کتاب سایه و شر در افسانه ها
معرفی کتاب سایه و شر در افسانه ها
سایه و شر در افسانه ها پژوهشی از ماری، لوئیز فون فرانتس در حوزه افسانه و اسطورهشناسی و روانشناسی بر مبنای روانشناسی یونگ است که تورجرضا بنیصدر آن را به فارسی برگردانده است. نویسنده در این کتاب درباره مفهوم روانشناختی سایه و شر در اساطیر و کهنالگوها از منظر روانشناسی یونگی سخن میگوید و آنها را در اساطیر و افسانهها بررسی میکند.
درباره کتاب سایه و شر در افسانه ها
برخلاف دوران قدیم، امروزه قصّهها و افسانهها را بیشتر برای سرگرمکردن کودکان میدانند، درحالیکه افسانههای پرمایه، که از ضمیرناخودآگاه تراوش میشوند، دربردارندهٔ ارزندهترین و مهمترین نکات در مورد زندگی روانی و اجتماعی کل بشریت و دربردارندهٔ اسرار نهان کیمیاگری روح و راهنمای رشد معنوی انسان هستند. با بررسی دقیق افسانهها و تأمل در آنها، گزافه نیست اگر مخاطبان واقعی آنها را نه کودکان، که بزرگسالان بدانیم. اینگونه افسانهها را میتوان میراث روانی بشریت دانست، که اگر انسان بتواند به معانی نهفته در آنها پی ببرد، راه را برای فرایند تفرّد هموار خواهند کرد.
در بخش نخست این کتاب، افسانههایی را بررسی میکنیم که در آنها یک شخصیت ویژه در نقش سایهٔ قهرمان پدیدار میشود. قبل از پرداختن به مواد و مصالحی که با آن سر و کار داریم، باید ببینیم برداشت ما از مفهوم «سایه» از نگاه روانشناختی چیست. در بخش دوم دقیقتر خواهیم دید که شرّ چگونه در روایتهای بومی و عامیانه آشکار میشود، و چگونه سایه و شرّ با هم در پیوند هستند.
افسانههایی که در این کتاب آورده شده کمابیش بیشترِ فرهنگها و تمدنهای جوامع مختلف را در بر میگیرد؛ حتی یک افسانهٔ نسبتآ طولانی از ایران باستان را نیز دربر دارد. نویسنده کوشیده است با سود جستن از این افسانهها، دو مقولهٔ بسیار مهم سایه و شرّ و شیوهٔ تأثیرگذاری آن در روان انسان و شیوههای بسیار گوناگون رویارویی با آن را، از دیدگاه روانشناسی یونگ، برای خواننده بهتفصیل توضیح دهد.
خواندن کتاب سایه و شر در افسانهها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به روانشناسی به ویژه روانشناسی یونگ و دوستداران اسطورهشناسی و نمادشناسی.
بخشی از کتاب سایه و شرّ در افسانهها
قصهها و افسانهها از چه رو بازتابدهندهٔ فرایندهای روانی هستند، و از چه رو چنین نیستند؟ تا چه اندازه میتوانیم قصهها را بهعنوان مواد و مصالح روانشناختی مورد پژوهش و بررسی قرار دهیم؟ از آنجاکه در کتابی دیگر به این موضوع پرداختهایم، در اینجا تنها اشارهای مختصر به آن میکنیم۶.
در ایام گذشته تا حدود قرن هفدهم، قصهها تنها برای کودکان نبودند. دهقانان و هیزمشکنان، شامگاهان و در ساعات پس از پایان کار، این قصهها را در میان جمع برای هم بازگو میکردند و زنان نیز در حال ریسندگی با این قصهها سرگرم میشدند و خوشتر به کار میپرداختند. همچنین راویان حرفهای قصهها و افسانهها، برنامههای نقالی خود را برای هرکس که دوست داشت بشنود اجرا میکردند (هنوز هم در برخی از دهکدههای سوئیس تک و توک از این نقالان را میتوان یافت). برخی از این نقالان آدمهایی ساده و عامی و کمی شیرینعقل بودند که تعادل روانی چندانی نداشتند و یا روانرنجور بودند، درحالیکه پیدا بود بقیهٔ آنها آدمهایی کاملا عادی و بهنجار هستند. اگر از آنان پرسیده میشد که چرا به کار نقالی میپردازند، برخی پاسخ میدادند که به شکل موروثی این کار را انجام میدهند، برخی دیگر میگفتند که نقالی را از یک آشپز یا کسی دیگر آموختهاند، و برخی نیز بودند که میگفتند سخن بر سر انتقال سینه به سینه رسوم و سنتهای دیرینه است. امروزه ما میدانیم دستهای از قصهها که از نسلی به نسل دیگر سینه به سینه انتقال داده شده است را میتوان گنجینهای از دانش مشترک بهشمار آورد.
نظریههایی که در مورد خاستگاه قصهها و افسانهها وجود دارد، بهشدت با هم تفاوت دارند. برخی از نظریهپردازان بر این باورند که میتوان در قصهها نشانهها و بقایای اسطورهها و اصول عقاید دینی را دید، و برخی دیگر قصهها و افسانهها را باقیمانده تحریفشدهای از یک ادبیات قدیمیتر ارزیابی میکنند. همچنین گفته میشود که قصهها درحقیقت نوعی رؤیا هستند که بعدها در قالب داستان روایت شدهاند. به نظر من، هسته قصه و افسانه در یک تجربه فراروانشناختی یا در یک رؤیا قرار دارد. چنانچه این هسته پیرامون موضوعی در یک محیط ویژه شکل گرفته باشد، درآنصورت بهاحتمال زیاد مواد دیگری نیز به آن افزوده خواهد شد. البته هنوز افسانهای شکل نگرفته است، ولی نشانههایی از آن به چشم میخورد.
حجم
۵۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۲۵ صفحه
حجم
۵۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۲۵ صفحه