بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مرگ با تشریفات پزشکی | طاقچه
تصویر جلد کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

بریده‌هایی از کتاب مرگ با تشریفات پزشکی

امتیاز:
۳.۹از ۳۹ رأی
۳٫۹
(۳۹)
تولستوی می‌نویسد «آنچه بیش‌از همه ایوان ایلیچ را عذاب می‌داد فریب و دروغی بود که به‌دلایلی همه پذیرفته بودندش، اینکه ایوان در حال مرگ نیست و فقط بیماری است که باید آرام بماند و دورهٔ درمان را از سر بگذراند و، پس‌از آن، نتایج خوبی به دست خواهد آمد».
کاربر ۳۵۰۶۶۶۱
تازه‌ترین دیدگاه معتقد است که پیری منظم‌تر از این حرف‌هاست و برنامه‌ای ژنتیکی دارد.
ریزوریوس
فیزیوتراپیست برایش واکر تجویز کرد، اما او علاقه‌ای به استفاده از آن نداشت. از نظر او، استفاده از واکر به‌منزلهٔ شکست بود.
ریزوریوس
نمی‌توانستند صادقانه تأیید کنند که احتمال فواید پرتودرمانی چندان زیاد نیست. همچنین هنوز به آنجا نرسیده بودند که وقت بگذارند و اوضاع و احوال پدرم را بفهمند و دریابند که پدرم با چه تجربه‌ای از پرتودرمانی همراه‌تر است.
ریزوریوس
وقتی آدم‌ها ملتفت می‌شوند که به پایان زندگی‌شان نزدیک شده‌اند، دیگر چیز زیادی تقاضا نمی‌کنند. آن‌ها ثروت بیشتر طلب نمی‌کنند و دنبال قدرت بیشتر نمی‌روند. درعوض، فقط تقاضا دارند تا جایی که ممکن است به آن‌ها اجازه داده شود که خودشان قصهٔ زندگی‌شان در این جهان را سروشکل بدهند. خودشان تصمیم بگیرند و طبق اولویت‌های خودشان با دیگران ارتباط برقرار کنند.
katy
تحقیقات نشان داده است که آدم‌ها هر چقدر پیرتر می‌شوند با افراد کمتری ارتباط برقرار می‌کنند و بیشتر زمانشان را صرف خانواده و دوستان قدیمی می‌کنند. آن‌ها به‌جای «انجام‌دادن» بر «بودن» متمرکز می‌شوند و به‌جای «آینده» بر «حال». (۵)
پریوش
زندگی خودش نوعی مهارت است. آرامش و خِرد کهن‌سالی در طول زمان و به‌آرامی به دست می‌آید.
kh.pashaee
آدم‌ها دوست دارند دم مرگشان خاطره تعریف کنند، حرف‌ها و یادگاری‌ها را مرور کنند، روابطشان را احیا کنند، میراثشان را تقسیم کنند، با یاد خدا آرامش بگیرند و مطمئن شوند که بازماندگانشان حال و روز مناسبی دارند.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
ثبت‌نام در برنامه‌های آموزشی مربوط به مراقبت‌های اولیهٔ سالمندان به‌شدت کاهش پیدا کرده، حال‌آنکه در حوزه‌هایی مثل جراحی پلاستیک یا رادیولوژی تعداد ثبت‌نام‌ها افزایش زیادی داشته است.
پریوش
یکی از دلایل این وضعیت پول است، چرا که درآمد پیری‌شناسی و مراقبت‌های اولیهٔ سالمندان در پایین‌ترین سطوح درآمدی پزشکی قرار می‌گیرد. یکی دیگر از دلایل هم این است که، چه بپذیریم و چه نپذیریم، خیلی از دکترها علاقه‌ای به مراقبت از سالمندان ندارند.
پریوش
پیرمردها و پیرزن‌ها به من می‌گفتند که نه از مرگ بلکه از اتفاقات پیش از مرگ می‌ترسند، یعنی ازدست‌دادنِ شنوایی، حافظه، بهترین دوستان و سبک دلخواه زندگی‌شان. به قول فلیکس، «سنِ بالا یعنی مجموعه‌ای مستدام از فقدان‌ها و ازدست‌دادن‌ها»
پریوش
ازآنجاکه تعداد کمی از ما دچار مرگ تصادفی و ناگهانی می‌شویم، پس اکثر ما بخش قابل توجهی از عمرمان را آن‌چنان ناتوان خواهیم بود که از پسِ زندگی مستقل برنخواهیم آمد. ما دوست نداریم دربارهٔ چنین فرجامی فکر کنیم. درنتیجه، اکثر ما خودمان را برای آن آماده نمی‌کنیم. به‌ندرت توجه مختصری به این می‌کنیم که در آن هنگام چطور زندگی خواهیم کرد، تا آنکه آن‌قدر دیر می‌شود که دیگر کاری از دستمان برنمی‌آید.
پریوش
زندگی خودش نوعی مهارت است. آرامش و خِرد کهن‌سالی در طول زمان و به‌آرامی به دست می‌آید.
kh.pashaee
احترام به سالمندان از بین رفته است اما نه به‌خاطر اینکه احترام به جوانان جای آن نشسته، بلکه به این خاطر که با احترام به خودِ مستقل جایگزین شده است.
کاربر ۶۸۰۲۴۷۳
در ادامه گفت «امیدوارم که تابستان دوباره به زمین تنیس برگردید». نمی‌توانستم باور کنم که از سرِ صدق این حرف را زده باشد. این ایده که پدرم بتواند روزی به زمین تنیس برگردد احمقانه بود، چون ذره‌ای هم امید واقع‌بینانه به چنین اتفاقی نداشتیم. من دیوانه‌وار غرولند می‌کردم که چرا این سرطان‌شناس درِ باغ سبز به پدرم نشان می‌دهد
ریزوریوس
متخصصان پزشکی همّ و غمشان را بر ترمیم سلامتی می‌گذارند و نه تقویت و معاش روح.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
واقعاً کارکرد علم پزشکی چیست؟ یا، به بیان دیگر، ما برای انجام‌دادن یا ندادن چه کارهایی به پزشکان دستمزد می‌دهیم؟
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
در همه جا پزشکان حاضربه‌یراق‌اند که امیدهای دروغین بدهند و خانواده‌ها را تشویق کنند که حساب‌های بانکی‌شان را بروبند و بذر و خرمنشان را بفروشند و از تحصیل و آموزش بچه‌هایشان بزنند و خرج اقدامات و درمان‌های عبث و بیهوده کنند.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
در همه جا پزشکان حاضربه‌یراق‌اند که امیدهای دروغین بدهند و خانواده‌ها را تشویق کنند که حساب‌های بانکی‌شان را بروبند و بذر و خرمنشان را بفروشند و از تحصیل و آموزش بچه‌هایشان بزنند و خرج اقدامات و درمان‌های عبث و بیهوده کنند.
کاربر ۱۳۸۹۳۹۷
اما همهٔ ما، برای آنکه زندگی تحمل‌پذیری داشته باشیم، نیاز داریم که خودمان را وقف چیزی فراتر از خودمان کنیم. بدون داشتن چنین چیزی، فقط امیالمان هستند که ما را هدایت می‌کنند، آن هم امیالی که زودگذر، دمدمی‌مزاج و سیری‌ناپذیرند. این امیال نیز نهایتاً به رنج و عذاب منتهی می‌شوند
Marzieh Fadaei
یادم می‌آید یک بار، در جلسه‌ای یک‌ساعته، به رمان کلاسیک تولستوی با نام مرگ ایوان ایلیچ (۱) پرداختیم و در آنجا دربارهٔ میرایی و فناپذیری بحث کردیم. این جلسه بخشی از سمینارهای هفتگی موسوم به بیمار-دکتر بود. این سمینارها گوشه‌ای از کوشش‌های نظام آموزش پزشکی بود برای اینکه ما را پزشکانی انسانی و چندبُعدی‌تر بار بیاورد.
کاربر ۳۰۶۵۲۱۱

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۶۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۴۴,۵۰۰
۵۰%
تومان