، درک شدن و طبیعی بودن را در مخاطب زنده میکند. پپرنل همچون آکیرا، با زبانی ساده و صمیمی، دست روی موضوعی همهگیر اما ناگفتنی میگذارد و به احساسات عمیق و مشترک انسانی میپردازد.
۲. حرفهایی که کاش میزدم
کتاب حرفهایی که میزدم، نوشتهی کیتلین کلی، موضوعی مشترک با کتاب ۳۶۵ روز بدون تو دارد. محتوای این کتاب نیز متشکل از اتفاقها و حرفهایی است که پس از یک جدایی، ذهن فرد را پر میکند. هر دو نویسنده با زبانی ساده و به شکل محاوره از درد فراق و تنهایی نوشتهاند. در عین شباهتهای بسیار میان این دو کتاب، در دستهبندی فرمی، تفاوتی بین آنها وجود دارد. آکیرا این سوزنامه را تبدیل به شعر کرده و آن را سروده اما کیتلین آن را در قالب ژورنالنویسی به کتاب درآورده است. قالب ژورنالنویسی در جهت تخلیهی ذهن نویسنده معنا میشود. کیتلین در این کتاب، داستان عشق و جداییاش را به شکلی خطی روایت نکرده است؛ او با ترکیب شعر و نثر، مونولوگی نوشته تا حرفهایی که مانع عبور از این جداییاند را از ذهنش بزداید.
۳. صد نامهی عاشقانه
نزار قبانی، شاعر عربزبان، در این کتاب، صد نامهی عاشقانهای را گرد هم آورده که به گفتهی خود او، تمام آن چیزی است که از غبار عشق و معشوقههایش برای او باقی مانده است. این نامهها میراث سنگینی است که از عشقهای پیشین خود به یادگار دارد. او با انتشار این اشعار میخواهد خود و معشوقههایش را آزاد کند. کاری شبیه به آکیرا؛ سرودن از احوال خود، در زمان نبود او، برای ساختن پایانی بر آن عشق.
۴. من لیاقتم خداحافظی بهتری بود
اگر به دنبال کتاب شعر دیگری از آکیرا هستید، این کتاب برای شماست. من لیاقتم خداحافظی بهتری بود، اشعاری است کوتاه دربارهی عشق، رابطهی عاطفی، جدایی، فراموشی و ترسِ از دست دادن. این کتاب، همچون ۳۶۵ روز بدون تو، به ترجمهی نهال سهیلیفر و توسط نشر داهی به انتشار رسیده است. آکیرا در تمامی آثار خود، رابطهی حسی نزدیکی با خوانندگانش برقرار میکند. اشعار این کتاب نیز چون مرهمی هستند بر دل تمام افرادی که از جدایی، دوری، تنهایی، دلتنگی و فراق رنج میبرند. گویی آکیرا در این کتاب میگوید من با تو همدردم؛ ببین درددلهایت را به شعر درآوردهام.
۵. آدمها روی پل
شاعر برندهی نوبل ادبی، ویسواوا شیمبورسکا، در کتاب آدمها روی پل، مجموعه اشعار عاشقانهای را سروده است. او در این کتاب داستان افرادی را به شعر درآورده که در آغاز مسیر عشق قرار دارند. خانم شیمبورسکا که به دلیل لحن صمیمی، زبان ساده و موضوعات آشنایی که انتخاب میکند، شناخته میشود. ویژگیهایی که در اشعار آکیرا نیز دیده میشود. خانم شیمبورسکا معتقد است دوست داشتن هستی را تکثیر و دوست نداشتن آن را نفی میکند؛ او در این کتاب، از داستانهایی شعر سروده که در آنها افراد به یکدیگر عشق میورزند.
۶. چیزهایی که کاش میتوانستم به او بگویم
ام.سوسا در این کتاب، دلنوشتههایی از دوران پس از ارتباطی عاشقانه، جدایی، را به شعر درآورده است. درددلهایی که گاهی تلخ و دردناکاند و گاهی شیرینی عشق را به همراه دارند. حین مطالعهی این کتاب، همچون کتاب ۳۶۵ روز بدون تو، به جملاتی برخواهید خورد که گویی برای شما نوشتهاند؛ صدای قلبتان را شنیده و همان را به شعر درآوردهاند.
