کتاب پاییز تبسم
معرفی کتاب پاییز تبسم
کتاب پاییز تبسم مجموعه اشعار آیینی سروده سید فضل الله طباطبایی ندوشن است. اشعاری که در قالبهای مختلف شعری و در مدح پیامبر (ص) و امامان و اهل بیت (ع) سروده شده است.
شعر آیینی نوعی از شعر است که در آن شاعر از ارادت و علاقه خود به امامان و اهل بیت (ع)، پیامبر (ص) و ... سخن میگوید و موضوعات و مسائل مذهبی و اعتقادی را در شعر عنوان میکند.
درباره کتاب پاییز تبسم
کتاب پاییز تبسم، مجموعه اشعار آیینی سروده سید فضل الله طباطبایی ندوشن است. شاعر در این اثر طبع خود را در قالبهای مختلف شعری آزموده است و دفتر شعری پدید آورده است که نمونه کاملی از اشعار مختلف است. شعرهای این کتاب در قالبهای غزل، مثنوی، قصیده، چهارپاره، ترکیب بند، رباعی و دوبیتی سروده شدهاند و از عشق و مهر، احترام و علاقه به امامان، معصومان و اهل بیت (ع) سرشار است.
کتاب پاییز تبسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پاییز تبسم را به تمام دوستداران شعر معاصر و علاقهمندان به اشعار آیینی و مذهبی دعوت میکنیم.
درباره فضل الله طباطبایی ندوشن
سید فضل الله طباطبایی ندوشن متخلص به امید، در سال ۱۳۴۳ در ندوشن یزد به دنیا آمد. دوران کودکی خود را که همزمان با اوج گیری نهضت انقلاب اسلامی بود، در قم سپری کرد و همراه با مردم انقلابی در تظاهراتها شرکت میکرد. او در دانشگاه تربیت معلم تا مقطع كاردانی رشته دینی و عربی تحصیل کرد و در مدارس تدریس میکرد. او همچنین در دوران جنگ بین ایران و عراق در جبهه به خدمت مشغول بود.
از میان کتابهای فضل الله طباطبایی ندوشن میتوان به لحظه سبز، آبی احساس، همسایه با سكوت، پاییز تبسم و … اشاره کرد. همچنین فعالیتهای او را میتوانید از طریق وبسایت او به آدرس www.tabatabaeinodooshan.ir دنبال کنید.
بخشی از کتاب پاییز تبسم
کوچههای روبهرو
زمین آبستن فریادهای در گلو مانده
ورای کهکشانها چشمها در جستجو مانده
گذشت قرنها بلعید در خود نوح و توفان را
ولی توفانترین تقدیر عالم پیش رو مانده
َو میآید ابر مردی که اسرار مگو دارد
امین وحی هم از درک ادراکش فرو مانده
به پیش قامتش خم گشته ایوب شکیبایی
که مینوشد خدا را داغهای در سبو مانده
ّ سرانجام آن سوار آسمانی میرسد؛ اما
غبار پای او در کوچههای روبرو مانده
***
آبی احساس
مولا! قسم به عشق، نگاهت پگاه ماست
آیینه ساز هستی و خورشید راه ماست
تو در میان مردم چشمان مردمی
دور از حضور سبز تو بودن گناه ماست
ای آفتاب آینه آوا! در این غروب
آرامش بهاری دستت پناه ماست
دریاترین سخاوت دنیاست؛ دست تو
ما قطره ایم؛ کوچکی ما گواه ماست
ما را ببر به آبی احساس زندگی
این آرزو نهفته به عمق نگاه ماست
نبض زمان به عشق ظهور تو می زند
اشراق آفتاب نگاهت پگاه ماست
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه