کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم
معرفی کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم
کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم اثری از استوارت آر لوین و مایکل کروم است که در انتشارات کتابدرمانی به چاپ رسیده است.این کتاب آنچه یک رهبر و مدیر موفق باید بداند را برای شما تشریح کرده است.
درباره کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم
این کتاب به شما کمک میکند تا رهبر درون خود را کشف کنید و ان را به خوبی بشناسید. در این کتاب اصولی پایهای درباره مدیریت و رهبری بیان شده که به آسانی میتوانید آنها را درک و هضم کنید. این تعالیم هیچگونه تحصیلات خاص یا مهارتی تکنیکی را نمیطلبد. آنچه نیاز است تمرین و ارادهٔ حقیقی برای یادگیری است.
این کتاب به شدت متکی به تجربیات برخی از رهبران بسیار موفق دنیاست. این مردان و زنان در رشتههای مختلف بسیار از جمله تجارت، علم و ادب، نمایش و دولت میباشند. تمامی آنها سخاوتمدانه وقت، خاطرات و اندیشههایشان را در اختیار ما قرار دادند.
خواندن کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به کتابهای حوزه مدیریت و رهبری مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب چگونه دیگران را مدیریت کنیم
همیشه ذهن خود را برای تغییر و تحول باز نگه دارید. به آن خوش آمد بگویید و با آن دوست باشید. شما با بررسی عقاید و نظراتتان میتوانید به این رشد و پیشرفت دست یابید.
در قرن بیست و یکم، جهان در معرض تحولی عظیم و شگرف قرار گرفته است. تنها در طی چند سال، شاهد رشد صنعتی جوامع، ظهور عصر اطلاعات، پر رنگتر شدن نقش کامپیوتر در تمام امور زندگی، تولد بیوتکنولوژی، و تحول عظیم روابط انسانی بودهایم. اکنون رقابت، جهانی و پر انرژیتر شده و فنآوری با شتاب بیشتری به سمت جلو در حرکت است. تجار دیگر نمیتوانند خواستهها و احتیاجات مشتریان خود را نادیده بگیرند و دیگر نمیتوان به روابط شخصی افراد بیاهمیت بود. شرکتها نیز دیگر نمیتوانند نسبت به بهبود کیفیت دائمی کالاهایشان درگیری ذهنی کمی داشته باشند.
سازمانهای موفق ( در تجارت، دولت، و جهان غیرانتفاعی) ، برای بقا باید در معرض تحولات فرهنگی وسیعی قرار گیرند. افرادشان باید سریعتر فکر و کار کنند، و با روشهای بسیار متفاوتی با یکدیگر رابطه برقرار نمایند. از همه مهمتر اینکه، این تحولات فرهنگی نیازمند رهبری کاملاً جدیدی است که با روش مدیرانی که اکثر ما برایشان کار کردهایم و شاید خودمان هم یکی از آنها شدهایم متفاوت میباشد. از روزگاری که میشد یک شرکت را با یک رئیس و یک نوع تفکر اداره کرد مدتهای زیادی میگذرد.
رهبران فردا باید تصویر و مفهوم واقعی ارزشهای سازمانهایی را که آرزوی راهنمایی و پیشبردشان را دارند پایهریزی کنند. این رهبران باید بسیار بیشتر و مؤثرتر از رهبران قبلی با پیروانشان ارتباط برقرار کرده و به آنها انگیزه دهند. آنها باید مواظب اوضاع و احوال و تغییرات نسبتاً پایدار باشند. این رهبران جدید باید جایجای سازمانها و مؤسسات تحت نظرشان را ( از کف فروشگاه گرفته تا اتاق مدیر) برای کشف استعداد و خلاقیت مورد کندوکاو قرار دهند.
ریشه تمام این خیزشها به سالهای پس از جنگ جهانی دوم بر میگردد. بهنظر میرسد که در این سالها شرکتهای آمریکایی صرف نظر از آنچه انجام میدادند، اغلب پیشرفت داشتهاند. اقتصادهای اروپا و آسیا بهخاطر خرابیهای ناشی از جنگ میلنگیدند، و کشورهای در حال توسعهی جهان هنوز تبدیل به یک عامل اقتصادی قوی نشده بودند. شرکتهای بزرگ آمریکایی که توسط نیروی کار و دولتی بزرگ حمایت میشدند، استانداردهایی را برای افراد دیگر وضع میکردند. این بدان معنا نبود که این شرکتها خیلی خوب اداره میشدند. هرگز لازم نبود چنین باشند. آنها با سلسله مراتب زیاده از حد، شرح وظایف خشک و جدی، و طرز فکرشان مبنی بر اینکه ما بهتر میدانیم، موفق شدند راحت از سالهای میانی این قرن عبور کنند.
حجم
۱۶۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۶۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
نظرات کاربران
وقتی یه سر کار هستی دنبال صد سوال از مدیریت هستی چراهای که تو ذهنت نمیدونی چطوری جوابش بدی ولی وقتی خودت در یک جای برای مسئولیت قرار میگیری فکر میکنی کل کارهای که میکنی درست هست اینا همه نقش