کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری
معرفی کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری
کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری نوشته فانیش پورانام و بارت وانست است. کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری را انتشارات چاپ و نشر بازرگانی برای فعالان حوزه مدیریت کسب و کار منتشر کرده است.
درباره کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری
نویسندگان در مقدمه کتاب میگویند این کتاب را نوشتهاند تا به شما کمک کنند تصمیمات مطلوبی درباره استراتژی بنگاه بگیرید و براساس دانش برآمده از پژوهش، تحلیلهای بیعیب و نقصی درباره استراتژی بنگاه انجام دهید.
استراتژی بنگاه به آن دسته از استراتژیهایی اطلاق میشود که بنگاههای چند کسبوکاری، به عنوان مجموعهای از چندین کسبوکار، برای رقابت از آنها بهره میبرند. هر یک از این کسبوکارها میتوانند یک بخش در شرکت ایجاد کنند (یا با کسبوکارهای بسیار مشابه دیگر، در یک بخش گرد هم بیایند) یا ممکن است هر یک از آنها از لحاظ حقوقی شرکت مجزایی باشد که سهامش در اختیار یک شرکت سرپرست باشد. این کتاب و محتوایش در تمامی این نوع از شرکتها قابل به کارگیری است.
از آنجایی که تصمیمات با اطلاعات محدود گرفته میشوند و حتی بعد از دسترسی به اطلاعات بهتر، به راحتی قابل بازگشت نیستند، بهتر است تصمیمات مطلوب را تصمیماتی در نظر بگیریم که برگرفته از بهترین اطلاعات فعلیاند (ممکن است اطلاعات فعلی کامل نباشند) و میتوان آنها را تشریح نمود و از آنها دفاع کرد. معیار اول سرراست است و نیاز به توضیح ندارد. دومین معیار از بستر سازمانیای که در آن تصمیمات استراتژی بنگاه گرفته میشود، نشات میگیرد. تمامی آنها نهایتاً باید مورد ارزیابی قرار گیرند و توسط کسانی که باید از طریق آنها متقاعد و برانگیخته شوند، اجرا شوند. این کتاب بهترین روش جمعاوری اطلاعات را در اختیارتان قرار میدهد تا درست تصمیم بگیرید.
این کتاب درباره تصمیم است و نه مقولات. بنابراین نوشته شده تا یک راهنمای عملی برای تصمیمگیری فراهم آورد. این موضوع چیزی ورای درکی منفعل از چیستی استراتژی بنگاه است. هدف نویسندگان کمک به خوانندهای با دانش محدودی است تا (الف) تصمیم مطلوبی درباره مباحث ملموس استراتژی بنگاه بگیرد (برای مثال، باید به دنبال رشد ارگانیک یا غیرارگانیک باشیم؟ آیا باید این شرکت را اکتساب کنیم یا با آن متحد شویم؟ باید این کسبوکار را نگه داریم یا واگذار کنیم؟) و (ب) توجیه مستدلی برای اخذ این تصمیم ارائه دهد که دقیق و شفاف باشد. بنابراین تأکید، بر مفاهیم و نحوه استفاده از آنها است تا به یک تصمیم [مطلوب] برسیم و نه بر توصیف.
نویسندگان این کتاب از تجربه تدریس مفاهیم استراتژی بنگاه به دانشجویان کارشناسی ارشد، MBA و EMBA در مدرسه کسبوکار لندن و همچنین مشاوره به مدیران ارشد و مدیران عامل شرکتها بزرگ برخوردارند که این امر کتاب حاضر را تبدیل به کتابی علمی و کاربردی کرده است.
خواندن کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام فعالان حوزه کسب و کار پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب استراتژی بنگاه ابزاری برای تحلیل و تصمیم گیری
استراتژی کسبوکار مربوط به یک کسبوکار میشود در حالیکه استراتژی بنگاه چندین کسبوکار را در بر میگیرد. برای مثال، یک شرکت میتواند چندین کسبوکار داشته باشد که لوازم منزل، نرمافزار، ابزار معدن، توربین، موتور جت و محصولات بهداشتی تولید کنند. هر کسبوکار، استراتژی کسبوکار مربوط به خود را دارد. استراتژی بنگاهِ شرکت بر تمامی کسبوکارها اثر میگذارد.
هر زمان که درباره استراتژی بنگاه، به عنوان استراتژی شرکتهای چند کسبوکاری، صحبت میکنیم پرداختن به دو پرسشِ «منظور از کسبوکار چیست؟» و «چگونه میتوانیم کسبوکارها را از یکدیگر تمییز دهیم؟» غیرقابل اجتناب میشود. در نظر گرفتن یک کسبوکار به عنوان هویتی منحصر به فرد، بر حسب مدل کسبوکاریاش میتواند مفید باشد. مدل کسبوکاری شامل مجموعهای از انتخابها درباره مشتریان، محصولات و فعالیتهای زنجیره ارزش است (تمام کسبوکارها باید این انتخابها را انجام دهند). این انتخابها برخی اوقات به انتخابهای «چه کسی/ چه چیزی/ چگونه» اشاره دارد: مشتریان چه کسانی هستند، به آنها چه چیزی میفروشیم و آنچه که میفروشیم را چگونه تولید میکنیم و چگونه به دست مشتریان میرسانیم؟ دو کسبوکار زمانی با هم متفاوتاند که مدل کسبوکاری آنها به صورت کامل یا حداقل در یکی از ابعاد با هم متفاوت باشد. بنابراین، کسبوکار فروش مبلمان به مشتریان در بریتانیا نسبت به کسبوکار فروش مبلمان در هند متفاوت است (تفاوت در «چه کسی»). کسبوکار فروش سوشیبه افراد پرمشغله نسبت به فروش همبرگر، کسبوکار متفاوتی است (تفاوت در «چه چیزی»). یک بانک آنلاین نسبت به بانکی که از طریق شبکه شعب به مشتریان خدمات ارائه میدهد، کسبوکار متفاوتی است (تفاوت در «چگونه»).
در مقابل، صنایع بر حسب کشش پایین قیمت متقاطع تقاضا (تغییر قیمت در یک صنعت تاثیر اندکی بر تقاضای کالا در صنعت دیگر دارد) قابل تمییز هستند. برای مثال، اگر افزایش قیمت همبرگر منجر به فروش بیشتر سوشی شود، آنگاه سوشی و همبرگر به یک صنعت واحد تعلق میگیرند. بنابراین یک شرکت میتواند چندین کسبوکار [مختلف] در یک صنعت واحد داشته باشد. خطوط هوایی۷۱ که به صورت همزمان خدمات کامل و قیمت پایین ارائه میدهد، نمونهای از این نوع شرکتها است. از سوی دیگر، حضور در صنعتی متفاوت لزوماً به معنی حضور در کسبوکاری متفاوت است. بودن «در» یک کسبوکار به معنی داشتن حداقل چندین دارایی مورد نیاز برای فعالیتهای مربوط به آن کسبوکار است.
حجم
۲۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۷ صفحه
حجم
۲۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۹۷ صفحه