کتاب توماس ساموئل کوهن
معرفی کتاب توماس ساموئل کوهن
کتاب توماس ساموئل کوهن نوشته احمد علامه فلسفی است که زندگی، زمانه و آرای فیلسوف و فیزیکدان آمریکایی، توماس ساموئل کوهن میپردازد.
درباره توماس ساموئل کوهن
توماس ساموئل کوهن ( متولد۱۸ ژوئیه ۱۹۲۲ اوهایوی آمریکا – درگذشت ۱۷ ژوئن ۱۹۹۶) فیلسوف و فیزیکدان آمریکایی بود. او بیشتر به تاریخ علم، فلسفه علم و جامعهشناسی علم میپرداخت. وی در ۱۹۶۲ کتاب ساختار انقلابهای علمی را در مجموعه «دائرةالمعارف بینالمللی علوم» مفهوم محوری این کتاب پرتأثیر و بحثانگیز آن است که بسط و گسترش علم در دورههای متعارف علم مبتنی بر انگاره(Paradigm) تعبیر میکند.
مجموعهای از مقالات کوهن در فلسفه و تاریخ علم در سال ۱۹۷۷ با عنوان The Essential Tension منتشرشد. سال بعد دومین تک نگاری تاریخی او تحت عنوان نظریه جسم سیاه و گسست کوانتومی به چاپ رسید. برطبق نظر کوهن سیر و دگرگونی و پیشرفت یک علم به صورت یکسان و یک شکل نیست، بلکه دورههای هنجارین یا متعارف و انقلابی (یا فوقالعاده) را از سر میگذراند. دورههای انقلابی صرفاً دورههای پیشرفت سریع و شتابان نیستند بلکه به صورت کیفی با علوم هنجارین و متعارف یا عادی دست کم در سطح فرق دارند. کوهن علم هنجارین را با اصطلاح حل مسئله و معما (puzzle - solving) توصیف میکند.
یک حلکننده معما به حوزهای کاملاً ناشناخته پا نمیگذارد. چون معماها و راه حلهای آن آشنا و مأنوس و نسبتاً سرراست هستند. میتوان انتظار داشت که علم هنجارین و متعارف، ذخیرهای رو به رشد از حل معماها گرد آورد. اما علم انقلابی و خلاف هنجار برطبق نظر کوهن خصلت گردآوری و ذخیرهسازی و افزودن ندارد.
توماس ساموئل کوهن، معتقد بود که شکلگیری شخصیت انسانها از بدو تولد تا حدود ۷ سالگی ادامه مییابد، بنابراین والدین ۷ سال فرصت دارند تا ویژگیهای شخصیتی را در کودک خود شکل دهند، در جوامع بشری مدرن این الگووارهها برای ترویج روحیه کارآفرینی شکل گرفته و پایه و اساس شخصیت افراد بر این اساس رشد مییابد، از این رو شکلگیری الگووارهها نهتنها وابسته به علوم شناختی هستند بلکه نیازمند ارائه آموزشهای مورد نیاز در این زمینه به افراد فعال در جامعه نیز میباشند . وی در ۱۹۸۳ به سمت استادی در MIT )مؤسسه تکنولوژی ماساچوست) منصوب شد.کوهن در هفدهم ژوئن ۱۹۹۶ در اثر بیماری سرطان درگذشت.
خواندن کتاب توماس ساموئل کوهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقه مندان به فلسفه و شناخت دانشمندان این حوزه مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب توماس ساموئل کوهن
برطبق نظر کوهن سیر و دگرگونی و پیشرفت یک علم به صورت یکسان و یک شکل نیست، بلکه دورههای هنجارین یا متعارف و انقلابی (یا فوقالعاده) را از سر میگذراند. دورههای انقلابی صرفاً دورههای پیشرفت سریع و شتابان نیستند بلکه به صورت کیفی با علوم هنجارین و متعارف یا عادی - دست کم در سطح - فرق دارند. کوهن علم هنجارین را با اصطلاح حل مسئله و معما (puzzle - solving) توصیف میکند.
این اصطلاح به این معناست که علم هنجارین و عادی هدف اصلی اش انتقال این اندیشه است که حلکننده معما یا مسئله - مانند کسی که شطرنج بازی میکند یا مشغول حل جدول کلمات متقاطع است - انتظار دارد که به شکل معقول و دست یافتنی معما را حل کند و اینکه انجام این کار عمدتاً به توانایی خودش بستگی دارد و دیگر اینکه خود معما و روشهای حل آن تا حد زیادی آشنا و معلوم هستند. یک حلکننده معما به حوزهای کاملاً ناشناخته پا نمیگذارد. چون معماها و راه حلهای آن آشنا و مأنوس و نسبتاً سرراست هستند. میتوان انتظار داشت که علم هنجارین و متعارف، ذخیرهای رو به رشد از حل معماها گرد آورد. اما علم انقلابی و خلاف هنجار برطبق نظر کوهن خصلت گردآوری و ذخیرهسازی و افزودن ندارد.
به عقیده او انقلابهای علمی مستلزم تجدیدنظر در باورها و فعالیتهای علمی موجود است. به دید او چنین نیست که همه دستاوردهای علم هنجارین در یک انقلاب علمی حفظ شود. در واقع دوره علم بعدی ممکن است تبیینی برای پدیدهای که در دوره پیشین عقیده بر آن بود که با موفقیت تبیین شدهاست، نداشته باشد. این وجه از انقلابهای علمی به (Kuhn- loss) معروف است که بیانگر نوعی فقدان و به اصطلاح کسری است اما اگر - چنانکه در دیدگاه متعارف چنین تصوری هست - انقلابهای علمی مانند علم هنجارین و عادی هستند اما بهتر، پس علم انقلابی همواره امری مثبت و مطلوب محسوب خواهدشد که باید به آن خوشامد گفت و ترویجش کرد. در دیدگاه پوپر نیز مسئله انقلاب علمی مطرح است اما نه به این دلیل که انقلابهای علمی بر دانش مثبت و ایجابی میافزایند و حقایق نظریههای پیشین را گسترش میدهند. بل به این دلیل که بر دانش منفی یا سلبی که نشاندهنده نادرستی نظریههای رقیب اند میافزایند.
کوهن هم دیدگاه سنتی و هم دیدگاه پوپری در زمینه انقلابهای علمی را رد میکند و این نظر را پیش مینهد که علم هنجارین و متعارف میتواند کامیاب باشد و پیشرفت کند. اما فقط درصورتی که در میان یک جمع علمی (یعنی مجموعه دانشمندان و فعالان عرصه یک علم) در مورد ارزشها، ابزارها، تکنیکها و باورهای نظری و حتی دیدگاههای متافیزیکی شان اجماع و اتفاق نظر وجود داشته باشد. این اجماع و اتفاق نظر یا زمینه مشترک را (که پیچیدگیهای خاص خودش را دارد) کوهن با اصطلاح disciplinary matrix معرفی میکند. matrix معانی مختلفی دارد از جمله چارچوب، بافت، زمینه، قالب و خاستگاه. در ریاضیات matrix به معنای جدول ارقام و اعداد است. همه این معانی و معادلها به نوعی مقصود موردنظر کوهن را تاحدودی بیان میکنند. باری اصطلاح یادشده به معنای زمینه، بستر و چارچوب یک رشته علمی است که در جمع دانشمندان و فعالان یک علم در مورد آنها کم و بیش اتفاق نظر وجوددارد.
حجم
۵۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه
حجم
۵۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۶ صفحه