دانلود و خرید کتاب نیلوفر عشق مسیحا برزگر
تصویر جلد کتاب نیلوفر عشق

کتاب نیلوفر عشق

نویسنده:مسیحا برزگر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نیلوفر عشق

مسیحا برزگر( -۱۳۴۰)، شاعر و مترجم است. در بخشی از این شعر منثور بلند می‌خوانیم: «مخاطراتِ عشق بسیار است، اما تنها عشق است که تو را به بلوغِ روحی می‌رساند. کسانی که از عشق اجتناب می‌کنند، نابالغ و نارسیده و ناپخته می‌مانند. تنها آتش عشق است که هر خامی را پخته می‌کند و به سرحدّ سوختگی می‌کشاند. عشق شمشیر دولبه نیز هست؛ هم دیگری را می‌بُرد و هم تو را. شجاع باش و عاشقانه زندگی کن. به عشق فکر کن، درباره عشق تأمل کن و به قلمرو عشق پا بگذار. آنگاه بتدریج و گام به گام قلمرو عشق را کشف خواهی کرد. قلمرو عشق، قلمرو خداست. کسی که عاشق است، خدا را یافته است، و کسی را که خدا بیابد، به عشق خود مبتلا می‌کند. مبتلای عشق از بند غم آزاد است. کسی که مبتلای عشق نیست، ممکن است یجوز و لایجوزِ زیادی بداند، اما آشنای خدا نیست. نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم؟ از اوضاع و احوال شاکی نباش. اوضاع و احوال همیشه خوب است. این تو هستی که جایی در درون خویش مسئله‌ای می‌سازی و خود را به درد سر می‌اندازی. این نکته را به خاطر داشته باش: بگذار آنچه که باید اتفاق بیفتد، بیفتد. و این نکته را هم بدان که آنچه که اتفاق می‌افتد، خیر است. درست است که گاهی اتفاقاتی ناگوار نیز رخ می‌دهند، اما آن‌ها نیز خیر ند. گاهی دچار مصیبت می‌شویم، در مصیبت نیز خیری نهفته است. دامنه خیر، چیزی را بیرون نمی‌گذارد، بلکه همه چیز را در بَر می‌گیرد. اوضاع و احوال تو بسیار خوب است، اما چون می‌خواهی این اوضاع و احوال خوب را تثبیت کنی و به آن قطعیت ببخشی، خرابش می‌کنی.»
Mobin Sh
۱۳۹۵/۰۹/۱۷

نکته ای که باید در نظر داشت ان است که کتاب های مسیحا برزگر کاربردی است و تکانی است به خواب الودگی ما. واژه شعر منثور اگرچه درست است اما فقط لطافت شعری در این کتاب نیست بلکه گاهی با چکش

- بیشتر
Ocean
۱۴۰۰/۱۱/۱۶

بسیار قشنگ و زیبا هرچند یکی دو جای متن عینا از نوشته های دیگه بود و از اینکه اسم کتاب و نویسنده اون‌ها ذکر نشده بود زیاد خوشم نیومد. اما واقعا کتاب زیبایی بود. ممنون از آقای برزگر بابت ترجمه ها و کتاب

