دانلود و خرید کتاب داستان انسان نخستین محسن اراکی
تصویر جلد کتاب داستان انسان نخستین

کتاب داستان انسان نخستین

نویسنده:محسن اراکی
انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب داستان انسان نخستین

داستان انسان نخستین اثر محسن اراکی است که در دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است.

دفتر نشر معارف وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‏‌ها، در سال ۱۳۷۶ تأسیس شد و در سال ۱۳۷۹ به صورت رسمی آغاز به کار کرد. این انتشارات تلاش می‌کند از دریچه اسلام ناب به بازخوانى، بررسى، نقد و تولید اندیشه در عرصه‌هاى مختلف بپردازد.

از جمله این فعالیت‏‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به چاپ بیش از ۱۱۰۰عنوان کتاب در زمینه دروس معارف اسلامى دانشگاه‌ها، اندیشه‏‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبرى، پرسش‌ها و پاسخ‌هاى دانشجویى، معارف قرآن و اهل‏ بیت (ع)، دین‌پژوهى، اخلاق و عرفان، انقلاب اسلامى و تاریخ معاصر، مسائل جهان اسلام، غرب‏‌شناسی، شبهات فکری و عقیدتی، مسایل تاریخی و فلسفی، علوم انسانی، مسائل تربیتى، زن، خانواده و نقد فمینیسم و… اشاره کرد.

نشر معارف اخیراً نیز گام‌‏هایی در حوزه ادبیات داستانی برداشته است. این انتشارات با راه ‏اندازی ۳۰ مرکز فروشگاهی با عنوان تجاری «پاتوق کتاب» و همچنین برگزاری ۱۲ دوره مسابقات کتابخوانی «پویش روشنا» در سطح ملی، توانسته است گام‏‌های مفید و موثری در توزیع و ترویج کتابخوانی کشور بردارد.

آنچه این روزها بیش از هرچیز دغدغه نسل انقلابی است آشنایی جوانان و دانشجویان با حقیقت دین و معارف اسلام است، انتشارات در این زمینه پیشرو است و تلاش دارد پاسخی علمی و دینی برای تمام سوالات این نسل داشته باشد.

 درباره کتاب داستان انسان نخستین

آیت‌الله محسن اراکی در این کتاب داستان آفرینش انسان را در قالبی داستان‌گونه روایت کرده است. در این کتاب چرایی دلدادگی آفریدگار به اشرف مفخولوقات به زیبایی بیان شده است. نویسنده در این کتاب بر اساس آیات نورانی قران کریم سخن می‌گوید.

 خواندن کتاب داستان انسان نخستین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های قرآنی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب داستان انسان نخستین

خدا بود و جهانی بی‌انتها، و فرشتگان بی‌شماری که سر به فرمان او داشتند و در کار پرستش و ستایش او خستگی‌ناپذیر و سُستی‌ناشناس.

جهان سراسر یاد و کار بود؛ یاد خدا و کار برای او. پرستش خدای بزرگ راه و رسم معمول و همیشگی آفریدگان بود. هر دم آفریدگان نوینی پا به عرصهٔ آفرینش می‌گذاشتند و سرسپرده فرمانروای مطلق جهان هستی، به صفوف منظم و فشرده تسبیح‌گویان می‌پیوستند و در سلک پرستندگان و ستایش‌گران خدای پاک قرار می‌گرفتند.

زمزمه یاد خدا همه جا را پرکرده بود. صدایی جز نجوای یاد الهی و نوایی جز سرود زیبایی عشق او به گوش نمی‌رسید. همه چیز درخشنده و فرخنده بود. همه جا زیبا و فریبا بود. همه یک‌دست و یک‌نوا، یک‌رنگ و یک‌صدا، به پاکداشت و بزرگداشت و فرمانبری خدای یگانه جهان هستی، خوش و سرگرم بودند.

در جهانِ یک‌نواخت تسبیح‌گویان و فرمانبران و پرستش‌گران، راز این ستایش‌گری و پرستش‌گری، پنهان و سرّ عاشقیِ آفریدگار جهان، نهان و ناپیدا بود. از این روی؛ بد از خوب و خوب از خوب‌تر شناخته و پیدا نبود. همهٔ دعوای عاشقی و پرستش‌گری داشتند، لکن از راز این عاشقی و پرستش‌گری بی‌خبر بودند.

