دانلود و خرید کتاب همبستر با رودخانه ها عبدالحسین انصاری
تصویر جلد کتاب همبستر با رودخانه ها

کتاب همبستر با رودخانه ها

معرفی کتاب همبستر با رودخانه ها

عبدالحسین انصاری( -۱۳۵۴) شاعر است و این کتاب شامل ۴۸ غزل از اوست. در یکی از غزل‌های این مجموعه شعر به نام «پل‌های دنیا» می‌خوانیم: «شبی حرص مرا همراه پیراهن درآوردی و دکمه دکمه احساس مرا از تن درآوردی دلت این پا و آن پا کرد و آخر تن به رفتن داد و زنجیر مرا با بغض از گردن درآوردی پریشان ایستادی با سکوتی تلخ بر درگاه و با دستت برایم حالت رفتن درآوردی سفر کردی که از پل‌های دنیا بگذری اما سر از یک کوچه‌ی بن‌بست بی‌روزن درآوردی خیابان در خیابان زخم خوردی، باز برگشتی و از قلبم هزاران خار با سوزن درآوردی صداقت، عشق، ایمان، دوستی، افسوس من یک عمر دلم خوش بود با این واژه‌های من درآوردی»
سیّد جواد
۱۳۹۷/۰۶/۲۴

کتاب صد و هشتاد و دوم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی ، دارای موارد روشنفکری غیر پاستوریزه !!!

وقتی تویی مخاطب این شعر، بی‌گمان باید دوباره گیر کند در گلو «سلام»
سیّد جواد
از روسری آن صورت ماه آمده بیرون انگارکه ماه از دل چاه آمده بیرون
سیّد جواد
بیا بگذار سر بر شانه‌های خسته‌ام یک‌بار اگر با اشک من پیراهنت لک برنمی‌دارد
سیّد جواد
یک ثانیه غافل شدن از فکر تو؟ هیهات صد حور اگر دور و برم ریخته باشد
سیّد جواد
سرنوشت ما مترسک‌های جالیزی، همین است تا خدا در دست مشتی بی‌خبر افتاده باشد
محمدرضا
به ساقه‌های تو دستم نمی‌رسد، رفته است انار سرخ تو با نرخ زعفران بالا
.ً..
به جرم سادگی این روزها ما را نمی‌بینند و می‌سازند بعد از مرگمان افسانه‌ای از ما
.ً..
عشق وقتی نیمه‌جان باشد، تنفر بهتر است
.ً..
گفتم دلم قصری درندشت است، راحت باش! گفتی ولی دلتنگ بودی، جا کم آوردم
িមተєကє .నមժមተ
خوب می‌داند چه حالی دارد از جنگل بریدن هر سپیداری که در پای تبر افتاده باشد
িមተєကє .నមժមተ
چه باید گفت وقتی آنکه مثل کوه پشتت بود تو را از یاد برده، یار پشت یار می‌گیرد
.ً..
۲۱: پیراهنی که... تاریخ لای چرخ زمان گیر می‌کند تقویم روی فصل خزان گیر می‌کند وقتی کنار حوض وضو تازه می‌کنی در سینۀ مناره اذان گیر می‌کند این‌قدر ابروان خودت را گره نزن آرش میان این دو کمان گیر می‌کند هربار پلک می‌زنی انگار ناگهان دریا درون قطره‌چکان گیر می‌کند در کوچه‌ها بدون هدف راه می‌روم از راه می‌رسی و زبان گیر می‌کند از شهر کوچ می‌کنی و لقمه‌های نان یک‌باره در گلوی جهان گیر می‌کند در پارک‌ها مجسمه‌ها پیر می‌شوند در پخش‌ها نوار بنان گیر می‌کند هر شب برای عطر تنت آه می‌کشد پیراهنی که در چمدان گیر می‌کند
R
چرا انسان عصر سنگ‌ها این را نمی‌فهمد که با هر شیوۀ ممکن نباید نان به ‌دست آورد
.ً..
دلم، ای جعبۀ آیینه و مینا، مواظب باش که سنگت می‌زند هر کس تو را آسان به‌ دست آورد
.ً..

حجم

۴۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۴۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان