دانلود و خرید کتاب مرگ با تشریفات پزشکی آتول گاواندی ترجمه حامد قدیری
تصویر جلد کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

معرفی کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

کتاب مرگ با تشریفات پزشکی اثر آتول گاواندی نویسنده و جراح اهل ایالات متحده و محصول سال ۲۰۱۴ است. این کتاب توسط بسیاری از منتقدین به عنوان کتابی معرفی شده که پتانسیل این را دارد که زندگی پزشکان، بیماران آن‌ها و عرصه‌ی سلامت را تغییر دهد. حامد قدیری این کتاب را به فارسی برگردانده و انتشارات ترجمان علوم انسانی آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

پزشکی در دوران مدرن، به عنوان عرصه‌ای پیروز و موفق شناخته شده و خطرات مرگ‌بار و دردناک زایمان و انواع بیماری‌ها را قابل کنترل کرده و کاهش داده است. اما زمانی که صحبت از واقعیت‌های اجتناب‌ناپذیر پیری و مرگ می‌شود، کارهایی که پزشکی می‌تواند انجام دهد اغلب با آن‌چه باید انجام دهد، مغایرت دارد.

آتول گاواندی از طریق تحقیقات شوکه‌کننده و داستان‌هایی گیرا از بیماران و خانواده‌اش، رنجی را که چنین موضوعی ایجاد کرده است، آشکار می‌کند. خانه‌های سالمندان، که بیش از همه‌جا به عنوان فضایی برای امنیت و ایمنی سالمندان شناخته می‌شوند، با ساکنانشان بر سر انواع مواد غذایی که مجاز به خوردن هستند و انتخاب‌هایی که مجاز به انجام آن هستند، می‌جنگند. پزشکانی که از بحث در مورد اضطراب بیماران در باب مرگ ناراحت می‌شوند، به امیدهای واهی و درمان‌هایی که در واقع به جای بهبود زندگی این بیماران زندگی آن‌ها را کوتاه می‌کند، بازمی‌گردند و خانواده‌ها با تمام این مسائل کنار می‌آیند.

آتول گاواندی، یک جراح شاغل، در کتاب‌ پرفروش مرگ با تشریفات پزشکی بی‌باکانه مبارزات حرفه‌ی خود را آشکار کرده است. اکنون او محدودیت‌ها و شکست‌های نهایی این حرفه را -در شیوه‌های خودش و دیگران- با نزدیک شدن به پایان زندگی بررسی می‌کند و کشف می‌کند که چگونه می‌توانیم در چنین مواقع و زمینه‌هایی بهتر عمل کنیم. او یک پرستار آسایشگاه و یک پزشک سالمند در کلینیک خود و افرادی که خانه‌های سالمندان را زیرورو می‌کنند، مورد بررسی قرار می‌دهد. گاواندی افرادی را پیدا می‌کند که به ما نشان می‌دهند چگونه مکالمات سختی داشته باشیم و چگونه اطمینان حاصل کنیم که هرگز چیزی را که مردم واقعا به آن اهمیت می‌دهند، قربانی نمی‌کنیم.

کتاب مرگ با تشریفات پزشکی میخکوب‌کننده، صادقانه و انسانی است و نشان می‌دهد که هدف نهایی ما نباید یک مرگ خوب باشد، بلکه باید بخواهیم یک زندگی خوب داشته باشیم، آن هم تا آخر عمر.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟


کتاب مرگ با تشریفات پزشکی می‌تواند به کلی دیدگاه ما را در مورد پیری تغییر دهد. این کتاب نه تنها به کسانی که از والدین سالخورده‌ی خود مراقبت می‌کنند کمک می‌کند، بلکه می‌تواند الهام‌بخش افراد در تمام سنین باشد تا به این فکر کنند که می‌خواهند پایان زندگی‌شان چگونه باشد. این کتاب دیدگاه ما را نسبت به این که واقعا برای حفظ کیفیت زندگی مورد نظر خودمان به چه چیزی نیاز داریم، روشن می‌کند. این موضوع برای هر کس متفاوت است، بنابراین کتاب مرگ با تشریفات پزشکی ارزش خواندن را خواهد داشت.


این کتاب توسط یک پزشک نوشته شده است، اما مانند بسیاری از کتاب‌های پزشکی خشک و جدی نیست. در واقع، این کتاب دقیقا می‌تواند همان کتابی باشد که نمی‌توان از خواندن آن دست کشید. نویسنده، داستان‌هایی از بیماران سالخورده (از جمله پدر خود) و چگونگی کنار آمدن آن‌ها با بیماری‌های تهدید‌کننده‌ی زندگی را ترسیم کرده و همچنین در این مورد صحبت می‌کند که چگونه باید به این بیماران کمک کنیم تا انتخاب‌های خوبی برای پایان زندگی داشته باشند و به مراقبت‌هایی رضایت‌بخش در پایان زندگی خود دست یابند.  

خواندن کتاب مرگ با تشریفات پزشکی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب مرگ با تشریفات پزشکی بسیار روان است و به طرز شگفت‌انگیزی می‌تواند با زندگی همه‌ی ما مرتبط باشد. این کتاب سرشار از نمونه‌های دنیای واقعی و همچنین چندین آمار قابل بررسی است. خواندن این کتاب را به تمام افراد جوان یا پیر پیشنهاد می‌کنیم، زیرا ما به درستی به روزهای پایانی عمرمان فکر نمی‌کنیم یا حتی سوالات درستی را در رابطه با این دوره نمی‌پرسیم. بدتر از آن، ما نمی‌دانیم دیگران نیز در رابطه با روزهای پایانی خود چه فکر می‌کنند یا اهدافشان برای این دوران چیست. بنابراین، خواندن این کتاب برای تمامی کسانی که علاقه‌مند هستند روزهای پایانی زندگی خود را بهتر بگذارند، مفید است. همچنین خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به کتاب «خیره به خورشید» نیز پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آتول گاواندی

اتول گاواندی جراح، دانشمند و نویسنده‌ی مشهور اهل ایالات متحده است. او نویسنده‌ی چهار کتاب پرفروش است: عوارض (نامزد نهایی جایزه ملی کتاب)، بهتر (که توسط آمازون به عنوان یکی از ده کتاب برتر سال ۲۰۰۷ انتخاب شد)، مانیفست چک لیست و مرگ با تشریفات پزشکی. او همچنین جراح بیمارستان بریگام و بیمارستان زنان در بوستون، نویسنده‌ی نیویورکر (از سال ۱۹۹۸) و استاد دانشکده‌ی پزشکی هاروارد و دانشکده‌ی بهداشت عمومی هاروارد است. گاواندی برنده‌ی دو جایزه‌ی مجله‌ی ملی و کمک‌هزینه‌ی تحصیلی مک آرتور است و همچنین از سوی فارین پالیسی و تایم، به عنوان یکی از صد متفکر تاثیرگذار جهان معرفی شده است. او به عنوان محقق بهداشت عمومی، مدیر آزمایشگاه آریادنه، مرکز مشترک نوآوری سیستم سلامت است. او همچنین یکی از بنیانگذاران و روسای لایف باکس است، یک شرکت جهانی غیرانتفاعی که سیستم‌ها و فناوری‌هایی را جهت کاهش مرگ‌ومیر ناشی از جراحی در سطح جهانی پیاده‌سازی می‌کند. او و همسرش سه فرزند دارند و در نیوتن ماساچوست زندگی می‌کنند.

نظرات مشهور درباره کتاب با کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

کاترین بو، ژورنالیست آمریکایی، کتاب مرگ با تشریفات پزشکی را کتابی عمیقا تاثیرگذار و بسیار مهم عنوان کرده که نه فقط درباره‌ی مرگ و محدودیت‌های پزشکی، بلکه درباره‌ی زندگی تا آخر عمر آن هم با خودمختاری، عزت و شادی صحبت می‌کند.

الیور ساکس، پزشک، عصب‌شناس و نویسنده‌ی بریتانیایی، معتقد است که ما باید با پیری، آسیب‌پذیری و مرگ طوری رفتار کنیم که گویی تنها یک مشکل بالینی دیگر است که باید بر آن غلبه کرد. با این حال، این تنها دارو نیست که در سال‌های روبه‌زوال فرد مورد نیاز خواهد، بلکه به زندگی نیاز است - زندگی با معنا، زندگی تا حد امکان غنی و کاملا تحت کنترل. او کتاب مرگ با تشریفات پزشکی را نه تنها کتابی عاقلانه و عمیقا تکان‌دهنده عنوان می‌کند، بلکه آن را کتابی ضروری و روشنگر برای روزگار ما می‌خواند.

بخشی از کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

ولستوی می‌نویسد «هیچ‌کس آن‌طور که او دلش می‌خواست به حالش ترحم نمی‌کرد. بعضی لحظات بعد از تحمل دردهای عمیق، بیشتر از هر چیزی دلش می‌خواست کسی دلش به حال او بسوزد، درست همان‌طور که دل آدم‌ها برای بچه‌های مریض می‌سوزد. دلش لک زده بود که کسی بیاید و او را نوازش کند و دل‌داری بدهد. او می‌دانست که حالا آدم گنده‌ای شده و ریشش به سفیدی می‌زند و به همین خاطر تحقق این آرزو ممکن نیست. بااین‌حال، هنوز دلش دنبال چنین چیزهایی بود».

به خیالِ ما دانشجویان پزشکی، ناکامی اطرافیان ایوان ایلیچ در دل‌داری‌دادن یا پذیرفتن بلایی که سرِ او می‌آید همان ناکامی منش و فرهنگ روسیه است. روسیهٔ اواخر قرن نوزدهم که در داستان تولستوی به تصویر کشیده شده خشک و تا حدی بَدوی به نظرمان می‌آمد. درست همان‌طور که معتقد بودیم پزشکی مدرن احتمالاً می‌تواند هر مرضی را که ایوان ایلیچ داشته درمان کند، این را هم پیش‌فرض گرفته بودیم که صداقت و مهربانی جزءِ مسئولیت‌های بنیادین یک پزشک مدرن است. مطمئن بودیم اگر ما بودیم، قطعاً در چنین وضعیتی دلسوزی می‌کردیم.

با همهٔ این اوصاف، ما فقط دغدغهٔ دانش داشتیم. ما خیال می‌کردیم همدلی را بلدیم اما مطمئن نبودیم که اگر در آنجا می‌بودیم، می‌توانستیم بیماری ایوان ایلیچ را به‌درستی تشخیص دهیم و درمان کنیم. ما همهٔ همّ و غم پزشکی‌مان را گذاشته بودیم تا سر دربیاوریم از فرایند داخلی بدن انسان، سازوکارهای پیچیدهٔ آسیب‌شناختی آن و گنجینهٔ تمام‌ناشدنی یافته‌ها و تکنولوژی‌هایی که روی هم انباشته شده‌اند تا آن آسیب‌ها را متوقف کنند. تصورش را هم نمی‌کردیم که باید به چیز دیگری هم فکر کنیم. پس ایوان ایلیچ را از سرمان بیرون کردیم.

اما در چند سالی که طبابت و جراحی را تجربه کرده‌ام، با بیمارانی مواجه شده‌ام که مجبور بودند با واقعیت زوال و میرایی رودررو شوند، و خیلی زود فهمیدم که اصلاً آمادگی کمک‌کردن به چنین بیمارانی را ندارم.

وقتی رزیدنت جراحی بودم نوشتن را شروع کردم و در یکی از همان مقاله‌های ابتدایی‌ام، ماجرای مردی را تعریف کردم که اسمش را جوزف لازاروف۶ گذاشته بودم. او یکی از مدیران شهری بود و چند سال قبل‌تر همسرش را به‌خاطر سرطان ریه از دست داده بود. حالا او در دههٔ ششم زندگی‌اش قرار داشت و خودش از یک سرطان لاعلاج، یعنی سرطان پیشرفتهٔ پروستات، رنج می‌برد. بیش‌از سی کیلوگرم وزن کم کرده بود. شکم و کیسهٔ بیضه و ران پایش پر از مایع شده بود. یک روز بیدار شده بود و دیده بود نمی‌تواند پای راستش را تکان دهد و دفعش را کنترل کند. بنابراین به بیمارستان آمده بود. در آنجا من به‌عنوان انترن تیم جراحی مغز و اعصاب او را معاینه کردم. کاشف به عمل آمد که سرطانش به ستون فقرات و قفسهٔ سینه‌اش سرایت کرده و حالا تودهٔ سرطانی دارد به نخاعش فشار می‌آورد. 