۷. به زمان بندی خدا اعتماد کن
این کتاب نیز، مجموعه شعر دیگری از آکیرا است. او در این کتاب با همان زبان صمیمی، ساده و روان از امید و ایمان به خدا مینویسد. اشعار این کتاب با وجود کوتاه بودن، حرفهای مهمی در خود دارند. حرفهایی که گویی نمیدانستیم نیاز داریم بشنویم یا فکر میکردیم این درد تنها از آن ماست و دیگران درکی از آن ندارند. آکیرا با تبدیل کردن این دردها به شعر به همهی همدردها یادآوری میکند تنها نیستند. او در این کتاب نیز به سراغ درد مشترک انسانهای هم عصر خود رفته است. از نداشتن صبر، ندانستن شیوهی انتظار و تسلیم نشدن گفته است و توصیه میکند صبور باشیم، تلاش کنیم، منتظر باشیم و به زمانبندی خدا اعتماد کنیم.
۸. به امید دل بستم
روایت جریان زندگی پس از یک پایان یا چیزی که حس پایان زندگی به افراد میدهد، ویژگی مشترک این دو کتاب است. در رمان به امید دل بستم، داستان پنج نوجوان بیمار که در تلاشاند تا روزهای پایانی عمر خود را با شادی، امید و عشق بگذرانند، روایت میشود؛ داستانی که با یک مرگ آغاز میشود. تلاش برای تسلیم نشدن و ادامه دادن در اشعار آکیرا نیز دیده میشود. او در آغاز کتاب ۳۶۵ روز بدون تو از رفتن و ازدستدادن فردی خاص میگوید و سپس روزهای پس از آن اتفاق را به تصویر میکشد. لنکالی، نویسندهی جوان رمان به امید دل بستم، نیز از روزهایی مینویسد که با وجود سختی میگذرند. او از امیدی میگوید در دل اضطراب زنده است. این امید نیروی محرکی است برای شخصیتهای داستان تا تلاش کنند، شیطنت کنند، خاطره بسازند و زندگی کنند. هر چند زندگی به آنها سخت گرفته باشد.
۹. سین زدی ولی جواب ندادی
سین زدی ولی جواب ندادی نیز کتاب دیگری از آکیرا، نویسندهی کتاب ۳۶۵ روز بدون تو، است. او در این کتاب هم، چون سایر نوشتههایش، اشعاری کوتاه با زبانی ساده و صمیمی سروده است. در کتاب سین زدی ولی جواب ندادی، مجموعهای از پیامهای عاشقانهای که در شبکههای اجتماعی بین عشاق رد و بدل شده، گرد هم آمده است؛ آکیرا در وصف هر کدام از این پیامها شعری سروده است.
۱۰. سهگانهی خاورمیانه؛ جنگ، عشق، تنهایی
گروس عبدالملکیان در این کتاب اشعاری از عشق و تنهایی در جهانی سروده است، که جنگ یکی از دردهای مشترک اهالیاش به حساب میآید. اگر کتاب ۳۶۵ روز بدون تو را کتابی در وصف عبور از عشق پایان یافته یا به سرانجام نرسیده بدانیم، کتاب سهگانهی خاورمیانه، عشق در میانهی جنگ را به وصف در میآورد؛ عشقی که شاید نه به خواست تو یا او که به دلیل ترس، هیچگاه شکل نمیگیرد و به تنهایی میرسد.
جمعبندی
آکیرا، ام.سوسا، پپرنل، کیتلین کلی، نزار قبانی و نویسندگان و شاعران بزرگ و معاصر دیگری از درد جدایی و تنهایی، این رنج مشترک انسانی نوشتهاند. ما در این یادداشت تلاش کردیم تا دستهای از این آثار را که با کتابی خاص، کتاب ۳۶۵ روز بدون تو، از نظر فرمی و یا محتوایی مشابهاند معرفی کنیم. در معرفی هر کدام از کتابها از علت شباهتشان با این کتاب گفتیم و به تفاوتهای میان آنها نیز اشاره کردیم. اگر این اثر را خواندهاید یا کتاب صوتی ۳۶۵ روز بدون تو را شنیدهاید و دوست داشتهاید، ممکن است آثار ارائهشده در اینجا را نیز بپسندید.