کتاب جادوی زاویه دید
معرفی کتاب جادوی زاویه دید
کتاب جادوی زاویه دید نوشته آلیشیا راسلی است که درباره زاویه دید و نقش تعیینکننده و پررنگ آن در ادبیات و داستاننویسی سخن میگوید.
درباره کتاب جادوی زاویه دید
یکی از راههای تنوع بخشیدن به ساختار داستانی، که برای همه آشناست، استفاده از زاویهٔ دید است؛ استفاده از چشماندازی در روایت که خواننده از طریق آن داستان را تجربه میکند. از دیرباز داستانگویان فهمیده بودند که با تغییر راویْ داستان هم تغییر میکند. برای درک بهتر قدرت جادویی زاویهٔ دید، باید درک و شناخت دوگانهٔ خواننده با فرهنگ را نیز به ویژگی منحصربهفردِ چشمانداز نویسنده هنگام روایت داستان افزود. خوانندهها میتوانند کاملاً به درون شخصیت جذاب داستان فروبروند، ضمن اینکه، مثل یک ناظر بیرونی، با فاصلهگیری از شخصیت، شاهد کارهای او باشند. به این ترتیب، آنها نهتنها میتوانند همزمان به نیابت از طرف شخصیت در اتفاقات داستان شرکت کنند، بلکه میتوانند، با ذهنی فعال، از شرکت در این اتفاقات استفاده کنند و همه چیز را تجزیه و تحلیل نمایند.
آلیشیا راسلی در این کتاب به بررسی این نکته پرداخته که نویسنده چگونه میتواند ـ با تغییر زاویهٔ دید ـ تجربیاتی پیچیده، ظریف، و دوسویه (تعاملی) را به خواننده ارائه دهد و هر اثر داستانی را، حتی اگر مضمونی کهنه و قدیمی داشته باشد، تر و تازه جلوه دهد. او توضیح میدهد که برای این کار نویسندهها نخست باید شخصیتهایی جاندار، که انگیزههایی قوی دارند، خلق کنند و این شخصیتها را در موقعیتهایی سخت یا گیرا قرار دهند، سپس، زاویهٔ دیدی دقیق برای تعریف داستانشان پیدا کنند و این زاویهٔ دید را چنان پر و بال دهند که داستانشان در ذهن خواننده زنده شود.
خواندن کتاب جادوی زاویه دید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به یادگیری فنون داستاننویسی مخاطبان این کتاباند.
درباره آلیشیا راسلی
آلیشیا راسلی، داستاننویس، مقالهنویس، پژوهشگر، و استاد ادبیات داستانیِ امریکاییتبار، کارشناسی ارشد خود را در ادبیات و زبان انگلیسی از دانشگاه باتلر یونیورسیتی گرفت و پس از آن یکسره خود را وقف نویسندگی و آموزش نویسندگی کرد. وی اینک مدیر یکی از مشهورترین سایتهای آموزش نویسندگی، از طریق اینترنت، است. او هشت سال نیز در زمینهٔ داستاننویسی در دانشگاه ایندیانا در امریکا تدریس کرده است. راسلی تا کنون مقالات زیادی درباره داستاننویسی نوشته و نُه رمان عاشقانه نیز منتشر کرده است. آخرین رمان او، با نام سالی که او سقوط کرد، در سال ۲۰۱۰ در امریکا منتشر شد.
بخشی از کتاب جادوی زاویه دید
شاید شما از دوران مدرسه اول شخص (من)، دوم شخص (تو یا شما)، و سوم شخص (او) را در دستور زبان به یاد داشته باشید. اما قضیهٔ شخصها در دستور زبان تازه فقط شروع بحث زاویهٔ دید در داستان است. در زاویهٔ دید این من/ شما/ او شخصی است که ارزشها، احساسات، افکار، و نگرشهای منحصربهفردی در ادراک جهان و نوع گفتن داستان دارد. نویسنده میتواند با تعیین زاویهٔ دیدِ شخصیتِ داستانیاش و اینکه این زاویهٔ دید چه تأثیری در روایت طرح داستان میگذارد، داستانی خاص و نثری جاندار خلق کند.
خُب حالا این زاویهٔ دید چیست؟ زاویهٔ دید چشماندازی است که خواننده میتواند با آن داستان را تجربه کند. چشمانداز در اینجا همان ادراک، افکار، و احساسات است و زاویهٔ دید در داستان مشخص میکند که شما موقع خواندن داستانْ ادراکات (دیدنیها، شنیدنیها، و سه حس دیگر)، افکار، و احساسات چه کسی را بفهمید و حس کنید. این البته تعریفی ساده است و طبعاً شما وقتی موضوع زاویهٔ دید را بیشتر بکاوید، موضوع پیچیدهتر میشود.
زاویهٔ دید همان ماشینی است که خواننده با آن در داستان سفر میکند. در بیشتر مسیرِ داستان یکی از شخصیتها این ماشین را میراند و ما برخی از حوادث را با چشمان این شخصیت میبینیم، با گوشهای او میشنویم، و با احساسات او حس میکنیم. البته، ممکن است ما واقعاً حس و فکر نکنیم که در یک نبرد در میدان جنگ، در جلد (ذهن و جسم) شخصیتی به نام اسمیت فرورفتهایم، اما وقتی توپی در این میدان جنگ شلیک میشود حس میکنیم که گوشهای ما هم مثل گوشهای اسمیت کر شده و چشمانمان درست مثل چشمانِ او تار میبیند، و داریم مثل اسمیت فکر میکنیم که اسلحه را بیندازیم و به طرف جنگل فرار کنیم. به علاوه، درست مثل او ـ اما البته بدون اینکه مجبور باشیم در میدان نبرد بجنگیم ـ احساس خستگی و یأس کنیم و زجر بکشیم. گو اینکه در این موقع نویسنده هر جا بخواهد زاویهٔ دید داستان را از این شخص به شخص دیگری تغییر میدهد ـ مثلاً ما را از جلد اسمیت به جلد یک گزارشگر کهنهکار نظامی منتقل میکند که دارد خلاصهٔ گزارشی را از میدان جنگ برای شنوندگان اخبار شب رادیو میگوید. در حالت دوم ما با شخصی هماحساس میشویم که به دلیل اینکه دارد در یک جای اَمن، میکروفن در دست و راحت، دربارهٔ اشخاصی که زیر گلوله دارند میجنگند گزارشی میدهد احساس شرم و گناه میکند.
در واقع، این نویسنده است که تصمیم میگیرد هنگام تعریف داستان هر بار ما داستان را از دید چه کسی تجربه کنیم. برای تعریفِ درستِ داستان و استفادهٔ بجا از زاویهٔ دید، چندین شیوهٔ خوب و چندین شیوهٔ بد داریم که ما در این کتاب میخواهیم به همهٔ این شیوهها بپردازیم. اما نکتهٔ بسیار مهمی که هیچ وقت نباید از یادمان برود این است: با اینکه زاویهٔ دید خوانندهمحور است، اما کنترل آن در دست نویسنده است.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۸۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۶۸۸ صفحه
نظرات کاربران
یک مرجع عالی و کاربردی برای نویسندگان که کاملا تخصصی مهارت استفاده از زاویهدید را آموزش میدهد. این کتاب بسیار بدردبخور و روان است. هر نویسندهای از خواندنش لذت خواهد برد و دنیای جدیدی از معرفت نویسندگی در پیش رویش
واقعیتش این کتاب برای آموزش زاویه دید توسط یک نویسنده غیرایرانی تالیف شده و یک حرکت بسیار عالی و مثبت هست. فقط میدونید مشکل چیه، اینکه جناب مترجم زحمت کشیدن هرجا که خودشون تشخیص دادن، متن اصلی رو کلا حذف
توی این کتاب خیلی کم تر از اونچه که باید به نکاتِ مفید، بدیع و کاربردی درباره زاویه دید برمی خورید.