- بیشتر
عشق، نجواست؛ حتی حرف زدن عادی نیز نیست، چه برسد به عربده.
کاربر ۶۸۱۷۵۳۶
سالک باید موجودی جهانی باشد؛ شهروندِ جهان؛ شهروندِ کائنات. برای سالک، حتی زمین نیز کوچک است، چه برسد به منطقه! چرا نباید شهروند جهانی بود که بعضی از ساکنانش ستارگان‌اند، بعضی دیگر ماه، بعضی خورشید و بعضی دیگر کهکشان‌ها؟ وطن خود را قدری بزرگ‌تر فرض کن.
عاطفه
زندگی را باید به رقص درآورد. زندگی، تجارت نیست. زندگی، اساساً امری دنیوی نیست. زندگی خصلتی دینی دارد، زندگی را برای نفْسِ زندگی باید زیست. زندگی موهبتی الهی‌ست. از زندگی بهره ببر، اما آن را به سطح یک وسیله، به سطح یک هدف پایین نیاور. معنای هدف این است: تنزّل دادن امور به سطحِ وسایلی برای رسیدن به چیزهایی؛ قربانی کردن همه‌یِ آن چیزهایی که اکنون داری، به پای چیزهایی در آینده. هیچ چیز را قربانی نکن. همه چیز را به پای زندگی بریز، زندگی کن؛ یک زندگیِ تمام عیار. زیرا لحظه‌یِ آینده، از دل زندگیِ تمام عیارِ اکنون زاده می‌شود.
Nilimoon
زندگی کن؛ یک زندگیِ تمام عیار. زیرا لحظه‌یِ آینده، از دل زندگیِ تمام عیارِ اکنون زاده می‌شود. فردا زاده‌یِ امروز است. فردا طعم امروز را خواهد داشت. اگر امروز را قربانی کنی، فردایت دوباره زشت خواهد شد؛ آنگاه دوباره باید آن را برای فردایی دیگر و باز فردایی از پسِ فردایی دیگر قربانی کنی.
Fatemeh_fmr
شجاعت تنها در اقیانوس ترس معنا دارد. شجاعت جزیره‌ای‌ست در اقیانوس ترس. ترس وجود دارد و برخلاف ترسِ موجود، کسی دست به اقدام می‌زند؛ این شجاعت است. کسی می‌لرزد و از ورود به تاریکی می‌ترسد، با وجود این، قدم به تاریکی می‌گذارد. چنین شخصی شجاع است. شجاعت یعنی عمل کنی، در عین حال که می‌ترسی؛ نه این که اگر اصلاً نترسی، شجاع هستی. ترس عنصری طبیعی و در عین حال ضروری‌ست. شجاعت به معنای آن است که کاملاً بترسی، اما ترس، تو را در اختیار نگیرد، بلکه تو او را در اختیار بگیری.
Fatemeh_fmr
فردا زاده‌یِ امروز است. فردا طعم امروز را خواهد داشت. اگر امروز را قربانی کنی، فردایت دوباره زشت خواهد شد؛ آنگاه دوباره باید آن را برای فردایی دیگر و باز فردایی از پسِ فردایی دیگر قربانی کنی. مردم مدام امروزهای خود را می‌کشند. آن‌ها هیچ‌گاه از امروز خود بهره نمی‌گیرند. آن‌ها هیچ‌گاه اهمیت موهبتِ لحظه‌های کنونی را درنمی‌یابند و خدا را برای این موهبتِ شگفت سپاسگزار نیستند. آن‌ها همواره گمشده‌ای دارند، گمشده‌یِ آن‌ها همواره در جایی در آینده است. از یاد نبر که هدف هیچ‌گاه در آینده نیست، هر لحظه‌ای هدف خویش است. هدف، لحظه‌یِ حال است که بدون عنایتِ ویژه‌یِ ما می‌گذرد.
Nilimoon
زندگی، مدرسه‌یِ رازهاست: شاگردِ متواضعِ زندگی باش و توضیحی نخواه.
عاطفه
شهرت، نام جویی، تمنای شناخته شدن، سعادت نیستند. این‌ها در ذات خود خشن‌اند. مشهور شدن، یعنی در جاده‌یِ نفْس گام برداشتن، و نفْس گرگ است. به قول مولانا، نفْس اژدهاست. بنابراین، مفهوم شهرت و گرگی عمیقاً به هم گره خورده است.
عاطفه
فرهنگ دینیِ مغرب زمین، به دو مفهوم قایل است: جهنم و بهشت. جهنم عذاب محض است و بهشت تنعم و خوشیِ محض. ما در شرق این دو مفهوم را داریم، اما مفهوم سومی نیز داریم که لفظ آن موکشا است. موکشا به معنای رهایی از عذاب محض و در عین حال، رهایی از تنعم و خوشیِ محض است. نه ترس از جهنم و نه طمع در بهشت، بلکه رهایی از هر دو. بصیرت شرقی، خوشی را همان قدر ملال آور می‌بیند، که رنج و عذاب را.
عاطفه
از اوضاع و احوال شاکی نباش. اوضاع و احوال همیشه خوب است. این تو هستی که جایی در درون خویش مسئله‌ای می‌سازی و خود را به درد سر می‌اندازی. این نکته را به خاطر داشته باش: بگذار آنچه که باید اتفاق بیفتد، بیفتد. و این نکته را هم بدان که آنچه که اتفاق می‌افتد، خیر است. درست است که گاهی اتفاقاتی ناگوار نیز رخ می‌دهند، اما آن‌ها نیز خیر ند. گاهی دچار مصیبت می‌شویم، در مصیبت نیز خیری نهفته است. دامنه‌یِ خیر، چیزی را بیرون نمی‌گذارد، بلکه همه چیز را در بَر می‌گیرد. اوضاع و احوال تو بسیار خوب است، اما چون می‌خواهی این اوضاع و احوال خوب را تثبیت کنی و به آن قطعیت ببخشی، خرابش می‌کنی.
عاطفه

حجم

۳۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۳۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان