کتاب منطق و زبان شناسی
معرفی کتاب منطق و زبان شناسی
کتاب منطق و زبان شناسی اثری از ینس الوود، لارنس گونار اندرسون و استن دال با ترجمه فاطمه راکعی است. هدف این کتاب آشنا کردن زبان شناسان با علم منطق و کاربریهای آن است.
درباره کتاب منطق و زبان شناسی
منطق، علمی که قبلا به عنوان یکی از شاخههای علم فلسفه شناخته میشود، به مطالعه روشمند قاعده استنتاج مجاز گفته میشود؛ مانند روابطی که منجر به پذیرش گزاره (تالی) بر پایه مجموعه دیگر گزارهها (پیشفرضها) میشود. از سده سیزدهم به بعد، منطق موفق شد تا در ریاضیّات و در دهههای واپسین در علوم رایانه و از دهه ۱۳۶۰ در علوم شناختی نیز راه پیدا کند.
زبان شناسی علمی است که به مطالعه و بررسی روشمند زبان میپردازد. زبان شناسی تلاش میکند تا به تمام پرسشهایی که پیرامون موضوع زبان مطرح است، مانند «زبان چیست؟»، «زبان چگونه عمل میکند و از چه ساختهایی تشکیل شدهاست؟»، «انسانها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟» و ... پاسخ دهد. این علم به مفهوم جدیدش، علمی نوپاست اما مطالعات تخصصی زبانشناسی بسیار دیرینهتر از این هستند.
ابعاد گوناگون زبان در حوزهها و زمینههای مختلف مانند صرف، نحو، آواشناسی، واجشناسی، معناشناسی، کاربردشناسی، تحلیل گفتمان، زبانشناسی تاریخی تطبیقی، ردهشناسی، را در بر میگیرند و علاوه بر این زبان شناسی راهش را هم به حوزههای بینرشتهای مانند جامعهشناسی زبان، روانشناسی زبان، عصبشناسی زبان، زبانشناسی قضایی، زبانشناسی بالینی، زبانشناسی تحلیلی، زبانشناسی آموزشی و زبان و منطق باز کرده است.
ینس الوود، لارنس گونار اندرسون و استن دال، در کتاب منطق و زبان شناسی در تلاشند تا زبان شناسان و علاقهمندان زبان را با منطق آشنا کنند، بهطوری که بتوانند دریابند که مفاهیم منطقی در نظریه زبانی، بهویژه در معناشناسی، چگونه بهکار میرود.
کتاب منطق و زبان شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب منطق و زبان شناسی را به تمام زبان شناسان و تمام دانشجویان علم منطق پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب منطق و زبان شناسی
مجموعهای که تنها یک عضو داشته باشد، مجموعهی تکعضوی و مجموعهای که هیچ عضوی نداشته باشد (دارای صفر عضو باشد)، مجموعهای تهی نامیده میشود. البته بهتر است گفته شود «مجموعهی تهی» و نه «یک مجموعهی تهی»؛ زیرا تنها یک مجموعهی تهی وجود دارد، که آن را با نماد Ø نشان میدهند. دلیل اینکه میگوییم تنها یک مجموعهی تهی وجود دارد، این است که در نظریهی مجموعهها، اصلی کلی به نام اصل هممصداقی وجود دارد، که میگوید: برای آنکه دو مجموعه از یکدیگر متمایز باشند، باید حداقل یک چیز داشته باشیم که عضو یکی از آنهاست، اما عضو دیگری نیست. بهعبارتدیگر، اگر فهرست عناصر موجود در دو مجموعه یکسان باشد، با یک مجموعهی واحد سروکار داریم. بدیهی است که هر مجموعهی تهی دارای تعداد یکسانی عضو (یعنی صفر) است. بنابراین، تنها یک مجموعهی تهی وجود دارد. نتیجهی متعارضگونهی این مسئله آن است که مثلاً بگوییم مجموعهی همه رؤسایجمهور زن ایالات متحده با مجموعهی همه سگهایی که میتوانند برنامهی کامپیوتر بنویسند، یکی است. با وجود این، اگر تفاوت بین (الف) شیوهی انتخاب عضوهای یک مجموعه (معیار تمایز عضوها از غیرعضوها) و (ب) عضوهایی که عملاً انتخاب میشوند را در نظر بگیریم، این مسئله بهتر درک میشود. بدیهی است که عضوهای یکسان را میتوان به روشهای بسیار متفاوت انتخاب کرد. منظور از اصل هممصداقی این است که روشهای انتخاب عضوهای مجموعه کاملاً نادیده گرفته شود. این امر مربوط است به تمایز بین مفهوم و مصداق یا دایرهی مصداقهای یک عبارت زبانی ـ تمایزی که در فصلهای بعدی این کتاب از اهمیت بسیار برخوردار خواهد بود.
یک عبارت اسمی را در نظر بگیرید که مجموعهای را توصیف میکند، مثل «ایرانیهایی که موی بور دارند»؛ میتوان گفت که این عبارت اسمی با مشخص کردن تعدادی از ویژگیهای مشترک، شیءها یا موجوداتی معین را در جهان انتخاب میکند (به آنها اشاره میکند). موجودات انتخاب شده یا مورد اشاره ـ یعنی افرادی که ایرانی و موبور هستند ـ مصداقهای این عبارت اسمیاند؛ در صورتی که شیوهی انتخاب آنها، یعنی معیارهایی که برای تعیین مصداقهای این عبارت به کار رفته، مفهومِ عبارت خواهد بود. به این ترتیب، میتوان گفت که مفهوم «مجموعه» در نظریهی مجموعهها، مصداقی است؛ به این معنا که در این نظریه به روشهای انتخاب اعضای مجموعه کاری نداریم؛ عنوان «اصل هممصداقی» نیز از اینرو انتخاب شده است.
همچنین، از آنچه گفته شد، درمییابیم که مفهوم ریاضی مجموعه با مفهوم متداولی که واژههایی مثل «رده» و «گروه» را برای آن بهکار میبریم، کاملاً یکسان نیست؛ گرچه در آغاز این فصل، بین آنها فرقی قایل نشدیم. وقتی در زندگی روزمره از گروه، مثلاً گروهی از مردم صحبت میشود، اغلب اینطور فکر میکنیم که این گروه ثابت است، علیرغم آن که عضوهایش از زمانی به زمان دیگر تغییر میکنند. بهاینترتیب، میتوان مثلاً دربارهی گروهی از مردم که بر بریتانیا حکومت میکنند، صحبت کرد و حتی جملههایی مانند «اعضای این گروه درحالحاضر بیش از اعضای آن در گذشته است» را بهکار برد. اگر فرض بر این بود که اصل هممصداقی در مورد موجودی که با عبارت «این گروه» به آن اشاره میشود، برقرار است، جملهی بالا یک جملهی متناقض میبود. همچنین، باید توجه داشت که گرچه به گروهها، رفتارهای زیادی را نسبت میدهیم و مثلاً میگوییم، «آنها فلان کارها(ی دستهجمعی) را انجام میدهند» ـ مانند «گروه ما دادخواست برای دولت فرستاد»ـ بعضی از ریاضیدانها خواهند گفت که مجموعهها، موجوداتی انتزاعی هستند و نمیتوانند چنین کارهایی انجام دهند.
فهرست
- منطق برای زبانشناسان
- نظریه مجموعهها
- استنتاج و تحلیل منطقی جملهها
- منطق گزارهها
- منطق محمولها
- استنتاج
- منطق وجهی
- منطق مفهومی و دستور مقولهای
- گسترش منطق محمولها
- منطق و زبانشناسی
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه