دانلود و خرید کتاب بازی با قدرت دبورا گروئن فلد ترجمه هانیه ذوالفقاری

معرفی کتاب بازی با قدرت

کتاب بازی با قدرت نوشته دیورا گروئن فلد که با ترجمه هانیه ذوالفقاری منتشر شده است، درباره یافتن رموز موجود در قدرت با بررسی آنچه که در واقع است می‌پردازد و چگونگی استفاده موثراز آن در هر کجا که قرار بگیریم را بیان می‌کند. همچنین با اشاره به زمینه‌های بازیگری، جزئیات مربوط به نحوه کنار آمدن با احساس عصبی بودن یا عدم آمادگی برای نقش‌های قدرتمند را ارائه می‌دهند. 

درباره کتاب بازی با قدرت

قدرت اغلب اسرارآمیز یا مختص افرادی دیده می‌شود که یا به طور خاص بااستعدادند یا بی‌باکانه مصمم‌اند اما قدرت در همهٔ روابط وجود دارد. چون ما از جهات مختلفی به یکدیگر وابسته هستیم، همهٔ ما تاحدی بر اوضاع‌واحوال زندگی دیگران آشنایی داریم. گاهی ما در چگونگی استفاده از قدرت، ممکن است خودخواه باشیم اما هنگامی‌که هدف ما کمک به دیگران یا رسیدن به یک هدف مشخص باشد، قدرت می‌تواند برای همه مفید باشد.

در این کتاب به جواب این سوال‌ها می‌رسید: چرا کم‌اهمیت جلوه‌دادن قدرتتان می‌تواند ارزشمند باشد؟ چگونه جای پایتان را محکم کنید؟ وقتی در رأس هستید، قدرت چه معنایی پیدا می‌کند؟

خواندن کتاب بازی با قدرت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی موفق می‌کنیم.

بخشی از کتاب بازی با قدرت

قدرت همان نقشی است که در زندگی دیگران بازی می‌کنیم و همهٔ ما به نحوی از آن بهره‌مندیم.

مقام بلندبالا، ثروت قابل‌توجه و نفوذ و کسب یک عنوان. این چیزی است که با شنیدن کلمهٔ ″قدرت″، معمولاً از فکر ما می‌گذرد. ما افرادی که از این موارد بهره‌مند باشند را به طور خودکار قدرتمند می‌دانیم اما این تماماً واقعیت ندارد.

افراد دارای مقام، پول، یا عنوانِ درست می‌توانند قدرتمند باشند، همان‌طور که افراد بدون هیچ از یک این موارد هم می‌توانند. مثلاً کسی که در شرف خروج از پارکینگ پر از ماشین است، به‌تنهایی قدرتمند نیست اما به‌محض اینکه فرد دیگری سر برسد و مشتاقانه منتظر جای پارک باشد، ناگهان رانندهٔ اول قدرت پیدا می‌کند. اگر بخواهد، می‌تواند با نداشتن هیچ‌گونه عجله‌ای برای ترک محل، این تازه‌وارد را معطل کند.

این صحنه نشان می‌دهد که قدرت دربارهٔ داشته‌های ما نیست و بیشتر به روابط اجتماعی مرتبط است؛ اینکه چقدر ما توانایی کنترل دیگران و اوضاع آن‌ها را در هر زمانی داریم.

روابط، چه حرفه‌ای چه شخصی یا صرفاً با آن‌کسی که اتفاقاً در آن نزدیکی است، ما را وادار به وابستگی به یکدیگر می‌کنند. این به این معنا است که همه قدرت دارند، حتی اگر خلاف آن به نظر برسد یا احساس شود.

برای مثال رابطهٔ والد - فرزندی را در نظر بگیرید. یک والد می‌تواند برای فرزند تصمیماتی بگیرد و به او بگوید چه کند، در نتیجه والد قدرتمند می‌شود اما اگر والدین خواهان عشق و احترام از جانب فرزندشان باشند - که خواستهٔ اکثر والدین است– آن‌گاه توانایی دادن و مضایقهٔ این‌ها به این معنا است که فرزند هم کم‌وبیش قدرت دارد. محیط کاری مثال دیگری فراهم می‌کند. رؤسا قدرت دارند زیرا آن‌ها توانایی تعیین اینکه چه کسی بر چه پروژه‌ای کار کند و چقدر حقوق بگیرد، را دارند. اما کارمندی که در کارش خبره باشد و خواهان زیادی در صنعت داشته باشد، قدرت مذاکره را در دست دارد.

حال یک رئیس می‌تواند تصمیم بگیرد تا فقط از قدرتش برای منفعت خویش استفاده کند. مثلاً، توانایی اینکه به زیردستی که توانایی نه گفتن ندارد، میزان کار سنگینی تحویل بدهد.

kian
۱۴۰۲/۰۴/۲۸

چرت و پرت...

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۰ صفحه

حجم

۱۴٫۶ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۱۰ صفحه

قیمت:
۳,۹۰۰
تومان