کتاب لطفاً از من خوشتان بیاید!
معرفی کتاب لطفاً از من خوشتان بیاید!
کتاب لطفاً از من خوشتان بیاید! نگاهی اخلاقی به ریا که به همت موسسه فرهنگی هنری سبلالسلام منتشر شده است یکی از کتابهای مجموعه پله پله تا ملاقات خدا از انتشارات سدید است که با هدف ترویج ارزشهای اخلاقی اسلام منتشر میشود.
مجموعه پیش رو که با اقتباس از بیت مشهور مولوی «پله پله تا ملاقات خدا» نام گرفته، درباره اخلاق اسلامی است. این مجموعه سعی در جبران کمبود منابع معتبر و متقن برای تعالیم اسلام ناب به خصوص برای مخاطبان دانشجو و طلبه نموده است. به این طریق که با تکیه بر منابع اسلامی و با نگاه اسلام ناب محمدی، تعالیم و دستورات اخلاقی اسلام را در قالبی زیبا به مخاطب ارائه کرده است.
مجموعه مباحث «پله پله تا ملاقات خدا» سالها پیش بهعنوان متن درس اخلاق دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام تدوین شد. در آن سالها مباحث این کتاب بهصورت روزانه بر روی برگههایی عرضه میشد و اکنون انتشارات سدید آنها را در اختیار علاقهمندان به مباحث اخلاق اسلامی قرار داده است.
هدف این کتاب، به پیروی از آیات و روایات اخلاقی، آن اسـت کـه مخاطـب را ابتـدا بـه تأمـل در موضوعـات اخلاقی و همچنیـن تفکـر در ضعفهـا و لغزشهـای شـخصی خـود فـرا بخوانـد و در مرحلـه بعـد بـا پیشـنهادهای جزئـی، زمینـه را برای عمل به تعالیم اخلاقی مرتبط و شایسـته فراهم کند.
خواندن مجموعه پله پله تا ملاقات خدا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتب مذهبی و اخلاقی مخاطبان این مجموعهاند.
بخشی از کتاب لطفاً از من خوشتان بیاید! نگاهی اخلاقی به ریا
محبوبیت و شهرت، چقدر شبیه مال و ثروت است!
قبل از پاسخ به سؤال فوق، خوب است به یک مقایسه مهم بپردازیم و آن اینکه آبرو، شهرت، محبوبیت و حیثیت اجتماعی، مثل مال و ثروت است از چندین نظر
۱. واجب بودن به دست آوردن یک حداقل همانطور که به دست آوردن قدری از مال و ثروت که شخص با آن امرار معاش کند واجب است، به دست آوردن حداقلی از اعتبار و حیثیت هم واجب است. پس یک فرد کثیف و ژولیده و بیآبرو که مستقل از ابعاد معنوی نزد مردم اعتبار و حیثیتی ندارد، و کسی به او نزدیک نمیشود و یا با او انس نمیگیرد، نزد خدا هم ارزشی ندارد.
۲. حرام بودن به دست آوردن از راه نامشروع همانطور که به دست آوردن مال و ثروت، از راههای نامشروع حرام است، کسب آبرو و تحصیل اعتبار و حیثیت هم همینطور است و نباید با هر فریب و نیرنگی خود را در دل مردم جا داد.
مغازهدار دروغی میگوید تا جنس نامرغوب خود را بفروشد و پولی به جیب بزند.
هر کس بفهمد دروغ گفته، او را مذمت میکند.
و خدا میفهمد.
و متأسفانه دروغ و نیرنگ برای کسب مال و ثروت در میان مردم زیاد است.
در مرگ کسی که از دنیا رفته، فرد متظاهر، خیلی بیقراری میکند و خود را جلوی دیگران آشفته و ناراحت نشان میدهد، اما معلوم میشود که نه، اصلاً ناراحت نبوده!
در کارهای مختلف نباید به دروغ، به کاری تظاهر نماییم تا مورد توجه قرار بگیریم و آبرویی کسب کنیم.
هر کس بفهمد که دروغ گفتهایم ما را مذمت میکند.
و خدا میفهمد.
و متأسفانه دروغ و نیرنگ برای کسب آبرو و حیثیت در میان مردم زیاد است.
۳. سیریناپذیری انسان موجود عجیبی است و برخی گرایشهای او قابل توجیه نیست، ولی واقعیت دارد، از جمله اینکه اگر به اندازه دو کوه طلا ثروت داشته باشد، به دنبال کوه طلای سوم است. گرچه میداند هرگز از آن استفاده نخواهد کرد.
همینطور اگر حس شهرتطلبی رشد کند، شخص اگر در چند کشور مشهور شود، دوست دارد در دوردستترین کشورها هم شناخته شود، کشورهایی که یقین دارد هرگز به آنها سفر نمیکند و با مردم آنجا مواجه نمیشود.
شاید علت این گرایش این باشد که مبادا در آینده فقیر شویم! پس خوب است مقدار بیشتری ذخیره کنیم! و مبادا در آینده از وطن خود طرد و دور شویم! پس خوب است در جای دیگر هم محبویت داشته باشیم!
و شاید علت این گرایش این باشد که روح انسان که نفخه الهی است به دنبال خداوند و کمال مطلق است. این گرایش به کمال مطلق وقتی در جای خود صرف نشود، به صورت سیریناپذیر در عرصههایی مانند ثروتاندوزی و شهرتطلبی و ... نمایان میشود.
۴. قدرتمندی و طغیان داشتن مال و ثروت فراوان و به دست آوردن آن فی نفسه مباح است، تا جایی که مال و ثروت ابزاری باشند برای تحقق اهداف دیگر، و تا جاییکه در به دستآوردن و خرج کردن ثروت گناهی صورت نگیرد، که تجربه نشان میدهد چنین چیزی نادر و دشوار است. یعنی بتدریج که ثروت زیاد شود، مطلوبیت ذاتی پیدا میکند و شخص از یک طرف برای کسب یا حفظ آن مرتکب گناه میشود و از طرف دیگر تمکن و قدرت حاصل نیز او را به گناه میکشاند.
همینطور است جاه و مقام یا خوشنامی و شهرت که آن هم حتی در حد بالا، فی نفسه مباح است. به شرطی که ابزار باشد برای تحقق اهداف دیگر و به شرط اینکه اولاً در کسب آن گناهی صورت نگیرد و ثانیاً مورد سوء استفاده قرار نگیرد.
اما در اینجا هم تجربه نشان میدهد چنین چیزی نادر و دشوار است. یعنی وقتی که آوازه و شهرت کسی بالا گرفت، از حالت ابزاری خارج میشود و میشود یک بت! شخص برای کسب و حفظ شهرت خود مرتکب گناه میشود و همچنین آن شهرت و خوشنامی، او را به گناه میکشاند.
آدمی اول حریص نان بود
زآنکه قوتِ نان، ستون جان بود
چون بهنادر گشت مستغنی ز نان
طالب نام است و مدح شاعران!
مولوی
حجم
۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب بیان خوب و جالبی دارد و کاملا منطقی
خیلی خیلی ساده و روان نوشته شده مطالب عالی و کاربردی ارزش بارها مطالعه کردن رو داره به هر عزیزی که به دنبال خودسازی و اخلاقیات اسلامی است توصیه میکنم👌
عالیهههههههههه اصن عجیب عالیه واقعا برای کسی که میخواد به خدا نزدیک تر بشه نیازه خوندنش هروز