 

blogofski
۱۴۰۰/۱۱/۰۵

من چون کارشناس رادیولوژی و کادر درمان هستم اول با این دید کتاب رو خریدم که بتونم ازش برای ارتباط با بیماران پیر استفاده کنم اما وقتی کتاب رو خوندم باید بگم که این کتاب فقط مخصوص بچه‌های علوم پزشکی

- بیشتر
زهرا ابراهيمي
۱۴۰۰/۰۶/۲۲

مرگ به هرحال سراغ همه میاد ولی در مورد سالمندان یا بیماران صعب العلاج گویی علم پزشکی زیادی به خانواده ها امیدواری میده. همین میشه که اونها به جای زندگی در خانه کنار عزیزان شان در لذت و خوشی برای چندی

- بیشتر
Sharareh Haghgooei
۱۴۰۰/۰۷/۱۴

گزارشی همراه با تحلیل برای ایام بیماری و پیری هر شخصی .پاسخی (البته نه چندان صریح ) برای برنامه ریزی این ایام با علم به اینکه کم و بیش سخت یا آسان بلاخره برای همه خواهد رسید.من این کتاب را

- بیشتر
میثم
۱۴۰۲/۰۵/۳۰

به عنوان یک پزشک خوندن این کتاب رو به همه فعالین این حوزه از پزشکان، دانشجویان و تمام کادر درمان و حتی افراد غیر شاغل در این حوزه توصیه میکنم. تجربه‌های واقعی که نویسنده از بیماران و زندگی شخصی خودش

- بیشتر
محمدرضا
۱۴۰۳/۰۱/۰۶

بعد از خوندن این کتاب، حس های دوگانه‌ای در من پدید اومد؛ از یک طرف، حس خوب برای مواجهه با یک دیدگاه جدید که لازمش داریم و از طرف دیگه حس شرمندگی که چرا ما اینقدر مکانیکی با افراد برخورد

- بیشتر
Fatemeh
۱۴۰۳/۰۴/۱۴

عالی بود این کتاب 👌👌

مهتاب
۱۴۰۲/۰۸/۰۴

کتابی در مورد رفتاری که باید با موضوع مرگ و چالش‌های اون داشت. ظرایفی که عمدتا پزشکی مدرن در مواجهه با مرگ نادیده‌اش می‌گیره و راه‌های بهبود این وضعیت. خوندنی، روان و آموزنده.

fariba.
۱۴۰۲/۱۰/۱۱

قابل توجه پزشکان!!!

الی و سید
۱۴۰۲/۱۱/۱۹

بیشتر پزشکان و کادر درمان هیچ بویی از همدلی و درک بیمار و خانواده اش نبردن و فکر میکنن چون علم پزشکی دارن، در جایگاه خدا هستن.

Unknown
۱۴۰۱/۰۶/۰۷

291

تولستوی می‌نویسد «آنچه بیش‌از همه ایوان ایلیچ را عذاب می‌داد فریب و دروغی بود که به‌دلایلی همه پذیرفته بودندش، اینکه ایوان در حال مرگ نیست و فقط بیماری است که باید آرام بماند و دورهٔ درمان را از سر بگذراند و، پس‌از آن، نتایج خوبی به دست خواهد آمد».
کاربر ۳۵۰۶۶۶۱
تازه‌ترین دیدگاه معتقد است که پیری منظم‌تر از این حرف‌هاست و برنامه‌ای ژنتیکی دارد.
ریزوریوس
نمی‌توانستند صادقانه تأیید کنند که احتمال فواید پرتودرمانی چندان زیاد نیست. همچنین هنوز به آنجا نرسیده بودند که وقت بگذارند و اوضاع و احوال پدرم را بفهمند و دریابند که پدرم با چه تجربه‌ای از پرتودرمانی همراه‌تر است.
ریزوریوس
واقعاً کارکرد علم پزشکی چیست؟ یا، به بیان دیگر، ما برای انجام‌دادن یا ندادن چه کارهایی به پزشکان دستمزد می‌دهیم؟
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
متخصصان پزشکی همّ و غمشان را بر ترمیم سلامتی می‌گذارند و نه تقویت و معاش روح.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
وقتی آدم‌ها ملتفت می‌شوند که به پایان زندگی‌شان نزدیک شده‌اند، دیگر چیز زیادی تقاضا نمی‌کنند. آن‌ها ثروت بیشتر طلب نمی‌کنند و دنبال قدرت بیشتر نمی‌روند. درعوض، فقط تقاضا دارند تا جایی که ممکن است به آن‌ها اجازه داده شود که خودشان قصهٔ زندگی‌شان در این جهان را سروشکل بدهند. خودشان تصمیم بگیرند و طبق اولویت‌های خودشان با دیگران ارتباط برقرار کنند.
katy
فیزیوتراپیست برایش واکر تجویز کرد، اما او علاقه‌ای به استفاده از آن نداشت. از نظر او، استفاده از واکر به‌منزلهٔ شکست بود.
ریزوریوس
زندگی خودش نوعی مهارت است. آرامش و خِرد کهن‌سالی در طول زمان و به‌آرامی به دست می‌آید.
kh.pashaee
اما همهٔ ما، برای آنکه زندگی تحمل‌پذیری داشته باشیم، نیاز داریم که خودمان را وقف چیزی فراتر از خودمان کنیم. بدون داشتن چنین چیزی، فقط امیالمان هستند که ما را هدایت می‌کنند، آن هم امیالی که زودگذر، دمدمی‌مزاج و سیری‌ناپذیرند. این امیال نیز نهایتاً به رنج و عذاب منتهی می‌شوند
Marzieh Fadaei
آدم‌ها دوست دارند دم مرگشان خاطره تعریف کنند، حرف‌ها و یادگاری‌ها را مرور کنند، روابطشان را احیا کنند، میراثشان را تقسیم کنند، با یاد خدا آرامش بگیرند و مطمئن شوند که بازماندگانشان حال و روز مناسبی دارند.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
در همه جا پزشکان حاضربه‌یراق‌اند که امیدهای دروغین بدهند و خانواده‌ها را تشویق کنند که حساب‌های بانکی‌شان را بروبند و بذر و خرمنشان را بفروشند و از تحصیل و آموزش بچه‌هایشان بزنند و خرج اقدامات و درمان‌های عبث و بیهوده کنند.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
در همه جا پزشکان حاضربه‌یراق‌اند که امیدهای دروغین بدهند و خانواده‌ها را تشویق کنند که حساب‌های بانکی‌شان را بروبند و بذر و خرمنشان را بفروشند و از تحصیل و آموزش بچه‌هایشان بزنند و خرج اقدامات و درمان‌های عبث و بیهوده کنند.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
در ادامه گفت «امیدوارم که تابستان دوباره به زمین تنیس برگردید». نمی‌توانستم باور کنم که از سرِ صدق این حرف را زده باشد. این ایده که پدرم بتواند روزی به زمین تنیس برگردد احمقانه بود، چون ذره‌ای هم امید واقع‌بینانه به چنین اتفاقی نداشتیم. من دیوانه‌وار غرولند می‌کردم که چرا این سرطان‌شناس درِ باغ سبز به پدرم نشان می‌دهد
ریزوریوس
احترام به سالمندان از بین رفته است اما نه به‌خاطر اینکه احترام به جوانان جای آن نشسته، بلکه به این خاطر که با احترام به خودِ مستقل جایگزین شده است.
کاربر ۶۸۰۲۴۷۳
زندگی خودش نوعی مهارت است. آرامش و خِرد کهن‌سالی در طول زمان و به‌آرامی به دست می‌آید.
kh.pashaee

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰
۵۰%
تومان