نوای عاشقی همه جا را پُر کرده بود، و سرود عشق الهی از همه جا بگوش می‌رسید. جهان سراسر از عشقی خودکار و یکنواخت و یکسره، موج می‌زد. جهان، جهان عاشقی بود، لکن هیچ‌کس از راز این عاشقی با خبر نبود و به همین دلیل جریان عاشقی، جریانی یکسره و یک‌جهت بود. عشقِ عارفانه‌ای می‌بایست تا جریان عاشقی دوسره می‌شد. عشق عارفانه‌ای می‌بایست تا عشق راستین، آشکار می‌شد و عاشق راستین از مدعی دروغین عشق الهی باز شناخته می‌شد. در هیاهوی عاشقی که همهٔ جای جهان را فراگرفته بود، کسی نمی‌دانست عاشق راستین کیست و چیست، و چگونه است و کجاست؟

جهان تشنه عشقی راستین و عارفانه و دوسره بود، در انتظار عاشقی بود که امواج دریای عشق را به تلاطم درآورد، عاشق عارفی که خود معشوق نیز باشد. عاشقی معشوق که با عشق دوسره‌اش پرچم عشق عارفانه را برافرازد و طرح جهانی نوین که بنیادش بر عشق عارفانه دوسره به پا باشد در اندازد، کار پیرایش دستگاه آفرینش را از عشق دروغین یک‌سره کند، و صف خوبان پسندیده را از فریب‌کاران ناپسند جدا سازد.

ناگهان: خبری در همه جا پیچید، سراسر جهان را در نوردید، آرامش یکنواخت جهان را بر هم زد همگان گوش‌ها را تیز کردند؛ خبر این بود: «آفریدگار جهان، و فرمانروای مطلق هستی با آفریدگان خود سخن می‌گوید.»

سکوت بر همه جا حکم‌فرما شد، آن همه زمزمه و های و هوی و غوغایی که گوشه تا گوشهٔ جهان را پُر کرده بود فرو نشست، فرشتگان سر در گریبان اندیشه فرو بردند و مُهر خاموشی بر لب و سراسر هوش و گوش شدند: همگان در اندیشه بودند که:

خبر چیست؟

چه اتفاقی خواهد افتاد؟

چه حادثه‌ای در راه است؟

آفریدگار بزرگ و فرمانروای یکتای جهان چه سخنی با آفریدگان و فرشتگان دارد؟

آفرینش در انتظار آغازی نوین بود، دلهای فرشتگان در اضطراب و آفریدگان در تشویش نخستین همایش فراگیر، و نخستین نطق همگانی فرمانروای جهانیان، آینده جهان را رقم می‌زد،

سرانجام انتظار همگان به پایان رسید و لحظهٔ موعود فرا رسید. صحنهٔ بی‌نظیری بوجود آمده بود

صفوف به هم پیوسته انواع گوناگون فرشتگان در خشوعی تماشایی شکل گرفته بود، دلها در تپش بود، هیبت حضور الهی سایه بر دلها افکنده بود، فضایی آکنده از نور حضور حق و هیبت قدرتش به وجود آمده بود، ناگهان درخشش نور الهی همه جا را فراگرفت.

حق‌تعالی جلوه‌ای نمود و همگان در خضوع و خشوع وصف‌ناپذیری آماده استماع سخن حضرت حق شدند، و خدای بزرگ سخن آغاز کرد و فرمود:

فرشتگان من!

زمانی بسیار از آفرینش زمین و آسمان گذشته است، آیا می‌دانید دستگاه عظیم  آسمان‌ها و زمین را برای چه آفریده‌ام؟

فرشتگان: خداوندا تو دانا و حکیم و به کار خود آگاهی.

خداوند: آیا می‌دانید چرا زمین را زمان‌های درازی پیش از آسمان‌ها آفریدم و آن را به زیور و زینت‌های گوناگون آراستم، و خاک و سنگ و آب و هوا و درختان سرسبز و رودخانه‌ها و چشمه‌سارها و دریاها و دشت‌ها، و کوه‌ها در آن آفریدم؟

سیّد جواد
۱۴۰۰/۰۷/۱۸

کتاب ۴۵۴ از کتابخانه همگانی ، همان ترجمه آیات شریفه قرآن مجید است در مورد خلقت آدم و سجده ملائکه و نافرمانی ابلیس .

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵ صفحه

حجم

۱۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۵ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان