کتاب آری به زندگی (خلاصه کتاب)
معرفی کتاب آری به زندگی (خلاصه کتاب)
میکروکتاب آری به زندگی که با نام انسان در جستجوی معنا نیز منتشر شده، مجموعهای کوتاه اما بسیار باارزش از سخنرانیهای دکتر ویکتور فرانکل روانشناس مشهور اتریشی و مبدع معنادرمانی است که بعد از آزادی از زندان آشویتس آنها را ایراد کرده بود.
میکروکتابها چکیدهای از کتابهای اصلی هستند که در زمانی حدود ۵۰ دقیقه دانش کامل کتاب را در اختیار شما میگذارد و مهمتر اینکه فضای کتاب کامل حفظ شده و لذت مطالعه را از دست نمیدهید.
درباره کتاب آری به زندگی
این کتاب یکسال بعد از پایان یافتن آشویتس نوشته شده اما چون نسخههای آن بسیار محدود بود، ترجمه نشد و خیلی زود فراموش شد تا این که بعد از سالها یک نسخه از آن پیدا شد و یک ناشر تصمیم به ترجمه و انتشار آن به زبان انگلیسی گرفت که خیلی زود مورد استقبال مردم قرار گرفت.
در این زمانهای که بیشتر انسانها معنای زندگی را فراموش کردهاند و فکر میکنند که در بدترین شرایط به سر میبرند، بهتر است که این میکروکتاب را بخوانند.
آری به زندگی یک راهنمای انگیزهبخش است و به شما کمک میکند که جای خود را در بحبوحه هر بحرانی پیدا کنید و رو به جلو قدم بردارید.
خواندن کتاب آری به زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای انگیزشی و فلسفه زندگی
درباره ویکتور فرانکل
دکتر ویکتور فرانکل (Viktor Frankl) روانپزشک و عصبشناس معروف و مطرح اتریشی است. او در طول سالهای جنگ جهانی دوم به دلیل اشغال کشورش توسط نازیها از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ در اردوگاه کار اجباری زندانی شد. دکتر فرانکل به «اصالت وجود و معنادار زندگی» اعتقاد داشت و بعد از آزادی از زندان هم به «معنادرمانی» پرداخت و به صورتی گسترده در همه جای دنیا سخنرانی کرد تا بتواند انسانها را با معنای حقیقی زندگی آشنا کند و دوباره آنها را به زندگی برگرداند. او در سال ۱۹۹۷ از دنیا رفت.
بخشی از میکروکتاب آری به زندگی
زندانیها میدانستند که در نهایت آزاد خواهند شد و از جایی که هیچ انتظاری ندارند، معجزه را خواهند دید. آنها این امیدواری را آن هنگامی که شکنجه میشدند، سخت کار میکردند و غذایی نمیخورند، در قلب خود زنده نگه داشته بودند.
دکتر فرانکل بعد از اینکه از زندان آزاد شد، سخنرانیهای مختلفی را ارائه کرد و در مورد توهینها، دروغ بزرگ برتری نژادی و تبلیغات منفی که باعث میشود که اصل زندگی بیارزش شمرده شود، سخنرانیهای فراوان کرد.
فرانکل در حالی این حرفها را میزد که خودش تحت نظام تفکری که نازیها به راه انداخته بودند، محاصره شده بود. در آن زمان دروغ، تهمت، سرکوب مخالفان و... وجود داشت و این نشان میداد که نازیها کار خود را خوب انجام داده بودند اما او جرأت کرد و زبان گشود تا حقایق را برملا کند.
امروز هم همینطور است. رسانهها قدرت را در دست دارند و دروغها را چون حقیقت جلوه میدهند و دیدگاههایی که تحریف شده هستند را به اشتراک عموم میگذارند. قوانین تبلیغاتی به آنها کمک میکند که خواستههای سیاسی خود را به مردم تحمیل کنند.
مثلا در دوران جنگ جهانی، آمریکا به نیروهای متفقین که در اروپا و آسیا بودند، سیگار فروخت. آنها را به عادتی وابسته کرد که میدانست عمرشان را کوتاه میکند. اصلا سیگار کشیدن را کاری جذاب نشان میداد. این یک دروغ بزرگ است تا شرکتهای تجاری بتوانند با فروش سیگارهایشان سود خوبی ببرند، اما نسلی را به نابودی کشاندند.
من در سال ۱۹۶۴ به دنیا آمدم و متعلق به دوران بعد از جنگ هستم. اما میدانم که واقعه هولوکاست و پس از آن و ترس از جنگ سرد، چه احساس وحشتناکی دارد. با این حال باور دارم سخنرانیها فرانکل در درستترین زمان ممکن ارائه شد تا پرده از حقایق تاریک بردارد.
امروزه ما هم اسیر تبلیغات رسانهها هستیم. بنابراین باید از حقایق ساده و ارزشهای انسانی، در مقابل این تبلیغات دفاع کنیم و بتوانیم حرف بزنیم و آزادانه اندیشههای خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم. شاید دوباره بتوانیم کمی به ذات انسانی خود بازگردیم. ذاتی که حق حیات دارد، اما حیات از آن گرفته شده است.
بخش مهمی از توجه فرانکل در مورد «مرگ آسان» است. نازیها، کسانی که بیماری روانی و جسمی داشتند را قتل عام میکردند. از نظر فرانکل حتی در بدترین ناراحتیهای جسمی و روحی هم معنایی خفته وجود دارد که باید به آن دست یافت.
فرانکل معتقد بود زندگی همه انسانها معنادار است و کسی حق این را ندارد که برای آن حد و اندازه تعیین کند یا تشخیص دهد که دیگر نباید روی زمین باشد. این تفکر منفی تحت تاثیر جنبش داروینگرایی رخ داده بود که باید جامعه را از شر انسانهای بیفایده و دردسرساز، پاکسازی کرد.
البته امروزه «مرگ آسان» به «مرگ خوب» تغییر مسیر داده است. این نوع مرگ برای کسانی کاربرد دارد که از ناراحتی جسمی یا روحی در رنج هستند و نمیتوانند مداوا شوند. در واقع یک نوع خودکشی آگاهانه، تصمیم گرفته شده و تصویب شده است تا فردی به رنج خود خاتمه دهد.
فرانکل به دنبال معنای زندگی بود. اینکه هر فردی با هر میزان از رنج بتواند معنای زندگی خود را پیدا کند. معنایی که برای هر کسی منحصربهفرد است. او تاکید داشت که دنبال شادی بودن خوب است، اما انسانها نباید فقط به دنبال شادی باشند، باید به دنبال معنای هدف در زندگی باشند.
دکتر فرانکل میگوید که شاید سرنوشت برخی واقعا عجیب و غریب باشد، اما تنها کاری که این افراد باید بکنند این است که در ابتدا آن را بپذیرند. پذیرش باعث میشود که فرد در زمان حال بتواند خود را با وضعیتی که در آن گرفتار شده، وفق دهد. بر این اساس او درمانی با عنوان «درمان وجودی» را مطرح کرد.
در این درمان فرد به جای توجه روی بدبختیهای زندگی خود به مسائل بزرگتری میاندیشد. این درمان در سال ۱۹۷۰ به اوج خود رسیده بود و او روی توجه به معنای زندگی و تحلیل درونی کار میکرد. فرانکل معتقد بود که سه راه برای دریافت معنای زندگی برای هر کسی وجود دارد:
۱. انجام کاری که بتواند بیشتر از ما عمر کند و فرد عاشقانه آن را دوست داشته باشد.
۲. فرد قدردان طبیعت زندگی باشد و تا جایی که میتواند عشق بورزد.
۳. با محدودیتهایی که فرد در زندگی با آنها روبرو است، سازش کند.
به هر حال رنج وجود دارد و کسی نمیتواند آن را نابود کرد. معنای زندگی همه ما،
حجم
۳۷٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۳۷٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
نظرات کاربران
از این ترجمه بیشتر خوشم اومد. آفرین به مترجم گرامی. جذبم کرد. خوندن از فرانکل برای من یعنی نوشیدن از جامی که سیری نداره. ممنونم از مترجم گرامی که گواراتر کرد خوندن این کتاب رو برام.
توصیه میکنم قبلش حتما کتاب انسان در جستجوی معنا از همین نویسنده رو بخونید خیلی جالبه. امیدوارم همه توی زندگیشون یک معنا برای خودشون داشته باشند که ارزش رنج کشیدن هاشونو داشته باشه.
این خلاصه کتاب بود، کتاب کامل راهم خواندم، کتابهای دکترفرانکل همه عالی وکاربردی هستند، میشود بارها خواندوآموخت ولذت برد، بسیارعالی.