کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر سوم؛ به رنگ زرد
معرفی کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر سوم؛ به رنگ زرد
مجموعه کتابهای دفترهای واپسین، نوشته احمدرضا احمدی است. این کتاب در ۷ جلد منتشر شده است و جلد سوم آن با نام دفترهای واپسین؛ دفتر سوم؛ به رنگ زرد در اختیار خوانندگان قرار دارد.
شعر زبان روح است، زبان احساسات، زبانی که ما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودمان و عشق و عواطف گمشدهمان را پیدا کنیم. شعر همان زبان گمشده روح آدمی است که در در بین چرخهای روزمرگی و زندگی صنعتی گم شده است. این مجموعه کتاب روح تازهای به شما میدهد و کمک میکند گمشدهتان را پیدا کنید. این کتاب آرامش روح عصیانگر و گمشده شما است.
مجموعه کتاب دفترهای واپسین اشعار زیبای این شاعر معاصر را گردآوری کرده است. احمدرضا احمدی ۱۲ ظهر دوشنبه ۳۰ اردیبشهت۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدر او از کارمندان وزارت دارایی بود. احمدرضا کوچکترین فرزند خانوادهای هفتنفره بود. احمدرضا احمدی سال اول دبستان را در مدرسهٔ کاویانی کرمان گذراند و در سال۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را بهپایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون گذراند.
احمدرضا احمدی درباره آثار خودش میگوید: کلام من هرچه بود طلا بود، مس بود، متعلق به خودم بود. در هر کتاب راه ناهمواری را طی کردم. در هر کتاب چون کتاب نخستینم با هراس آغاز کردم. راهی که در ظلمات بود. من از کسی تقلید نکردم. بهگمانم حتی از خودم هم تقلید نکردم. نقادان و خصمان شعر من در این حسرت ماندند که من در جادهای قدم گذاردم که قبل از من دیگران آن را طی کرده باشند. نقادان و خصمان من نمیدانند شعری که خمیرمایهاش رنج و مصیبت آدمی است، تقلید نمیپذیرد. حتی اگر در زمهریر تنهایی شاعر جان ببازد.
او از بزرگان شعر معاصر و ادبیات کودک و نوجوان است که توانسته است کاندید جایزه بینالمللی هانس کریستین اندرسون شود.
احمدرضا احمدی همان کسی است که مسعود کیمایی درباره او میگوید:
احمدی از همان ابتدای راه یک «آرتیست» و «دیوانه» بود. پریشانی دوستداشتنی و غیرقابلِمهاری داشت و نگاهی به شاعران اطراف خودش نداشت هرچند آنها را میخواند، جای دیگری اسبش را میتاخت. احمدی اصلاً با واژه، کار دیگری داشت. او شاعر سیاسی است؛ اما شاعر ایدئولوژیکی نیست. او فاعلِ فردی را به فاعل فوقفردی و اجتماعی تبدیل کرد.
کتاب دفترهای واپسین یکی از آثار این هنرمند ماندگار است.
خواندن مجموعه دفترهای واپسین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر شما به شعر معاصر علاقه دارید و همواره از خواندن شعر لذت میبرید این مجموعه کتاب را از دست ندهید.
بخشی از کتاب دفترهای واپسین؛ دفتر سوم؛ به رنگ زرد
تب
نه حرف از چشمهای
زیبا است
و
نه حرف از کشتیهایی
که در اوهام ما
غرق میشوند
وقتی تب
به چهل درجه رسید
تازه
متوجه میشویم
قطارها حرکت کردهاند
و ما تنها
باید در تب بسوزیم
شاید
مرگ
تا سحر از پنجره
به خانه بیاید
و ما را
با تب چهل درجه
از خانه بیرون
برد
در تب چهل درجه
صدای پیانو
رقتانگیز نیست
اما
فقط تعجب و انکار
میآفرید
سالیان بود
که از تب چهل درجه
صحبت نکرده بودیم
حتا
تب چهل درجه را
فراموش کرده بودیم
که پس از سالیان
بهسراغ ما آمد.
کسی از ما نمیداند
پس از این اوهام
که رنگ شب
دارد
ما تاراج میشویم
تن را با اوهام
دوگانهٔ شب و روز
میپوشانیم
بازوان خسته
چشمان کنجکاو
دستها سرد
پاها فراموششده
گوشها کمی
شنوایی دارند
نردبانها
به آسمان میروند
انسان تنها
پرنده تنها
آبها سرد
بخاری های زغالسنگی
قراضه و ازکارافتاده
دود میکنند
اتاقها را پر از دود
میکنند
اما گرما ندارد
آیا
این پایان
همهٔ ما در این
اتاق دودزده
است
کسی از ما
نمیداند.
حجم
۴۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۴۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه